جستجو
Close this search box.

مروری بر نصوص امامت امام حسن مجتبی علیه السلام

مقدمه:

جانشيني رسول خدا صلي الله عليه و آله، یکی از مهم ترین مسائل جهان اسلام بوده و بین علمای شیعه و سنی بسیار درباره آن بحث شده است. به باور شیعه امامت به نصب الهي است و در نظرگاه اهل سنت به مردم واگذار شده است.

وجود روایات متعددی در منابع دست اول حدیثی شیعی (كليني، 1407، ج1، ص277) و اهل سنت (مسلم، 1427، ج2، ص1079) اهمیت پژوهش در اين مسئله را دو چندان مي كند.

نوشتار حاضر کوشیده است با تمركز بر نصوص امامت امام حسن مجتبی علیه السلام، اين دسته از روايات را گونه شناسي نمايد.

قابل گفتن است افزون بر اتفاق شيعه مبني بر شايستگي امام حسن مجتبي عليه السلام براي تصدي امر امامت (مفید، 1413، ص303)، برخي از عالمان مذاهب نيز بر اين امر تصريح كرده اند چنان­ چه «شمس الدين ذهبي» از دانشمندان حدیثی و رجالي شافعي مذهب (ابن ناصر الدين، 1393، ص31)، با تعبير «اهلا لذلک» (ذهبی، 1413، ج13، ص120) سزاواري امام حسن علیه السلام را براي تصدي خلافت جامعه اسلامي گوشزد نموده است.

بر اساس پژوهش انجام يافته، روایات امامت امام حسن مجتبی علیه السلام، در سه گونه بروز دارد:

  1. نصوص ایشان و امام حسین صلوات الله علیهما؛
  2. نصوص ایشان و پدرشان و امام حسین صلوات الله علیهم؛
  3. نصوص امامت ائمه علیهم السلام که خود بر سه چند قسم است:

الف: نصوص تا امام سجاد علیه السلام؛

ب: نصوص تا امام باقر علیه السلام؛

پ: نصوص تا امام صادق علیه السلام؛

ت: نصوص امامان دوازده گانه.

از آنجائی که روایات در باب نصوص اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام مجتبی علیه السلام فراوان نقل شده است، به دلیل تنگای حجم مقاله، به عنوان نمونه، برخی از موارد ذکر می گردد.

نخست: گزارش های امامت امام مجتبی و امام حسین علیهما السلام

محتواي بخشي از روایات شیعی، به امامت امام حسن و امام حسین علیهما السلام اختصاص دارد. بنا بر روايت «صدوق»، رسول خدا صلي الله عليه و آله خطاب به امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِكَ … وَ هَذَا أَوَّلُهُمْ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى الْحَسَنِ علیه السلام (صدوق، 1395، ج1، ص206) ائمه از فرزندان تو هستند سپس با دست خود به امام حسن علیه السلام اشاره و ايشان را اولین آنان دانست. با جستجوگری در منابع امامیه، سند های مختلفی برای این روایت بیان شده است. «محمد بن حسن طوسی» (طوسی، 1414، ص441) و «علی بن محمد خزاز قمی» (خزاز قمی، 1401، ج1، ص167) این روایت را از امام باقر علیه السلام و «ابو جعفر صدوق» در جاي ديگر از قول «سلیم بن قیس» هلالی آورده است (صدوق، 1395، ج1، ص284).

دوم: گزارش های امامت امیر مؤمنان، امام مجتبی و امام حسین علیهم السلام

بر اساس گزارش «کلینی» در کافی، امام سجاد علیه السلام به «محمد حنفیه» فرمود:

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله دَفَعَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ مِنْ بَعْدِهِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ثُمَّ إِلَى الْحَسَنِ علیه السلام ثُمَّ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام (کلینی، 1407، ج1، ص348) رسول خدا صلی الله علیه و آله وصیت و امامت بعد از خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام، سپس به حسن علیه السلام و پس از او به حسین علیه السلام واگذار كرد. «علامه مجلسی» نیز با ذكر دو سند روایت ياد شده، هر دو را از منظر علم رجال معتبر می شمارد (مجلسی، 1404، ج4، ص84).

«صدوق» نیز با بیان روایتی از قول ابن عباس، افزون بر ذكر امامت امير مؤمنان و امام حسين عليهما السلام، امام حسن علیه السلام را حجت خداوند بر امت دانسته است:

«وَ هُوَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْأُمَّةِ.» (صدوق، 1376، ص113) او آقای جوانان بهشت و حجت خداوند بر امت است.

در گزارشی دیگر که «کلینی» آن را قول امام صادق علیه السلام بیان کرده، امام حسن علیه السلام محمد حنفیه را فراخواند و فرمود:

وَ اخْتَارَ مُحَمَّدٌ عَلِيّاً علیه السلام وَ اخْتَارَنِي عَلِيٌّ علیه السلام بِالْإِمَامَةِ (کلینی، 1407، ج‏1، ص299) رسول خدا صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام را انتخاب نمود و ایشان مرا به امامت برگزيد.

سوم: روایات امامت دوازده امام علیهم السلام

الف: نصوص امامت تا امام سجاد علیه السلام

برخی از گزارشهایی که در منابع مکتوب حدیثی بیان شده است، دربردارنده ی بیان نص از امیرمؤمنان تا امام سجاد علیه السلام می باشد. در روایتی امام باقر علیه السلام، سپردن علم و سلاح رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیر مؤمنان و سپس به امام حسن، امام حسین و امام سجاد علیهم السلام را نص بر امامت ائمه علیهم السلام معرفی کرده اند (کلینی، 1407، ج1، ص235) «علامه مجلسی» نیز بعد از بیان این روایت، به اعتبار سند آن نیز تصریح کرده است (مجلسی، 1404، ج3، ص47). گفتني است در منابع حدیثی امامیه، یکی از راه های شناخت امام، سلاح است (کلینی، 1407، ج1، ص 233 و 379). «صفار» نیز با بیان سند دیگری، این روایت را از طرق «حمران بن اعین» بیان کرده است (صفار، 1404، ج1، ص177). «علامه مجلسی» نیز تصریح دارد که نزد اهل بیت علیهم السلام، سلاح رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از راه های شناخت امام است. (مجلسی، 1404، ج4، ص85).

امام سجاد علیه السلام در پاسخ به سوال ابو خالد کابلی امير مؤمنان، امام حسن، امام حسين و خودشان را مصداق کسانی دانست که خداوند متعال اطاعت از آنان را واجب و محبتشان را لازم و پیروی از آنان را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله ضروری دانسته است:

إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَئِمَّةً لِلنَّاسِ وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِمْ طَاعَتَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیهما السلام ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ابْنَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا. (صدوق، 1395، ج1، ص319-320)

ابن روایت با سه سند نقل شده است و دو سند آن از اتقان علمی و صحت صدوری برخوردار است.

ب: نصوص امامت تا امام باقر علیه السلام

برپایه برخی روایات شیعی، افزون بر امامان قبل، امامت امام باقر علیه السلام نيز ذکر شده است. «کلینی» با نقل گزارشی از امام صادق علیه السلام، آیه «اطیعو الله واطیعوا الرسول و اولي الامر منهم» به لزوم اطاعت از اهل بیت علیهم السلام، تفسیر کرده که بعد از شهادت امیر مؤمنان علیه السلام، امامت از آن امام حسن علیه السلام بوده است:

فَلَمَّا مَضَى عَلِيٌّ علیه السلام كَانَ الْحَسَنُ علیه السلام أَوْلَى بِهَا لِكِبَرِهِ. (کلینی، 1407، ج1، ص287)

این روایت با دو سند نقل شده است و «علامه مجلسی» به صحت هر دو سند تصریح کرده است (مجلسی، 1404، ج3، ص213). در حدیثی دیگر نيز کلینی، مشابه همين مسئله را از امام باقر عليه السلام روايت كرده است (کلینی، 1407، ج2، ص19). در نقل دیگري افزون بر سلاح، امام باقر علیه السلام سپردن علم رسول خدا از امیر مؤمنان عليه السلام تا خودشان را به عنوان نشانه امامت معرفي نمود (کلینی، 1407، ج1، ص235). «خزاز قمی» نیز برای این روایت، سه سند دیگر نقل کرده است (صفار، 1404، ج1، ص177، 183، 186). برپایه روایتي در کافی «كليني»، امام باقر عليه السلام در ملاقات با فردی از معتقدین به امامت محمد حنفیه، با بيان نام اوصیاي رسول خدا از امیر مؤمنان عليه السلام تا خودشان، به باطل بودن اعتقاد آن شخص تصریح فرمود (کلینی، 1407، ج1، ص291).

پ:‌ نصوص روایت تا امام صادق علیه السلام

دسته دیگر از روایاتی که امامت امام حسن مجتبی علیه السلام را بيان مي دارد، منتهی به امامت صادق عليه السلام مي گردد. عمرو بن حریث هنگامی که عقايد خود را بر آن حضرت عرضه كرد، اعتقاد خویش مبنی بر وصایت و امامت امیر مؤمنان تا امام صادق علیهما السلام را اينگونه بیان کرد:

الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ الْوَلَايَةِ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ لَكَ مِنْ بَعْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ أَنَّكُمْ أَئِمَّتِي (کلینی، 1407، ج2، ص23) ولایت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنِ امیر مؤمنان بوده و سپس از آن امام حسن و امام حسین و سپس برای امام سجاد و سپس امام باقر و شما صلوات الله علیهم اجمعین می باشد [و من اعتقاد دارم] که شما پیشوایان من هستید.

«علامه مجلسی» نیز بر صحت سند این روایت تصریح کرده است. (مجلسی، 1404، ج7، ص117).

ت: نصوص روایت تا امام کاظم علیه السلام

بیان وصایت و امامت الهی امام مجتبی علیه السلام که منتهی به امام کاظم علیه السلام می شود نیز در برخی از منابع روايي بیان شده است. در حدیثی که «کلینی» با دو سند آن را نقل کرده است، محمد بن فلان از امام كاظم عليه السلام چنين روايت مي كند:

كَانَ بَعْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ الْحَسَنُ علیه السلام ثُمَّ الْحُسَيْنُ علیه السلام حَتَّى انْتَهَى إِلَى نَفْسِهِ (کلینی، 1407، ج1، ص352) بعد از امیر مؤمنان علیه السلام امام حسن علیه السلام و سپس امام حسین علیه السلام تا اینکه این امر به ایشان رسید.

ث: پیشوایان دوازده گانه

امامت دوازده امام در روايات شيعي به دو گونه انعكاس يافته است، بر پايه برخي از آنها جانشينان رسول خدا صلي الله عليه و آله صرفا دوازده نفر معرفي شده است و در دسته اي ديگر نام يكايك آنها ذكر شده است؛ مورد نخست از موضوع مقاله خارج است از اين رو تنها دسته دوم بيان مي گردد.

بنابر گزارش «صدوق» رسول خدا صلي الله عليه و آله پس از مشاهده نام تک تک ائمه علیهم السلام در عرش الهی، پرسيد این نام ها متعلق به چه کسانی است؟ خداوند فرمود: هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّة (صدوق، 1395، ج1، ص252؛ همان، 1378، ج1، ص58) آنان ائمه [بعد از تو] هستند. مشابه همین روایت را «خزاز قمی» نیز به سند خود بیان کرده است (خزاز قمی، 1401، ص105). حدیث لوح از ديگر احاديثي است كه در آن به ذكر دوازده امام پرداخته شده است که برخي طرق آنها تنها به ذكر جانشينان دوازده گانه اشاره دارد (کلینی، 1407، ج1، ص532) و اسناد ديگر آن نام يكايك ائمه علیهم السلام را نيز ذکر كرده است (نگ: کلینی، 1407، ج1، ص526؛ صدوق، 1378، ج1، ص41) .

برايند مراجعه به روایات نبوی و اهل بیت علیهم السلام اين است که نصوص وارد شده درباره امامت الهي امام حسن مجتبی علیه السلام، در قالب سه گونه بيان شده است كه از اشتراک نصوص با امام حسین علیه السلام تا شمولیت این نصوص با پیشوایان دوازده گانه قابل دسته بندی است.

در اين نوشتار به عنوان قدم نخست، بخشي از اين روايات انعكاس يافت اما آنچه بايد بر آن پاي فشرد، ضرورت پژوهشي فراگير در نصوص امامت امام مجتبی علیه السلام به همراه ارزيابي سندي آنها است كه كه اهتمام جدي­ ارباب انديشه را مي­طلبد.

فهرست منابع:

‏ ابن بابويه، محمد بن على‏، 1378، عيون أخبار الرضا عليه السلام‏، تحقیق: مهدى ‏لاجوردى، اول‏، تهران‏، نشر جهان.

ابن بابويه، محمد بن على، 1376، الأمالي، ششم‏، تهران‏، كتابچى‏.

ابن بابويه، محمد بن على‏، 1395، كمال الدين و تمام النعمة، تحقیق: على اكبر غفارى، دوم‏، تهران، اسلاميه‏.

ابن ناصر الدين، محمد 1393،  الرد الوافر، تحقيق: زهير الشاويش، بيروت، المكتب الإسلامي.

خزاز رازى، على بن محمد، 1401، كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر، تحقیق: عبد اللطيف‏ حسينى كوهكمرى، قم‏، بيدار.

الذهبي، محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز أبو عبد الله، 1413، سير أعلام النبلاء، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، التاسعة، بيروت، مؤسسة الرسالة.

صفار، محمد بن حسن‏، 1404، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، تحقیق: محسن بن عباسعلى‏ كوچه باغى، دوم‏، قم‏، مكتبة آية الله المرعشي النجفي.

طوسى، محمد بن الحسن، 1414، الأمالي، تحقیق: مؤسسة البعثة، اول‏، قم، دار الثقافة.

كلينى، محمد بن يعقوب‏، 1407، الكافي، تحقیق: على اكبر غفارى، محمد آخوندى، چهارم‏، تهران‏، دار الكتب الإسلامية.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، 1404، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تحقیق: سيد هاشم‏ رسولى محلاتى، دوم‏، تهران‏، دار الكتب الإسلامية.

مفيد، محمد بن محمد، 1413، الفصول المختارة، تحقیق: علی میر شریفی، اول‏، قم، كنگره شيخ مفيد.

النیشابوری، مسلم بن حجاج، 1427، صحیح مسلم، اشراف: نظر محمد الفاریابی، ریاض، دار الطیبة.

موسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 5
مطالب مرتبط