بسمه تعالی
کلمات کلیدی: کربلاء، طفل شیرخوار، علی الاصغر، حرمله، شش ماهه
ولادت حضرت علی اصغر، طفل شهید شیرخواره امام حسین(علیه السلام)، بوستان امامت را با یکی از قهرمانان کربلاء روبرو ساخت. کربلا که محل امتحان الهی برای بندگان خدا بود، با رویدادهای سهمگین خود شواهدی گوناگون برحقانیت اهلبیت(علیهم السلام) را ظاهر نمود. اینک به بیان زندگی کوتاه آن حضرت میپردازیم.
علی اصغر
علی از جمله اسمهائی است که حضرت امام حسین(علیه السلام) آن را برای تعدادی فرزندان خود گذاشته است[1] و این به خاطر محبت بسیار امام حسین(علیه السلام) به امیرالمومنین علی(علیه السلام) بودهاست؛ زیرا آن حضرت از هر راه ممکن بر علیه سیاستهای اموی ایستادگی میکرد و عملا فرزندان آن حضرت و از جمله علی اصغر(علیه السلام) وجودشان بر اساس مقاومت و ایستادگی در برابر فراعنه امت اسلامی بنا نهاده شدهاست. چنانکه این مسأله یزید ملعون را وادار به پرسش از امام زین العابدین(علیه السلام) نمود و آن حضرت نیز همان جواب دندانشکن یعنی محبت به امیرالمومنین علی(علیه السلام) را در پاسخ میگویند.[2] به همین دلیل فرزندان امام حسین(علیه السلام) را با صفت اکبر، اوسط، اصغر از یکدیگر جدا میکردند. یقینا فرزند شیرخواره امام حسین(علیه السلام) که در کربلا شهید شد با این لقب شناخته میشود و معروف نیز چنین است. [3]
ولادت
ولادت مبارک آن حضرت تقریبا در ماه رجب سال 60 هجری واقع شده[4] و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی است.[5] از این جهت علی اصغر با حضرت سکینه از جانب مادر خواهر و برادرند. رباب از زنان شایستهای است که در حادثه کربلاءو بعد از آن صبر و استقامت بینظیری از خود نشان داد و در این مصیبت عظمی زندگی خود را ادامه داد و با پایان عمر خویش با آن مصائب سیر میکرد و عزاداری را زیر آسمان بدون سایبان برگزار میکرد؛ چرا که وی شاهد و مادر شهیدی است که صبر و استقامت را در عزای جانکاه خویش از ملائکه ربوده است. سید الشهداء نیز به عنوان پدر بزرگوار ایشان آخرین لحظات عمر او را در دستان مبارک خویش احساس میکرد.
پروازی جانگداز
شهادت شهیدان کربلا هرکدام جانسوز و غیر قابل تحمل است. اما در این بین آنچه از دیگران صبر را ربوده و طاقت را فرسوده، شهادت علی اصغر(علیه السلام) است. کودکی او علاوه بر تشنگی او نوع شهادت او نيز از جمله وقایعی است که توانسته است به تنهائی گوشهای از حوادث غمبار کربلا را برای ابدیت به تصویر بکشد و اثری جاویدان در تابلوی همیشگی عاشورا رسم کند. این حادثه آن قدر جانکاه بوده است که حتی دل پر صبر و استقامت ابیعبدالله الحسین که فرشتگان از صبر او در روز عاشورا به اعجاب آمدند( السلام علی من تعجبت من صبره ملائکه السماء)، پر از درد و رنج نموده و چه زیبا با زبان هنرمندانه به بیان آن پرداخته شدهاست:[6]
لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف استسقی لطفلی فابوا أن یرحمونی
وسقوه سهم بغی عوض الماء المعین یـا لـزرء و مصـــــــــاب هد آرکان الحجون
بأی ذنب قتلت
خلاصه چگونگی و جریان شهادت علی اصغر(علیه السلام) از این قرار است که امام حسین(علیه السلام) برای سفارشات لازم نزد خواهر گرامیش آمد و در مورد علی اصغر(علیه السلام) سفارش نمود. ام کلثوم عرضه داشت: برادرم، این کودک سه روز است که آب نیاشامیده، از این مردم برای او جرئه آبی بگیر.
امام(علیه السلام) نیز این تقاضا را به فرصت مناسبی برای اتمام حجت و سند مظلومیت اهلبیت(علیهم السلام) تبدیل نمود و با آن طفل شیرخوار وارد میدان کربلا شد. و در خطابی به آن قوم شیطان صفت فرمودند:[7]
اى قوم! شيعيان و اهل بيتم را كشتيد و فقط اين طفل باقى مانده كه از عطش بخود مىپيچد، او را با شربتى از آب سیرابش كنيد. ای مردم اگر به من رحم ندارید به این کودک شیرخوار رحم کنید!!
اما آن مردم بی بنیان و پست فطرت جواب آن حضرت را با تیر سه شعبه دادند و حرمله بن کاهل اسدی آن را به سوی گلوی تشنه کودک شیرخواره هدف قرار داد و کودک را در میان دستان امام حسین ذبح نمود.[8]
بناگه حرمله آن شوم گمـــــراه بديد آن ماه در آغوش آن شـاه
بياض گردنش چون لمــــعه نور ود رخشنده و پيداست از دور
سه پهلو تيرى آن مردود معبود رهانيد از كمان كيــــنهاش زود
قضا بدريــــد آن تير ســــه پهلو شه و شهزاده را حلقوم و بازو
گلويش بردريد از گوش تا گوش خوش الحان مرغ شه گرديــــد[9]
در همین حال ظالمی دیگر به نام حصین بن تمیم تیری به سوی آن حضرت هدف گرفت که به لبها و دندان مبارک ان حضرت اصابت کرد.
آن حضرت از این اقدام ناجوانمردانه به شدت متأثر شد و در حالی که اشک از چشمان ایشان سرازیر بود، به درگاه خداوند عرض نمود: خدایا من آنچه را که دشمن بر من و برادران و فرزندان و بستگانم وارد ساختند، به پیشگاه تو شکایت میکنم. خدایا خودت بین ما و این قوم داوری کن، آنها ما را دعوت کردند تا ما را یاری کنند، ولی به کشتن ما اقدام کردند.
در این هنگام از جانب آسمان ندائی برای دلداری دل بیتاب امام (علیه السلام) آمد که : یا حسین نگران اصغر نباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای اوست.[10]
ملاقاتی حزن انگیز
حضرت سکینه(سلام الله علیها)،خواهر علی اصغر که منتظر سیراب شدن علی اصغر است، چشم به راه بازگشت امام(علیه السلام) دوخته است و امام در حالی که خون بر سینهاش جاری بود به سوی خیمه آمد. سکینه با شتاب به استقبال پدر آمد و عرض کرد:[11]
یا أبة لعلک سقیت أخی الماء
اما جواب امام(علیه السلام) امید سکینه را به بشارت شهادت علی اصغر(علیه السلام) تغییر داد.
السلام علی الحســـین
وعلی علی بن الحسین
و علی اولاد الحســـــین
و علی اصحاب الحسـین
[1] – علی بن عیسی، اربلی،كشف الغمة في معرفة الأئمة، تبریز ، مکتبه بنی هاشم، 1381هـ ق،ج2، ص 38
[2] – علامه محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء، لبنان، بیروت ج 45، ص 330
[3] – علی بن عیسی، اربلی،كشف الغمة في معرفة الأئمة، تبریز ، مکتبه بنی هاشم، 1381هـ ق ، ج2، ص: 38
[4] .ابومخنف در این رابطه می نویسد:«… و له من العمر ستة اشهر…»؛ مقتل الحسين، ص 129.
[5] – شیخ مفید، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413هـ ق، ص 83.
[6] – محمد، محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمد(ص)،قم، انتشارات ناصر، بیست و دوم، 1386، ص 328
[7] – محمد، محمدی اشتهاردی، غم نامه کربلا، تهران، نشر مطهر،اول، 1377، ص142
[8] – همان، ص 142
[9] – حائری محلاتی، لهوف منظوم يا معراج المحبة،قم، دفتر نشر نوید اسلام، اول، 1377 ص91
[10] – محمد، محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمد(ص)،قم، انتشارات ناصر، بیست و دوم، 1386، ص 327
[11] – همان، ص 32