جستجو
Close this search box.

«آخرین سفیر وحی»

بسم الله الرحمن الرحیم

«آخرین سفیر وحی»

حادثه رحلت پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) حادثه ای بس ناگوار بود که مسلمانان باآن مواجه شدند وبه یکباره غم وانده ، قلوب پیروان آن حضرت را فرا گرفت. ما در این مقاله به یکی از شبهات اصلی این افراد حول محورخاتمیت پاسخ میدهیم.

خاتمیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله ):

کمتر مسئله‏ اي در اسلام، از نظر وضوح و روشني به پايه‏ي موضوع «خاتميت» مي‏رسد؛ يعني همان طور که وجود يک رشته وظايف مذهبي مانند نماز و روزه در اسلام، از مسلمات و بديهيات اين دين مي‏باشد و در تمام جهان مسلماني پيدا نمي‏شود که از وجوب نماز و روزه آگاهي نداشته باشد، همچنين است مسئله خاتميت رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و اله) و اينکه او آخرين پيامبر الهي است و کتاب و شريعت او خاتم کتابها و شرايع آسماني مي‏باشد. از اين جهت همه مسلمانان مي‏دانند که يکي از القاب پيامبر گرامي اسلام «خاتم پيامبران» است.

همه‏ ي مسلمانان به اتفاق کلمه مي‏گويند: دين اسلام، دين ابدي و قرآن مجيد، کتاب جاويدان الهي است و خداوند اساس ترقي و سعادت و خوشبختي جاوداني بشر را در اين دين و کتاب پي‏ريزي نموده و با فرستادن اين پيامبر شرايع و کتاب هاي آسماني گذشته را تکميل و ختم کرده است.

قرآن کريم بحث «خاتميت» را به قدري صريح و روشن بيان کرده، که جاي شک و ترديد براي کسي باقي نگذارده است. اگر کسي به آيات مربوط به اين موضوع مراجعه کند دلالت آيات را بر «خاتميت»رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و اله) به روشني خواهد ديد[1] اما متاسفانه عده ای با زمینه های انحرافی که در عقائد خود داشتند و با امیال شیطانی خود برخی آیات قرآنی راتفسیر به رای نموده وبا تآویلات نابخردانه سعی در مخدوش کردن دلالت این آیات از جمله آیه 40 ازسوره احزاب نموده اند وتا کنون برآن اصرارورزيده اند

طرح شبهه:

آيه 40 سوره احزاب مي‏فرمايد: «ما کان محمد ابا احدمن رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبيين…» ترجمه محمد پدر یکی از مردان شما نیست بلکه او رسول خدا و خاتم الانبیاء است خاتم به فتح (تاء)به معنی انگشتر است وانگشترنوعی زینت است لذا آیه می خواهد بگوید که حضرت محمد، زینت انبیاء است نه آخرین پیامبر خدا یا اینکه خاتم به معنای تصدیق کننده است یعنی پیامبر اسلام تصدیق کننده انبیاء است لذا این آیه دلیل بر خاتمیت پیامبر اسلام نیست

پاسخ :

از آنجائی که اشکال اصلی بر مفهوم خاتم وارد شداست لذا برای فهم معنای این واژه به کتب لغت معتبر مراجعه ميکنيم

1- لفظ «خاتم» در اين آيه را به چند صورت مي‏توان خواند:

«خاتم» بر وزن «حافظ» که به صورت اسم فاعل است و مفاد آن ختم کننده است.

2 – «خاتم» به فتح تا، بر وزن عالم (جهان) و معناي آن آخر و آخرين است.

3 – «خاتم» به همان صورت دوم، ولي به معناي چيزي که با آن اسناد و نامه ‏ها را مهر مي‏کردند.

4-«خاتم» به فتح تا و ميم، بر وزن ضارب، فعل ماضي باب مضاربه، يعني کسي که پيامبران الهي را ختم کرد.

نتيجه اينکه لفظ «خاتم» را به هر نحو بخوانيم، معناي آيه اين مي‏شود که حضرت محمد(صلي الله عليه و اله) آخرين پيامبر الهي است و پيامبري و نبوت، با آمدن او ختم شده و پس از او پيامبر و کتاب و شريعت و دين ديگري نخواهد آمدحال برای اثبات این معنا به کتب لغت مراجعه میکنیم :

1- ابن فارس از بزرگترین عالمان لغت مینویسد: «ختم »«به آخر رسیدن است »ختمت العمل یعنی کار را به آخر رساندم ….از همین باب است «ختم»به معنای مهر کردن زیرا آخرین مرحله حفظ بعضی از اشیاءاین طور است که، درب ظرف وشیشه آنرامهر وموم کنند «خاتم »به فتح وکسر تاء هم ازاین با ب است زیرا مرسوم است که به وسیله ی«خاتم »یعنی مهر یا انگشتری نامه ها ونوشته ها راختم می کنند ومهر کردن نامه حاکی از این است که نامه به پایان رسیده است پیامبر مارا خاتم الانبیا ءمی گویند چون آخرین پیامبر الهی است [2]…

.2- «ابن منظور »د رکتاب لغت خود مینویسد «خاتم القوم »یعنی آخرین فرد قوم و«خاتم »از نام های رسول گرامی اسلام است و«خاتم النبیین »در ایه به معنای آخرین پیامبر است و یکی از نام های پیامبر اکرم «عاقب » استوآن نیز به معنای آخرین پیامبر است [3]

3- «راغب اصفهانی »مینویسد :ختمت القرآن یعنی قرآن را به آخر رساندم وتا پایان آن خواندم و به رسول اکرم «خاتم النبییین» گفته میشود به جهت اینکه آن حضرت نبوت را ختم کرد وبا آمدن خود رشته نبوت را به آخر رسانید [4]

4-سیوطی می نویسد: في قراءة بفتح التاء كآلة الختم أي به ختموا یعنی: خاتم به فتح تاء به معنای وسیله ختم است [5]

5- ثعلبی می نویسد: اختلف القرّاء في قوله خاتَمَ النَّبِيِّينَ فقرأ الحسن و عاصم بفتح التاء على الاسم، أي آخر النّبيين…. و قرأ الآخرون بكسر التاء على الفاعل، أي أنّه خاتم النبيّين بالنبوّة.[6]

6- علامه طباطبائی نیز در ذیل آیه آورده است: وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ» الخاتم بفتح التاء ما يختم به كالطابع و القالب بمعنى ما يطبع به و ما يقلب به و المراد بكونه خاتم النبيين أن النبوة اختتمت به« ص» فلا نبي بعده.[7]

كلمه” خاتم”- به فتحه تاء- به معناى هر چيزى است كه با آن، چيزى را مهر كنند، مانند طابع، و قالب كه به معناى چيزى است كه با آن چيزى را طبع نموده، يا قالب زنند، و مراد از” خاتَمَ النَّبِيِّينَ” بودن آن جناب، اين است كه نبوت با او ختم شده، و بعد از او ديگر نبوتى نخواهد بود

7- صاحب کتاب «التبیان فی اعراب القرآن »نیز معنای انتهاء را از این واژه ذکر کرده است [8]

شواهد قر آنی بر استعمال لفظ «ختم »در معنای انتهاء وپایان کار :

یکی از راههای معقول برای یافتن مفهوم وازهای قرآنی مراجعه به استعمال آن واژها درموارد دیگر از قرآن است وما براین اساس مواردی که ریشه «ختم» در آن به کار رفته را بیان می کنیم

1- خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ [9]

ترجمه:

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده، و بر چشمه اى آنها پرده افكنده شده، و عذاب بزرگى در انتظار آنها است.

2- قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ [10]

ترجمه:

بگو آيا فكر كرده‏ايد اگر خداوند گوش و چشمهاى شما را بگيرد و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد) چه كسى جز خدا است كه آنها را به شما بدهد؟

ببين چگونه آيات را براى آنها به گونه‏ هاى مختلف شرح مى‏دهيم سپس آنها روى مى‏گردانند!.

3- أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ [11]

ترجمه:

آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده؟ و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته، و بر گوش و قلبش‏ مهر زده، و بر چشمش پرده‏اى افكنده، با اينحال چه كسى مى‏تواند غير از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكر نمى‏شويد؟!

4- خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ [12]

مهرى كه بر آن نهاده شده از مشك است، و در اين نعمتهاى بهشتى بايد راغبان بر يكديگر پيشى گيرند!

5- يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ [13] به آنها از شراب زلال دست نخورده سربسته مى‏ نوشانند

6- اليوم نختم علي افواههم و تکلمنا ايديهم. [14]

آن روز (قيامت) دهانهاي آنان را مهر مي‏کنيم و دستهاي ايشان با ما صحبت مي‏کنند.

نتیجه اینکه :

خاتم یک معنا بیشتر ندارد وآن «رسیدن به آخر »است واگر به معنای مهر وانگشتری هم آمده است به این اعتباراست که در زمان سابق مخصوصا زمان رسول گرامی اسلام (صلي الله عليه و اله) معمولا نگین انگشتری هر کس مهر اومحسوب میشد وافراد نام خود را روی نگین حک می کردند وبوسیله آن انتهاء نوشته ها را مهر میکردند و امروزه نیز وقتی میگویند فلان نامه لا ک ومهر شده کنایه از این است که، نامه به اتمام رسیده وکسی حق باز کردن آن راندارد، وحتی درشعر فارسی نیز آمده است:

هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند

بنا بر این، حتی اگر انگشتررا برای زینت هم استفاده کنند، باز معنای انگشتر، مساوی زینت نمیشود،واز طرفی اگر خداوند میخواست خاتم را در معنای تصدیق کننده به کار ببرد واژه «مصدق»را به کار میبرد همانطورکه درآیات مختلقی این واژه آمده است[15] لذا مطابق تمام کتب لغت و کتب تفسیر معنای «به آخر رسیدن » تنها معنای صحیح است، که هم استعمالات دیگر قرآن برآن دلالت دارد، وهم اجماع مسلمین بر این معنا بوده وآیات وروایات متعدد دیگری نیز، این معنا را تا کید میکند، و در طول 14 قرن که از آغاز اسلام مي‏گذرد در تمامي کتب لغت و تفسير، کلمه‏ ي «خاتم» و «خاتم النبيين» به همان صورتي که بيان کرديم تفسير شده و هيچ کس در معناي آن اختلاف نکرده است.

گرد آوری وتحقیق: سید مجتبی موسوی

[1]- خاتمیت ازنظر قرآن وحدیث وعقل ،جعفر سبحانی،ترجمه رضا استادی

[2]- مقاییس اللغه ،ابن فارس ماده «خ ت م»

[3]- لسان العرب ج 12ص164 و الخاتِم و الخاتَم من أَسماء النبي، صلى الله عليه و سلم. و في التنزيل العزيز: ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ أَي آخرهم

[4]- مفردات راغب ص142

[5]- تفسیر الجلااین ،سیوطی ج1ص426

[6]- الكشف و البيان عن تفسير القرآن،ثعلبی نیشابوری ، ج‏8، ص: 51

[7]- الميزان في تفسير القرآن،علامه طبا طبائی ج‏16، ص: 325

[8]-التبیان فی اعراب القرآن، عکبری عبد الله بن حسین ج 1 ص312

وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ‏ أي و لكن كان رسول الله، و كذلك «وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ».و يقرأ بفتح التاء على معنى المصدر كذا ذكر في بعض الأعاريب.و قال آخرون: هو فعل مثل قاتل بمعنى ختمهم.

و قال آخرون: هو اسم بمعنى آخرهم و قيل: هو بمعنى المختوم به النبيّون، كما يختم بالطابع. و بكسرها: أي آخرهم.

[9] -سوره البقرة:آیه 7

[10]- سوره الأنعام آیه 46

[11]- سوره الجاثية آیه 23

-[12] سوره المطففين آیه 26

[13]- سوره المطففين آیه 25

[14]- سوره یس 65

[15] -سوره البقره آيه89،101 والانعام آيه92 ،ال عمران آيه 81

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 19
مطالب مرتبط