وحدت اسلامی در نگاه رهبر معظم انقلاب
محمود نوروزی
طلبه سطح سه حوزه علمیه امام خمینی رحمة الله علیه و دانشجوی دکتری دانشگاه تهران، رشته علوم قرآن و حدیث
چکیده
يكي از مسائل مهم جامعه اسلامي رويارويي مذاهب اسلامي با يكديگر است، شناخت آنها از يكديگر علاوه بر ايجاد همزيستي مسالمت آميز، موجب تقويت نقاط مشترك و كم شدن اختلاف است. بدين جهت وحدت مذاهب يكي از مسائل استراتژیک نظام جمهوری اسلامی ايران است و امام خمینی ) و رهبر انقلاب بارها بر ضرورت آن تأکید کردهاند. بنابراين تبيين «تقريب مذاهب» و مشخص شدن حدود و ثغور آن از منظر عالمان اسلامي، ضروري است. مقام معظم رهبري از دانشمندان و سياست مداران بنام عصر حاضر است. آثار اين شخصيت در موضوع هاي مختلف و جايگاه بين المللي ايشان در سراسر دنيا، نشانگر جايگاه ويژه ايشان است؛ بنابراين كاوش ديدگاه اين متفكر درباره وحدت مذاهب اسلامي در تبيين اين امر بسيار مهم است.
بر اساس یافته های پژوهش، از منظر رهبر انقلاب، تقريب مذاهب به معناي كنار گذاشتن باورهاي فرق اسلامي نيست. عاميانه شدن اختلاف ها، فهم نادرست، كردارهاي ناپسند و كاركرد استعمارگران در ايجاد شكاف در امت اسلامي، از جمله عواملي است که اتحاد اسلامی را با مخاطره مواجه مي سازد. مقابله با سياست خصمانه استعمار، اهتمام به نقش پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ميان مسلمانان، مداقه در پيام غدير، بيان حقايق در قالب ادب، بيان خطر گروههای تکفیری از جمله راه هاي تحقق وحدت است.
کلید واژه
وحدت، شیعه، سنی، تقريب
مقدمه
یکی از مهمترین عوامل استمرار حیات و تکامل هر نظام اجتماعی وحدت و انسجام است و جامعهای که در آن وحدت و همدلی حاکم باشد کمتر آسیب پذیر است و دشمنان طمع کمتری به نفوذ در آن را دارند. در كشورهاي اسلامي با توجه به دشمن مشترك و وجود اقليتهاي مذهبي در هر كشور، اهميت اين مسئله دو چندان است بنابراين تعيين حدود و ثغور وحدت امري الزامي است اما از آنجايي كه در مشخص كردن گسترة تقريب مذاهب نظرهاي مختلفي يافت ميشود؛ فهم مفهوم وحدت را دشوار ساخته و زمينه اختلاف رويكرد آحاد جامعه را در رويارويي با اين مسئله ايجاد ميكند. از اين رو كاوش علمي اين مهم از ديدگاه عالمان اسلامي ضروري است. با توجه به جايگاه ويژة آيت الله العظمي خامنه اي، واكاوي مسئله وحدت مذاهب اسلامي و حدود و ثغور آن از نظر ايشان، براي درك موشكافانه اين مسئله راه گشاست. با وجود تحقيق بسيار، نوشتاري با موضوع مقاله حاضر يافت نشد؛ از اين رو اين مسئله در حوزه پيشينۀ عام بررسي گرديد. مقالة «كاركردهاي اجتماعي وحدت در انديشه امام خميني) بر اساس رويكرد وحدت سياسي» نگاشته سيد ابوالحسن نواب و جواد حقير مددي انتشار يافته در مجلة پژوهش هاي اعتقادي كلامي شماره 26 سال 1396، به واكاوي تطابق كاركردهاي وحدت از ديدگاه امام خميني) با دو نوع تفكر وحدت تقريبي و وحدت سياسي پرداخته و بر اين باور است مطالب طرح شده از منظر امام خميني) با انديشة وحدت سياسي مسلمانان هماهنگي بيشتري دارد. مقاله «وحدت و تقريب مذاهب اسلامي در منظومه فكري علامه مصباح يزدي )» نوشته محمد جواد حاجي ابوالقاسم دولابي كه در فصلنامه علمي تخصصي صراط شماره 24 سال 1399 به چاپ رسيده است، نويسنده مطالبي نظير مراد از ايجاد وحدت، توجه به اشتراكات غير تكويني مرتبط با باورها، اهتمام در زدودن يا كاستن اختلاف ها، حق محور بودن وحدت، خودداری نکردن از بیان حقایق و اثبات آنها و … را از نظر علامه مصباح بررسي كرده است. ضمن ارج نهادن به تلاش نويسندگان ياد شده، در مقاله دوم تنها يك جمله درباره وحدت از نظر مقام معظم رهبري سخن به ميان آمده است. ازاينرو رسالت نوشتار حاضر بررسي معنا و ضرورت وحدت اسلامی، موانع پیشروی وحدت اسلامی و راهکارهای تحقّق وحدت اسلامی از ديدگاه رهبر معظم انقلاب است.
معنا و ضرورت وحدت اسلامی از نظر رهبر انقلاب
وحدت اسلامی و اتحاد بین مسلمانان امري حیاتی و از اصلیترین و بنیادیترین موضوعات در اندیشهی سیاسی و فرهنگی رهبر معظّم انقلاب اسلامی است. اهمیت این موضوع نزد تا آنجاست که ايشان تفرق و اختلاف میان امت اسلامی را از بزرگترین بیماریها و دردهای امّت اسلام (بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام _ 17/7/82) و وحدت اسلامی را علاج و داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، دانسته است (بیانات در دیدار کارگزاران نظام _ 17/1/86) و این مهم را بارها به عنوان مسألهای “استراتژیک” و “اصولی” و نه “تاکتیکی” معرفی نموده (بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهلبیت علیهم السلام_ 26/1/69 ؛ دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی _ 2/8/1400) و همواره آحاد امّت اسلامی به ویژه علما، روشنفکران، سیاستمداران و نخبگان را به وحدت ذیل دستورات و آموزههای قرآن کریم و ارادت و محبت به نبی مکرم و اهل بیت ایشان دعوت کرده است.
رهبر معظم انقلاب بر اين باور است كه دنياي اسلامي در مقابل دشمن مشترك يعني استكبار و صهيونيسم كه همه گروههای اسلامی، آسیب آن دشمن را دیدهاند به طور متحد بایستد، و با تكيه بر شعارهای واحد و تبلیغ واحد، راه واحدی را بپیماید (بیانات در دیدار مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی _ 01/۰۵/1376؛ رک: حسینی خامنهای، 1396، 14/52)
وحدت مسلمین؛ مسأله استراتژیک
رهبر انقلاب بارها بر این معنی تأکید نموده که شعار وحدت مسلمانان، شعاري درست و ضروري است و نظام جمهوری اسلامی مسألهی وحدت را یک مسألهی «تاکتیکی» و «مصلحتی» نمیداند بلکه وحدت یک امر «اصولی» است و بخشهای مختلف نظام اسلامی از صدر تا ذیل در تحقق این مهم تلاش کردهاند؛ ایشان در این باره فرموده است (رك: همان، 14/38؛ بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهلبیت علیهم السلام _ 26/1/69)
ایشان در ديدار اخير خويش با مهمانان كنفرانس وحدت اسلامي، بار دیگر يادآور شد که وحدت مسلمانان امری “تاکتیکی” نیست که تابع شرایط خاصی باشد بلکه یک امر “اصولی” است (دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی _ 2/8/1400).
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه هدف از انقلاب اسلامی ایران برافراشتن پرچم اسلام بوده است، فرمود:
«برای ما موضوع اسلام مطرح است. من شیعهام عقاید خود را دارم، عقاید خود را هم قبول دارم اما اعتقاد دارم که اگر پرچم اسلام برافراشته شود، ملّت اسلام بیدار خواهد شد. ما نمیخواستیم پرچم شیعه را با این انقلاب بلند کنیم تا اختلاف ایجاد شود، قصد ما این بوده است که پرچم اسلام را بلند کنیم.» (حسینی خامنهای، 1396، 14/219) «نظام جمهوری اسلامی ، هرگز شناسنامهی تک مذهبی برای خود فراهم نکرده است.» (همان،14/227).
موضع صریح نظام اسلامی در قبال مردم مظلوم فلسطین و دفاع از حقوق آنها و مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی مصداق بارز این حقیقت است که ایران اسلامی در دفاع از مسلمانان تفاوتی بین شیعه و سنّی قائل نیست. (همان، 14/161)[1]
مسئلهی فلسطین و وظایف حکام اسلامی و امت اسلام به اندازهای در نگاه رهبر انقلاب اهمیت دارد که ایشان این مسئله را شاخص اصلی برای اتحاد مسلمانان قلمداد کرده و تصمیمات برخی دولتهای اسلامی در عادیسازی روابطشان با رژیم غاصب صهیونیستی را حرکتی بر خلاف جریان اتحاد اسلامی معرفی نموده است (بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام _ 2/8/1400).
اتحاد مسلمین به معنای انصراف از عقاید خاص نیست.
رهبر انقلاب در عین اینکه بارها بر حفظ اتحاد مسلمین تأکید کرده است، در موارد متعددی این نکتهی مهم را گوشزد نموده که مراد از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و فِرق اسلامی نیست:
«مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی – هر فرقهای عقاید خودش را دارد و خواهد داشت – میدان علمی است؛ میدان بحث فقهی است؛ میدان بحث کلامی است و اختلاف عقاید فقهی و کلامی میتواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: «ولاتنازعوا فتفشلوا» (انفال: 46). تنازع نباشد، اختلاف نباشد.» ( بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی _ 30/5/85)
مراد از وحدت دست کشیدن از عقاید نیست؛ طبیعی است هر مذهبی برای اثبات عقاید خود استدلال هايی دارد و استدلال هاي مذهب مقابل را قبول ندارد و اصل وجود فِرَق و مذاهب مختلف هم مبتنی بر همین اختلافهاي عقیدتی است. رهبر انقلاب نیز مخالف بیان استدلال برای اثبات مذهب خود و نقد مذهب مخالف نیستند چنانچه در تبیین این مطلب فرمود:
«در بحث علمی طبیعی است که هرکس عقیدهای دارد. اثبات آن عقیده، به معنای نفی و رد عقاید دیگری و استدلال بر عقیدهی خود است» (حسینی خامنهای، 1396، 14/31).
ایشان نه تنها مباحث علمی را خلاف وحدت ندانسته بلکه آن را موجب گسترش دامنهی تفکر و تعمیق آن میداند. در انديشه ايشان اثبات عقیده نبايد منجر به نزاع و درگیری شود(همان،14/30 و 27).[2]
از منظر مقام معظم رهبري بیان تاریخ صدر اسلام و بازگو کردن حق امیرالمؤمنین و سایر اهل بیت ( و بيان مظلوميت آنان مانعي ندارد اما تببین حقایق نباید همراه با اهانت صورت پذیرد. چنانچه سيره رهبر معظم انقلاب نيز همين امر بوده است (همان، 274 – 275؛ بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران _ 13/12/1370).[3]
ایشان به طور مکرر فرق میان «استدلال علمی»، «معارضه»، «اهانت کردن» و «نفی موجودیت طرف مقابل» را تبیین نمودهاند. (به عنوان نمونه رک: حسینی خامنهای، 1396، 14/30،31،33).
موانع پیش روی وحدت اسلامی
در منظومه فكري مقام معظم رهبري، «كج فهمي و بي اطلاعي مسلمانان از يكديگر، عوامانه شدن اختلافهاي مذهبي، ناسزا گويي و سياستهاي خصمانه استعمار» عومل بازدارنده وحدت اسلامي است.
کجفهمی و بیاطلاعی؛
یکی از موانع اتحاد و تقریب بین فرق مختلف اسلامی کم اطلاعی و بی اطلاعی نسبت به مذهب ديگر است گاه این سوء تفاهمها سبب میشود برخی کاری کنند یا سخني بگويند که در عمل بازيچه دشمن گردند(بیانات در دیدار کارگزاران نظام _ 17/1/86).[4]
عوامانه شدن اختلافات مذهبی
بنابر مطالب پيش گفته وحدت اسلامی به معنای انکار اصل وجود اختلاف میان مذاهب نیست و از نظر رهبر انقلاب، مباحثهها و ارتباطهاي علمی میان علمای اسلام امري بايسته است و تنزل دادن مباحث در سطح عوام جامعه ممکن است به دعواهای فیزیکی و ايجاد شكاف در جامعه منتهی شود (حسینی خامنهای، 1396، 14/105 و 98).[5]
ناسزا گويي و اهانت؛
ایشان در موارد متعددی ضمن انتقاد از عملکرد برخی افراد و جریانها در توهین به مقدسات مذاهب، اینگونه رفتارها را نه تنها مانع دعوت به حق بلکه آن را عامل شعلهور شدن اختلافها و نزاع های قومیتی و مذهبی دانسته است، اما بيان حق و نقد عالمانه مانعي ندارد (همان، 14/108- 109، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر _30/6/95).[6]
بنابراين از نظر مقام معظم رهبري میتوان بدون اهانت به مذاهب ديگر از عقاید خود دفاع کرد. (همان، 14/103 ، بیانات در دیدار علما و فضلای شیعه و سنی سیستان و بلوچستان _ 4/12/1381؛ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر _30/6/95).[7]
مسألهی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و بزرگداشت ایام فاطمیه بر خلاف عاشورا مسألهای است که جز شیعیان هیچ فرقهای از فِرق مسلمانان معتقد به آن نیست و معمولا مهمترین و ریشهایترین مسائل عقیدتی شیعه در این ایام در منابر و مجالس عزاداری مطرح میشود. رهبر معظم انقلاب افزون بر بزرگداشت اين ايام و برقراري جلسات عزاداري، تاکید نموده ضمن بیان عقیده و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نباید مسائل اختلاف افکن و توهین آمیز مطرح گردد (حسینی خامنهای، 1396، 14/64).[8]
رهبر انقلاب ضمن بيان ويژگيهاي حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در رويارويي با مخالف، نظير «امر به معروف»، «نهي از منكر» و «جهاد در راه خدا» ( بیانات در ارتباط تصویری با مداحان _ 15/11/99)، با تمركز بر دو خطبه آن حضرت، روش ايشان را در مواجهه با مخالف كه مبتني بر حق گويي بدون توهين است، به عنوان يك شاخص مطرح كرده است.[9]
حضرت زهرا سلام الله علیها در دو خطبه خويش با تكيه بر مفاهيمي همچون «دشمن شناسی، نفاق، دنیا طلبی» جريان معارض(ابن طیفور، 1908، صص 23-25؛ الآبي، 1424، 4/8؛ ابن ابی الحدید، 1416، 16/233-234؛ طبرسی، 1403، ص 97-107)، بدون اهانت حقايق را بيان كردهاند.
در تحليل كلام رهبر نكات زير قابل گفتن است:
۱. وقتی در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها سخن از عناوینی همچون «امر به معروف»، «نهی از منکر»، «جهاد فی سبیل الله» به میان میآید، اوّلین و مهمترین مصداقی که به ذهن متبادر میشود امر حضرت زهرا سلام الله علیها به پیروی از امیرمؤمنان سلام الله علیه و نهی از پیروی دیگران و جهاد ایشان در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین سلام الله علیه است؛
۲. رهبر انقلاب مضمون خطبهها را اعلام خطر درباره «انحراف» از مفاهیم برجسته اسلامی دانسته است، بدين معنا كه در منظومه فكري ايشان انحراف از امامت و ولايت الهي، انحراف از تعاليم اسلامي است؛
۳. دفاع محکم از حق با بد زبانی متفاوت است؛ به عبارت دیگر دفاع از حق بايد در نهايت اتقان و به دور از ناسزاگويي باشد.
مقام معظم رهبري در بياني ديگر زیارت غدیریه امام هادي سلام الله علیه را از غُرر فرمایشات اهل بیت علیهم السلام معرفی نموده است (بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی _ 1/1/97).[10]
بايسته توجه است که امام هادی سلام الله علیه در زیارتنامه ياد شده به اثبات ولایت امیرمؤمنان سلام الله علیه و بیان فضائل و جایگاه والای حضرت پرداخته و در موارد متعددی کسانی را که به ایشان ظلم کرده و حق ایشان را نشناختند، مورد انتقاد قرار داده است (رک: ابن المشهدي، 1419، ص263-282؛ الشهيد الأول،1410، ص66-89)
بنابر مطالب پيش گفته دفاع از عقیده در عین احکام و اتقان، نباید با اهانت همراه باشد؛ چرا که افزون بر كاستن میزان اثرپذیری را در طرف مقابل، باعث کدورت و نزاع میشود. رهبر انقلاب در همین راستا برای پیشگیری از هرگونه اختلاف مذهبی و برافروخته شدن مذهبی بارها توهین به مقدّسات مذاهب را حرام اعلام کرده است (حسینی خامنهای، 1396، 14/151 ، پیام به کنگره عظیم حج _ 19/7/1392).[11]
سیاستهای خصمانه استعمار[12]
پس از پیشرفت مسألهی وحدت اسلامی بین علمای اسلام و ملتهای مسلمان خصوصا با پیروزی انقلاب اسلامی و پرچمداری این امر خطیر توسط جمهوری اسلامی، تلاشهای دشمنان نیز در برهم زدن اتحاد و برافروختن آتش اختلافات مذهبی چشمگیرتر شده است (حسینی خامنهای، 1396، 14/249 و 242- 243).[13]
از نظر ايشان تاثير شگرف و عميق جموهوري اسلامي سبب مبارزه دشمن با انقلاب اسلامي و ايجاد دعواي شيعه و سني از سوي آنان است (بیانات در دیدار روحانیون و طلّاب تشیع و تسنن کردستان _ 32/02/1388).[14]
نکتهی مهم دیگری که وجود دارد و شاید کمتر به آن توجه شده این است که دشمن فقط در صدد اختلافافکنی میان شیعه و سنّی نیست بلکه در تلاش است سایر مذاهب فقهی و کلامی درون اهل سنت و درون شیعه را نیز به جان یکدیگر بیندازد (حسینی خامنهای، 1396، 3/439؛ بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام _ 28/5/86).[15]
راهکارهای تحقّق وحدت اسلامی
یکی از نیازهای کنونی امت مسلمان، ارائهی راهکار برای ایجاد وحدت بین شیعه و اهل تسنن توسط بزرگان و صاحب نظران است و رهبر انقلاب نیز به مناسبتهای گوناگون به این مهم پرداخت که در این بخش به برخی از آنها اشاره میشود:
توجه به نقش پيامبر اكرم 6؛ بزرگترین مایه وحدت اسلامی
ایشان تبیین نقش محوری رسول خدا صلوات الله علیه و آله، عشق و محبت همه مسلمانان به آن حضرت (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم _ 24/7/68 ؛ رک: حسینی خامنهای، 1396، 14/76-78)[16] و مركزيت ايشان را به عنوان مرجعيت عواطف و عقايد مسلمانان، موجب تقريب مذاهب و وحدت امت اسلامي دانسته است (بیانات در دیدار کارگزاران نظام _ 24/5/74).[17]
غدیر محور وحدت اسلامی
تاريخ اسلام شاهد رويكردهاي مختلف جامعه اسلامي در رويارويي با امام علي سلام الله علیه است. معتقدان به «امامت منصوص» و باورمندان به «خلافت انتخابی» دو گروهي هستند كه به عنوان شيعه و سني در امت اسلامي ظهور و بروز يافته اند، ضمن اعتقاد هر دو گروه به جايگاه والاي حضرت امير %، شيعيان بر اساس روايات مختلف پيامبر اكرم صلوات الله علیه و آله از جمله حديث غدير، امير مؤمنان سلام الله علیه را مصداق خليفه بلافصل آن حضرت ميدانند و اهل تسنن نيز به خلافت ابوبكر معتقد هستند. رهبر معظم انقلاب نه تنها مسئلهی غدیر و تبیین امامت امیرالمؤمنین سلام الله علیه را خلاف وحدت ندانسته بلکه از آن به عنوان موضوعی که میتواند محور وحدت باشد، یاد كرده است ضمن اينكه کتاب گرانسنگ «الغدیر» نوشته علامه امینی (ره) را به عنوان يكي از محورهاي وحدت اسلامي معرفي كرده است (بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا علیه السلام _ 6/1/79؛ بیانات در دیدار مردم قم در سالروز عید سعید غدیر خم _ 18/10/85).[18]
سيره عملي رهبر معظم انقلاب در تبيين مسئله امامت و غدير نيز مؤيد همين مطلب است كه از نظر ايشان اين روشنگري درباره اين رخداد و تبيين آن منجر به اتحاد جامعه اسلامي ميگردد چنانچه پس از تبيين مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدير، دعوت از مسلمانان عالَم به تامل در اين باره را منافي با وحدت ندانسته و تنها از نظر وي، قرار دادن محل اختلاف به عنوان وسيله برادر كشي، مانع وحدت است (بیانات در دیدار مردم به مناسبت عید غدیر _ 15/09/88؛ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر _30/6/95).[19]
گرچه رهبر معظم انقلاب غدير را محور وحدت اسلامي ميداند، اما در نظرگاه ايشان اين مسئله نبايد مايه دشمني و اختلاف گردد (بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهمالسلام _ 31/1/93).[20]
بر حذر داشتن ملتهای مسلمان از گروههای تکفیری
از ديدگاه مقام معظم رهبري، تشكيل گروههاي تکفیري به نام اسلام توسط دشمنان يكي از توطئه هاي مخالفان اسلام است، زيرا اين گروهها موجب به هم زدن انسجام و وحدت اسلامي است؛ به طور طبيعي روشنگري در اين زمينه و ترساندن مردم از آنها يكي از راههاي تحقق وحدت است (بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی _ 5/2/96؛ بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع، 25/10/85).[21]
همچنین رهبر انقلاب یکی از اهداف جریانهای تکفیری را بر هم زدن اتحاد مسلمانان قلمداد نموده و بدين جهت از جوانان عراقی كه در خنثی کردن این توطئه تلاش كردند، قدردانی نمود (بیانات در دیدار جمعی از موکبداران عراقی ، 27/6/98).[22]
احساس مسئوليت در قبال وحدت اسلامی
یکی دیگر از دغدغههای رهبر معظم انقلاب در این خصوص این است که وحدت جامعه باید تبديل به مسئله همه مردم مخصوصا نخبگان و پایگاههای فرهنگی گردد و شيعه و اهل سنت به دشمن شناسي اهتمام ورزند و تهاجم به دشمن سرلوحه كارهاي آنها قرار بگيرد و به گونهاي عمل كنند كه از نفوذ مخالفان جلوگيري به عمل آيد. (بیانات در دیدار مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی 1/5/76).[23]
نتیجه گیری
بررسي مسئله وحدت اسلامي در منظومه فكري مقام معظم رهبري نقطه كانوني پژوهش حاضر بود. بر پايه تحقيق صورت پذيرفته مراد از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و فِرق اسلامی و دست كشيدن مذاهب از باورها و احكام خاص خويش نیست. بيان حقايق و بازگو کردن تاریخ صدر اسلام و در چارچوب ادب منافاتی با اتحاد اسلامی ندارد. از ديدگاه ايشان عواملي نظير عوامانه شدن اختلافات، کج فهمی و رفتارهای ناشایست و نقش استكبار جهاني، از جمله موانعی است که بر سر راه اتحاد اسلامی وجود دارد. از منظر ايشان مواردي همانند توجه به نقش پيامبر اكرم 6، تامل در محتواي غدير، دور ساختن مسلمانان از گروههای تکفیری و احساس مسئوليت نسبت به وحدت، از عوامل و راهكارهاي محقق شدن وحدت اسلامي است البته وظيفه نخبگان در قبال این امر خطیر بيش از سايرين است، از اين رو بایسته است با این استراتژی در برابر یکی از مهمترین سیاستهای خصمانهی استکبار جهانی یعنی اختلافافکنی میان مسلمانان مقابله نمود. اين نوشتار به عنوان گام نخست، وحدت اسلامي را از ديدگاه مقام معظم رهبري كاوش نمود آنچه بايد بر آن پاي فشرد ضرورت توجه به ساير ابعاد وحدت اسلامي همچون «راهکارهای پاسخ به شبهات مخالفان تشیع همراه با حفظ وحدت اسلامی از نگاه رهبری»، «الگوي بايسته تعامل با مذاهب اسلامي» در نظرگاه رهبر انقلاب است كه اهتمام جدي ارباب انديشه را مي طلبد.
منابع
پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظّم انقلاب: khamenei.ir.
الآبي، منصور بن الحسين، نثر الدرر في المحاضرات، (1424ق)، تحقيق: خالد عبد الغني محفوط، اول، بيروت، دار الكتب العلمية.
ابن أبي الحديد، عبد الحميد، شرح نهج البلاغة،(1416ق)، چاپ دوم، بیروت، دار الجيل.
ابن طیفور، أحمد بن أبي طاهر، بلاغات النساء،( 1908م)، القاهرة، مطبعة مدرسة والدة عباس الأول.
ابن المشهدي، محمّد بن جعفر، المزار الکبير،(1419 ق)، تحقيق: جواد قيومي اصفهاني، چاپ اول، قم، مؤسسة نشر الإسلامي.
حسینی خامنهای، سید علی، منشور حوزه و روحانیت (حوزه، تبلیغ 2، جلد 3 از مجموعه)( 1396ش)، چاپ اول، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی.
حسینی خامنهای، سید علی، منشور حوزه و روحانیت (تعاملات، مذاهب و ادیان، جلد 14)، (1396ش)، چاپ اول، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی.
الشهيد الأوّل، محمد بن مکی، المزار (1410ق)، تحقيق: محمد باقر موحد ابطحى اصفهانى، قم، مدرسه امام مهدی علیهالسلام.
طبرسی، احمد بن علي، الاحتجاج، (1403 ق)، تحقيق: محمد باقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی.
[1] . « ما به توفیق الهى و به فضل الهى از محدودیت اختلاف مذهبى عبور کردیم. ما همان کمکى را که به حزبالله لبنان کردیم که شیعه است، همان کمک را به حماس کردیم و به جهاد کردیم و باز هم خواهیم کرد. ما اسیر محدودیتهاى مذهبى نشدیم؛ ما نگفتیم این شیعه است، این سنى است، این حنفى است، این حنبلى است، این شافعى است، این زیدى است؛ ما نگاه کردیم به آن هدف اصلى و کمک کردیم و توانستیم مشت برادران فلسطینىمان را در غزه و در مناطق دیگر تقویت کنیم و انشاءالله ادامه خواهیم داد».
[2] . «ما نمیگوییم وقتی گویندگان مذاهب مختلف اسلامی بر منابر خود قرار میگیرند، استدلال نکنند و عقیدهی خود را اثبات ننمایند. نه، استدلال و اثبات بکنند، امّا اثبات عقیده بحثی است و دشمنی کردن با طرف مقابل و هم صدا شدن با استکبار جهانی و نیروها را صرف جنگ داخلی بین مسلمین کردن بحث دیگری است».
«مراد ما از وحدت هم یک امر ساده و روشن است و آن عبارت است از همکاری فِرق مسلمین با همدیگر و عدم معارضه و مضادّهی آنها با هم. مقصود ما از اتّحاد بین مسلمین این است که هم دیگر را نفی نکنند، دشمن را بر یکدیگر مسلّط نکنند و بعضی بر بعضی به ستم غلبه نکنند.
[3] . «بعضیها خیال میکنند که اگر بخواهند راجع به دورهی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفتهام، الآن عرض میکنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الآن حرام شرعی است. داعیهی ما این است که میخواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم….من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیرالمؤمنین علیه السلام صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخگویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست و سه سالهی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیرالمؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا به هیچ وجه نباید باشد.»
ایشان در جلسهی دیگری در اهمیت «غدیر» و پیامدهای انحراف از «غدیر» فرمود:
«امروز ما و جامعهی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست – کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست – زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکلهای دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگها عوض شده است. “غدیر” شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحلهی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیفتر و برتری، و خواهشها و عشقهای به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیونها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایههای اصلی خراب است؛ این پایهها را پیغمبر اسلام بنیان گزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسألهی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. “غدیر” این است. در طول دوران دویست و پنجاه سالهی زندگی ائمه ( – که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است – هر وقت ائمه ( توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برههی از زمان، به میدان آمدهایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و ان شاء الله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند.» (بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق علیهالسّلام _ 29/10/1384).
[4] . «چیزهایی مانع از اتحاد میشود. عمدهی آنها بعضاً کجفهمیها و بیاطلاعیهاست؛ از حال هم خبر نداریم؛ دربارهی هم توهّمات میکنیم؛ دربارهی عقاید هم، دربارهی تفکّرات یکدیگر دچار اشتباه میشویم؛ شیعه دربارهی سنی، سنی دربارهی شیعه؛ فلان ملّت مسلمان دربارهی آن ملّت دیگر، دربارهی همسایهاش؛ سوء تفاهمها، که دشمنان هم بشدت بر این سوءتفاهمها دامن میزنند. افرادی هم متأسفانه بر اثر همین سوء فهم، سوء تحلیل، ندیدن نقشهی کلی دشمن، بازیچهی این بازی دشمن قرار میگیرند و دشمن از آنها استفاده میکند. گاهی یک انگیزهی خیلی کوچک، انسانی را وادار میکند حرفی بزند، موضعی بگیرد، کاری بکند که دشمن در نقشهی کلی خود از آن حرف استفاده میکند و شکاف را بین برادران زیاد میکند.
[5] . «اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است، و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنی، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، میبینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن – مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها – هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است. این اختلافات وقتی به سطوح پایین – مردم عامی – میرسد، به جاهای تند و خطرناکی هم میرسد؛ دست به گریبان میشوند. علما مینشینند با هم حرف میزنند و بحث میکنند؛ لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده میکنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعی میکردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمی کارشان به درگیری برسد».
[6] . «ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بد و بیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آن وقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس – مثل داعش و جبهة النصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم».
[7] . «طبیعی است که هر کسی برای عقاید خود، احترام و ارزش قائل است. اما اگر زید به عقیده خود احترام میگذارد، مگر مستلزم این است که به عقیده عمرو اهانت کند؟! یا اگر عمرو به عقیده خود احترام میگذارد مگر مستلزم این است که به زید اهانت کند؟ چرا؟».
البته، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدهای خیال میکنند اثبات تشیع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمه است.
[8] . «توجّه بشود در ایام فاطمیه، بهمناسبت ذکر مناقب آن بزرگوار، ذکر شهادت آن بزرگوار، مسائل اختلاف افکن مطرح نشود. امروز سیاستهای مُدهش و اهریمنی بینالمللی جدّاً درصدد این است که بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد».
[9] . «شما نگاه کنید فاطمهی زهرا & دو خطبهی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبهی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجستهی اسلامی که فاطمهی زهرا & در مورد آنها خطر را احساس میکرد، لکن در این دو خطبهی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمهی هتک و زشت و توهینآمیز وجود ندارد؛ [و همهی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم، بیاناتِ متین و متقن…در اظهارات، در صحبتها باید این جوری عمل کنید…».
[10] . «این امام بزرگوار در مجموعهی آثار و برکاتی که از ائمّهی هدی علیهم السلام رسیده است، این خصوصیّت را دارد که در ضمن زیارت، مهمترین فصول مربوط به مقامات ائمّه علیهم السلام را با بیان وافی و شافی، با زیباترین تعبیرات بیان کردهاند. زیارت جامعهی کبیره، از این بزرگوار است؛ زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر که یکی از غُرَر تعبیرات و فرمایشات ائمه علیهم السلام است، از این بزرگوار است».
[11] . «اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروههای مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است».
[12] . رهبر معظّم انقلاب بارها به نقش پررنگ انگلیس در ایجاد اختلاف میان مسلمانان اشاره فرمودند و انگلیسیها را از بقیهی دشمنان استعماری متبحّرتر میدانند.(رک: ص 95،97،100، 167).
[13] . «این سیاستهای خصمانه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شدت گرفت؛ پس از انقلاب اسلامی علاقهی ملتهای مسلمان به ویژه جوانان مسلمان به ایران بیشتر شد و همین مسأله باعث شد تا استعمار با پررنگتر کردن مباحث اختلافی، انقلاب اسلامی ایران را نیز به عنوان یک انقلاب صرفا شیعی وانمود کند.» «اگرچه استعمار از دیرباز ایجاد تفرقه را جزو هدفهای خود قرار داده بود، اما بعد از پیروزی انقلاب و بعد از آنکه این کانون وحدت اسلامی به وجود آمد، تلاش آمریکا و دستیاران آن برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان شدیدتر شد».
[14] . «اگر انقلاب اسلامی این تأثیر شگرف و عمیق و ماندگار و زیر و رو کننده را نداشت، این قدر با انقلاب اسلامی مبارزه نمیکردند؛ آن هم کسانی که اسمشان مسلمان است. عزیزان من! مسئلهی دعوای شیعه و سنی که شما میبینید در یک دورهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داغتر از قبل شد، ناشی از این است. در دورهی حکومت اسلامی، ناگهان دیدیم دعوای شیعه و سنی در ایران، در عراق و در کشورهای دیگر داغتر شده».
[15] . «یک توطئهی عمیق و خطرناکی – که خیلی هم قدیمی است – برای ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی وجود دارد؛ حالا امروز در دنیا مسئلهی شیعه و سنّی را مطرح میکنند، اما این اختلاف مخصوص شیعه و سنی نیست، بلکه میخواهند بقیهی فرق اسلامی هم در درون تشیع، در درون تسنن – فرقههای اصولی، فرقههای فقهی، فرقههای کلامی – در مقابل هم قرار بگیرند، گریبان هم را بگیرند، علیه هم فریاد بکشند».
[16] . عشق و محبت آحاد مسلمانان به وجود نبی مکرم اسلام 6 خود مایهی وحدت اسلامی است؛ آن بزرگوار، مرکز و محور عواطف و عقاید همهی مسلمانهاست و همین محوریت، یکی از موجبات انس دلهای مسلمین و نزدیکی فِرَق اسلامی با یکدیگر به حساب میآید.
[17] . یکی از بهترینها و بزرگترینها، همین شخصیت عظیم الشأن عالم خلقت، یعنی وجود مبارک پیامبر گرامی و مرکزیت این بزرگوار برای عواطف و عقاید عامّه مسلمین است. در بین حقایق و معارف اسلامی، چیزی که به این صورت مورد توافق آراء و عقاید و نیز عواطف همه مسلمین باشد، شاید نداشته باشیم یا خیلی نادر باشد؛ چون عواطف هم نقش زیادی دارد. به غیر از بعضی اقلیتها و جمعیتهای جدا شده از عامّه مسلمین که به عواطف چندان اهمیت نمیدهند و کاری به محبت، توجه و توسل ندارند، عامه مسلمین، با عواطف نسبت به نبى اکرم علیه و علی آله الصلاة والسلام سروکار دارند. بنابراین، وجود این بزرگوار میتواند محوری برای وحدت باشد.
[18] . مسئلهی غدیر هم میتواند مایه وحدت باشد؛ همچنان که مرحوم آیة الله شهید مطهری مقالهای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد. او کتاب الغدیر را – که درباره مسائل مربوط به غدیر است – یکی از محورهای وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است. خودِ مسأله غدیر، غیر از جنبهای که شیعه آن را به عنوان اعتقاد قبول کرده است – یعنی حکومت منصوب امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام از طرف پیامبر که در حدیث غدیر آشکار است – اصل مسأله ولایت هم مطرح شده است. این دیگر شیعه و سنی ندارد.
دشمن میخواهد مسئلهی غدیر را یک مایهی برادرکشی و جنگ و خونریزی قرار بدهد؛ در حالی که غدیر میتواند وسیلهی ائتلاف و برادری مسلمانها با هم باشد. مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) قبل از انقلاب یک مقالهی مفصلی دربارهی کتاب «الغدیر» علامهی امینی نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامهی امینی، وسیلهی وحدت مسلمین است. بعضی خیال میکردند کتاب الغدیر ممکن است مایهی افتراق بشود. ایشان میگوید اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر مایهی وحدت دنیای اسلام است. برادران اهل سنت ما هم میتوانند در یک محیط خالی از پیشداوری به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا میپذیرند، یا نمیپذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلم است که قضیهی غدیر هیچگونه جنگ و دعوای بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمیآورد و اختلافات را ایجاب نمیکند.
[19] . دعوت ما از همهی مسلمانان عالم این است که این حقائق را مورد تأمل قرار بدهند. ما در عالم وحدت امت اسلامی هیچ اصراری نداریم که یک فرقه عقائد یک فرقهی دیگر را حتماً قبول کنند؛ نه، وحدت به معنای این نیست. وحدت به معنای این است که با عقائد مختلف، شعب مختلف، مشترکات را بگیرند، موارد محل اختلاف را وسیلهی برادرکشی و جنگ و دشمنی قرار ندهند؛ مسئلهی وحدت این است.
امروز اگر کسانی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهتگیری بندگان حق -یعنی ملّتها- در قرآن معین شده است، امکان ندارد به نتیجهای برسند جز نتیجهی امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و آنچه دنبالهی او است. این ادّعای ما است و میتوانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هرکسی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّرین، صاحبان عقیده، کسانی که از اول با یک عقیدهی دیگری بار آمدهاند، اگر قرآن را و ارزشهای قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجهای نمیرسند جز اینکه کسی مثل علی بن ابی طالب علیه السلام بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است … اعتقاد اسلامیِ مبتنی بر مبانی مستحکم و استدلالات غیرقابل خدشه است. ما دعوت میکنیم از همهی دنیای اسلام و از همهی متفکّرین، این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبر در آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست میآید اگر اهل فکر و اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند.
[20] . دنیای تشیع مورد مهاجمه است؛ کسانی که اسم شیعه و سنی به گوششان نخورده بوده است – ایادی استکبار – حالا در تبلیغات رسمیشان مدام تکیه میکنند که بله، ایرانِ شیعه، گروه شیعه در عراق، گروه شیعه در فلان کشور! مدام روی مسئله شیعه و سنی تکیه میکنند؛ چرا؟ چون این را وسیلهی خوبی پیدا کردهاند برای ایجاد نِقار بین مسلمانان. خب بله، ما افتخارمان به این است که شیعهی علوی هستیم، ما افتخارمان به این است که معرفت به مقام ولایت پیدا کردهایم؛ امام بزرگوار ما پرچم ولایت امیرالمؤمنین را سرِ دست گرفت، لکن این وسیلهای شد برای اینکه دنیای اسلام – شیعه و غیرشیعه – احساس افتخار کنند به اسلامیت؛ حالا کاری بکنیم که این احساس افتخار، این احساس علاقهمندی دنیای اسلام نسبت به جامعهی شیعه و افتخار شیعه، تبدیل بشود به دشمنی و بغض و کینه؟ این همان چیزی است که دشمن میخواهد؛ نباید بگذاریم.
[21] . … با اسلام مبارزه میکنند؛ انواع و اقسام مبارزه. تشکیل گروههای تروریست به نام اسلام هم یکی از توطئهها است؛ این توطئه است.
مردم را از اینها {گروههای تکفیری} بترسانیم که مردمِ ما «و لتصغی الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون» بعضیها به خاطر ضعف ایمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهای دشمنان میشوند. ما باید مراقبت کنیم. وظیفهی علما، وظیفهی سنگینی است. امروز وحدت دنیای اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیای اسلام حقیقتاً میتواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامی دست پیدا کند؛ میتواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند.
[22] . جوانهای عراقی توانستند بزرگترین توطئهی داخلی را که میتوانست به جنگ داخلی منتهی بشود، در عراق از بین ببرند و نابود کنند. توطئهی داعش و تکفیریها، توطئهی کوچکی نبود؛ پولها خرج کرده بودند، برنامهها ریخته بودند برای اینکه عراق را که یک کشور اصلی عربی و اسلامی است، تبدیل کنند به میدان جنگ داخلی و شیعه و سنّی را به جان هم بیندازند.
[23] . همه باید خود را مخاطب این کلام حساب کنند. من به همه میگویم؛ هم به اهل سنت، هم به شیعه، هم به کتابنویسان، هم به شعرا، هم به مطبعهچیها، هم به کسانی که در بین مردم پایگاهی دارند، حرفی میزنند و مستمعی دارند. همه باید این حقیقت را بفهمند و دشمن را بشناسند. مواظب باشید که دشمن در سنگر خودی جا نگیرد. مواظب باشید که شما به جای تهاجم به دشمن، به خودی حمله نکنید. عالِم به زمان باشید؛ یعنی دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسید. اینها خیلی مهم است.