کلید واژه ها: فاطمه(س)، دخت محمد(ص)، سیدة نساء العالمین، حوراء الانسیه
مقدمه:
فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کسی است که اگر نبود افلاک هم نبود، «لولاک لما خلقت الافلاک» [1]، زنی است که افتخار خاندان وحی بود، و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد و فضائل او هم طراز فضائل بینهایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان عصمت و طهارت بوده است[2] به طوری که عایشه همسر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در موردش می گوید:
« کسی را ندیدم که شباهت، زی ،وقار و سیرۀ او در نشست و برخاست به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیش از فاطمه باشد.»[3] … « کسی را ندیدم که کلامش چون فاطمه شبیه کلام رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد.»[4] .. « هرگز جز پیامبر، احدی را برتر از فاطمه ندیدم.»[5]
فاطمه (سلام الله علیها) شخصیتی است که بعد از وفات رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) جبرئیل امین نزد او می آمد و او را دلداری می داد و از حال و جای پدرش به او گزارش می داد.[6]
او کسی است که پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصفش فرمود:« فانّها سیدة نساء العالمین من الاولین و الآخرین»[7]
با سیری اجمالی در منابع معتبر اهل سنت روایات فراوانی در فضیلت دخت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) یافت می شود،
اینک در مقاله حاضر تنها به جرعه ای از فضائل بی کران این دریای بی انتها در منابع اهل ست اشاره می کنیم.
1ـ فاطمه (س) حوریۀ انسانی
ـ در کتاب ذخائر العقبی به نقل از ابن عباس آمده است:
« کان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم ) یکثر القبل لفاطمة (سلام الله علیها) فقالت له عائشه : انک تکثر تقبیل فاطمه، فقال: ان جبرئیل لیلة اسری بی ادخلنی الجنة فاطعمنی من جمیع ثمارها فصار ماء فی صلبی فحملت خدیجه بقاطمه ، فاذا اشتقت لتلک الثمار قبلت فاطمة فاصبت من رائحها جمیع تلک الثمار التی اکلتها.»[8]
ترجمه: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه را زیاد می بوسید. عایشه به آن حضرت گفت: شما فاطمه را زیاد می بوسید! در جواب فرمود: همانا جبرئیل در شب معراج مرا وارد بهشت نمود و از تمام میوه هایش اطعام نمود و آن طعام ، نطفه ای در صلبم شد و خدیجه، فاطمه را باردار گشت.آنگاه که مشتاق به آن میوه ها شوم ، فاطمه را می بوسم و از بوی او ، رائحه تمام آن میوه ها را استشمام می کنم.
ـ خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد از عایشه نقل می کند که:
«قالت : قلت :یا رسول الله ما لک اذا جاءت فاطمة قبلتها … قال (ص) : نعم یا عائشه انی لما اسری بی الی السماء ادخلنی جبریل الجنة فناولنی منها تفاحة فأکلتها فصارت نطفة فی صلبی ، فلما نزلت واقعت خدیجة، ففاطمة من تلک النطفة و هی حوراء انسیه ، کلما اشتقت الی الجنة قبلتها.»[9]
ترجمه:به رسول خدا عرض کردم: ای رسول خدا ! شما را چه می شود هرگاه فاطمه می آید بر او بوسه می زنید… فرمود: آری! جبرئیل در شبی که به آسمان برده شدم وارد بهشتم کرد، پس سیبی از آن به من داد. آن را خوردم و نطفه ای در صلبم گشت؛ آنگاه که به زمین بازگشتم با خدیجه همبستر شدم و فاطمه از همان نطفه پدید آمد. او حوریه ای از انسان هاست، هرگاه مشتاق بهشت شوم، او را می بوسم.
ـ خطیب بغدادی از ابن عباس نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«ابنتی فاطمه حوراء آدمیه لم تحض و لم تطمث ، و انما سماها فاطمة لأن الله فطمها و محبیها عن النار.»[10]
ترجمه: دخترم فاطمه حوریه ای از آدمیان است. مبرای از حیض و نفاس . او را (خداوند) فاطمه نامید چرا که خداوند او و دوستانش را از آتش جدا نموده است.
2ـ فاطمه (س) جان پیامبر (ص)
الف ) مهر شدید پیامبر (ص) به فاطمه (س):
ـ ابی داود در سنن خود از ثوبان ،غلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که:
« کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اذا سافر کان آخر عهده بإنسان من اهله فاطمه، و اول من یدخل علیه اذا قدم فاطمه (سلام الله علیها)… الحدیث .»[11]
ترجمه: فاطمه آخرین کسی بود که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ، هنگام عزم سفر، با او دیدار می کردند و نیز اولین کسی بود که هنگام بازگشت، بر او وارد می شدند…
ـ ترمذی در کتاب سنن خود بنقل از عائشه همسر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است که:
« ما رایت احدا اشبه سمتا ودلا و هدیا برسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی قیامها و قعودها من فاطمه بنت رسول الله (ص)…قالت : و کانت اذا دخلت علی النبی (ص) قام الیها فقبلها و اجلسها فی مجلسه…»[12]
ترجمه : کسی را ندیدم که به صورت و دلیل و هدایت در نشست و برخاست از فاطمه (سلام الله علیه ) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شبیه تر باشد… و گفت: وی هرگاه بر پیامبر وارد می شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سوی او بر می خاست و او را می بوسید و در جای خود می نشاند…»
ـ ترمذی در کتاب خود بنقل از ابن بریده و او بنقل از پدرش آورده که:
« کان احب النساء الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه(سلام الله علیها) و من الرجال علی(علیه السلام)»[13]
ترجمه: محبوبترین افراد از زنان در نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه (سلام الله علیها) و از مردان علی (علیه السلام ) بود.
ب) خشم فاطمه خشم پیامبر (ص)
ـ بخاری به نقل از مسور بن مخرمه می نویسد: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی »[14]
ترجمه : فاطمه پارۀ تن من است ، هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
ـ مناوی در کتاب فیض القدیر با ذکر حدیث فوق می نویسد:
« استدل به السهیلی علی ان من سبها فکفر لانه یغضبه و انها افضل من الشیخین.»[15]
ترجمه: سهیلی با تمسک به همین روایت گفته است: کسی که به فاطمه (س) دشنام دهد کافر است چون او (پیامبر)را به خشم می آورد و نیز فاطمه (س) برتر از شیخین (ابوبکر و عمر ) است.
ـ مسلم به نقل از مسور بن مخرمه حدیثی نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« فانما ابنتی ـ یعنی فاطمه ـ بضعة منی یریبنی مارابها و یؤذینی ما آذاها»[16]
ترجمه: همانا دخترم فاطمه پاره تن من است آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و هر چه او را آزارده مرا آزار می دهد.
ـ متقی به نقل از طبرانی از مسور بن مخرمه روایت می کند که رسول خدا فرمود:
« انما فاطمة شجنة منی یبسطنی ما یبسطها و یقبضنی ما یقبضها»[17]
ترجمه : همانا فاطمه شاخه ای از وجود من است ، مرا شاد می کند آنچه او را شادمان می کند و مرا غمگین می کند آنچه او را غمناک کند.
حاکم در مستدرک الصحیحین این حدیث را آورده و می نویسد:
« هذا حدیث صحیح الاسناد»[18] ترجمه: سند این حدیث صحیح می باشد.
ـ ابن قتیبه در کتاب الامامة و السیاسة می نویسد:
« فقالت ـ یعنی فاطمه (س) ـ لأبی بکر و عمر : أرأیتکما ان حدثتکما حدیثا عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) تعرفان و تفعلان به؟ قالا: نعم فقالت : نشدتکما الله الم تسمعا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: رضا فاطمة من رضای ، و سخط فاطمه من سخطی ، فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمه فقد ارضانی و من اسخط فاطمة فقد اسخطنی ؟ قالا: نعم سمعناها من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)…»[19]
ترجمه: پس فاطمه به ابی بکر و عمر گفت: اگر حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برایتان بگویم آن را به یاد می آورید و به آن عمل می کنید؟ گفتند:آری.
گفت: شما را به خدا سوگند می دهم آیا نشنیدید که رسول خدا (صلی علیه و آله و سلم) الله می فرمود:
رضای فاطمه از رضای من و خشم او خشم من است، پس هرکه فاطمه دخترم را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هر که فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر که او را خشمگین کند مرا خشمگین نموده است. گفتند: آری از رسول خدا شنیدیم…
ج) خشم فاطمه (س) خشم خدا
ـ حاکم در کتاب مستدرک الصحیحین بنقل از علی (علیه السلام) آورده است: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به فاطمه فرمود:
« ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»[20] … هذا حدیث صحیح الاسناد.
ترجمه: خداوند با غضب تو غضب می کند و با رضای تو خشنود می شود.
حاکم می گوید: این حدیث صحیح السند است.
ـ متقی در کتاب کنزالعمال از دیلمی از علی (علیه السلام ) آورده است:
« یا فاطمة ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»[21]
ترجمه: خداوند عزوجل خشمگین می شود با خشم تو ای فاطمه و خشنود می شود با خشنودی تو ای فاطمه
ـ ذهبی در کتاب میزان الاعتدال به نقل از طبرانی با سندی که به صحت آن اعتراف می کند، از علی (علیه السلام) نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به فاطمه (سلام الله علیها) فرمود:« انّ الرّب یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»[22]
همانا پروردگار با غضب تو غضب می کند و با رضای تو خشنود می شود.
با این همه بخاری در صحیح خود در باب خمس مینویسد:
«فغضبت فاطمة بنت رسو ل الله فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرته حتی توفیت»
ترجمه:فاطمه دخت رسول خدا بر ابیبکر غضب کرد واز او دوری کرد تا از دنیا رفت.
وترمذی در سنن خود باب ما جاء فی ترکة رسول الله مینویسد:«ان فاطمة قالت لابيبکر و عمر: والله لا اکلمکما ابدا فماتت ولم تکلمهما»
ترجمه:فاطمه به ابوبکر و عمر گفت: (سوگند به خدا هرگز با شما سخن نگویم) وسخن هم نگفت تا از دنیا رفت.
برای مطالعه بیشتر در بخش خشم و غضب فاطمه (سلام الله علیها) می توانید به کتاب صحیح بخاری بخش خمس ، غزوة خیبر، فرایض؛ صحیح مسلم باب جهاد؛ کتاب سنن الکبری بیهقی ج6 ص 300، طبع حیدر آباد؛ مسند احمد بن حنبل ج1، ص 9، باب مسند ابی بکر حدیث 26 ؛کتاب سنن ترمذی باب : ماجاء فی ترکة الرسول؛ الامامه والسیاسه، ابن قتیبه]ص14، مراجعه کنید.
3ـ فاطمه سرور زنان عالم
ـ نسائی در کتاب خصایص خود به نقل از ابوهریره می نویسد:
« أبطا علینا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یوما صبور النهار، فلما کان العشی قال له قائلنا: یا رسول الله قدشق علینا لم نرک الیوم ، قال ، ان ملکا من السماء لم یکن زارنی فاستاذن الله فی زیارتی فاخبرنی و بشرنی ان فاطمة بنتی سیدة نساء امتی و ان حسنا و حسینا سیدا شباب اهل الجنة»[23]
ترجمه: در یک روز بلند و طولانی رسول اکرم (ص) تاخیر کرد. غروب بود که کسی عرض کرد: ای رسول خدا (ص) ، امروز که شما را ندیدیم بر ما چه سخت گذشت.
فرمود: فرشته ای که تاکنون زیارتم نکرده بود، از خدا خواست تا ملاقاتم کند. (آمد و ) مژده به من داد که فاطمه (سلام الله علیها) ، دخترم ، بانوی زنان امت من است. و حسن و حسین سروران جوانان اهل بهشتند.
ـ ترمذی از حذیفه نقل می کند که:
« … قال (صلی الله علیه و آله و سلم) : ان هذا ملک لم ینزل الارض قط قبل هذه الیلة استاذن ربه ان یسلم علی و یبشرنی بان فاطمة سیدة نساء اهل الجنة و ان الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة.»[24]
ترجمه: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این فرشته ایست که تاکنون به زمین نیامده بود از خداوند اجازه خواست تا بر من سلام کند و مژده ام دهد که: فاطمه بانوی زنان اهل بهشت و حسن و حسین دو سرور و آقای جوانان اهل بهشت هستند.
ـ خطیب بغدادی به نقل از ابن عباس آورده است:
« قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : لیلة عرج بی الی السماء رایت علی باب الجنة مکتوبا لا اله الا الله محمد رسول الله علی حب الله و الحسن و الحسین صفوة الله فاطمة خیرة الله علی باغضهم لعنة الله»[25]
ترجمه: در شب معراج دیدم که بر درب بهشت نوشته بود:
نیست خدایی جز خدای یگانه، محمد رسول خداست، علی محبوب خداست، حسن و حسین برگزیده خدا هستند، فاطمه اختیار شده از جانب خداست و بر غضب کنندۀ (دشمن ) اینها لعنت خدا باد.
ـ بخاری به نقل از عایشه نقل می کند رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود:
« … اما ترضین ان تکونی سیدۀ نساء اهل الجنة او نساء العالمین ..»[26]
ترجمه: آیا خشنود نمی شوی به اینکه بانوی زنان بهشت یا بانوی زنان مومنین باشی.
ـ جوینی شافعی در کتاب خود بنقل از پیامبر (ص) روایت آورده که:
« و اما ابنتی فاطمه فانها سیدة نساء العالمین من الاولین و الآخرین و هی بضعة منی و هی نور عینی و هی ثمرة فوادی و هی روحی التی بین جنبی و هی الحوراء الانسیه…»[27]
ترجمه: و اما دخترم فاطمه ، پس همانا او سرور زنان همۀ جهانیان ـ از گذشتگان تا آیندگان ـ است و او پاره ای از من و نور چشم من و میوۀ دل من است.او روح من است که در میان دو پهلوی من جای دارد. او حوریه ای در قالب بشر است.
ـ صاحب ذخائر العقبی به نقل از ابن عباس به نقل از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده که:
« اربع نسوة سیدات سادات عالمهن مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجة بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و افضلهن عالما فاطمة»[28]
ترجمه: برترین زنان اهل عالم 4 نفرند: مریم دخت عمران، آسیه دخت مزاحم، خدیجه دخت خویلد و فاطمه دخت محمد (ص) و برترین ایشان در علم ، فاطمه است.
ـ حاکم در مستدرک آورده:
« عن ابی عباس قال : خط رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اربعة خطوط ، ثم قال : أتدرون ما هذا؟ قالوا: الله و رسوله اعلم ، قال: ان افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد (ص) ، و مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم… الحدیث ، قال : هذا حدیث صحیح الاسناد.»[29]
ترجمه : ابن عباس نقل می کند: پیامبر (ص) چهار خط کشید، سپس فرمود: می دانید این خطوط چیستند؟ اصحاب گفتند: خدا و رسولش داناترند . فرمود: همانا برترین زنان اهل بهشت خدیجه دفت خویلد ، فاطمه دخت محمد (ص) ، مریم دخت عمران، و آسیه دخت مزاحم می باشند..
حاکم اضافه می کند که سند این حدیث صحیح می باشد.
4ـ فاطمه (سلام الله علیها) نخستین بهشتی
ـ متقی به نقل از ابوالحسن احمد بن میمون و رافعی از ابی یزید مدنی روایت می کند، رسول خدا (ص) فرمود:
« ان اول شخص یدخل الجنة فاطمة بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)و مثلها فی هذه الامة مثل مریم فی بنی اسرائیل »[30]
ترجمه: نخستین کسی که داخل بهشت شود فاطمه دخت محمد (ص) است. مثل او در این امت مثل مثل مریم است در بنی اسرائیل.
ـ ذهبی به نقل از ابوصالح موذن، با سندی که خود معترف به صحت آن است، از ابوهریره روایت می کند: رسول خدا فرمود: « اول شخص یدخل الجنة فاطمة سلام الله علیها»[31]
ترجمه: اولین شخصی که وارد بهشت می گردد فاطمه سلام الله علیها است.
ـ حاکم در مستدرک الصحیحین از ابوهریره نقل می کند که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« تبعث الانبیاء یوم القیامة علی الدواب لیوافوا بالمؤمنین من قومهم المحشر ویبعث صالح علی ناقته و ابعث علی البراق خطوها عند اقصی طرفها و تبعث فاطمة امامی ، قال: هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم»[32]
ترجمه: انبیاء روز قیامت سوار بر مرکب مبعوث می شوند تا با مؤمنین قوم خود در محشر ملاقات کنند. صالح سوار بر ناقه اش مبعوث می شود و من نیز سوار بر براق مبعوث می شوم، که با هر قدم تا نهایت دیدش را طی می کند و فاطمه پیشاپیش من خواهد بود.
حاکم می نویسد سند این حدیث طبق نظر مسلم صحیح است.
ـ متقی در کنزالعمال به نقل از ابوبکر در کتاب الغلانیات، از ابی ایوب روایت می کند: رسول خدا فرمود:
« اذا کان یوم القیامة نادی مناد من بطنان العرش یا اهل الجمع! نسکوا رؤوسکم و غضوا ابصارکم حتی تمر فاطمه بنت محمد (ص) علی اصراط ، فتمر مع سبعین الف جاریة من الحور العین کمر البرق » [33]
ترجمه:هنگامی که روز قیامت فرا رسد، منادی از عرش ندا میزند: ای اهل محشر سرها را پایین بیفکنیدو چشم ها را ببندید تا فاطمه دخت محمد از صراط عبور کند، پس فاطمه در حالی که هفتادهزار کنیز بهشتی همراه او هستند به سرعت برق میگذرد.
نتیجه :
در وصف فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) دخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) آنقدر روایت از فریقین داریم که جای هیچگونه شکی برای هیچ مسلمانی باقی نمی ماند که ایشان سیدة نساء العالمین من الاولین الی الآخرین هستند که دوستان برای مطالعه بیشتر می توانند به کتب فضائل الخمسه من الصحاح السته تألیف سید مرتضی حسین فیروز آبادی ، سیمای حضرت فاطمه (س) در احادیث اهل سنت تالیف دکتر علی شیروانی ، بانور فاطمه هدایت شدم نوشتۀ عبدالمنعم سودانی ، جامی از زلال کوثر علامه محمد تقی مصباح یزدی مراجعه کنند.
در پایان به کلام پیامبر عزیز و عظیم الشان اشاره می کنیم که فرمودند:
« اللهم العن من ظلمها و عاقب من غضبها و ذلل من اذلها و خلد فی نارک من ضرب جنبها (جنبیها) حتی القت ولدها»[34]
خداوندا لعنت کن کسی را که به فاطمه ظلم کرده است و عذاب کن کسی را که حق او را غصب کرده است و خوار کن کسی را که به او اهانت کرده و حرمتش را هتک کرده است و در عذاب دوزخت جاودان کن کسی را که به پهلوی او زده و فرزندش را سقط کرده است.
« آمین یا رب العالمین»
[1] ـ بحار الانوار،ج51، ص 198؛همان ج 15، ص 28؛ الوافی ج 1، ص 52؛ مرآة العقول ج 2 ص 286 حدیث 4؛شرح کافی ج 12 ص 124و…
[2] ـ ویراستۀ قسمتی از پیام حضرت امام خمینی (ره)، صحیفۀ نور ج 12، ص 72 ؛ حاجی از زلال کوثر علامه مصباح یزدی ، ص 12.
[3] ـ سنن ترمذی ، ج 2، ص 319؛ سنن ابی داود ج 33 ص 223.
[4] ـ مستدرک الصحیحین ، حاکم نیشابوری ، ج3، ص 154 و ص 159 ؛ ادب المفرد ، بخاری ص 141.
[5] ـ الاصابة ج 8، ص 158 ؛فتح الباری ج 7 ص 258.
[6] ـ اصول کافی ، شیخ کلینی ، باب ولادت فاطمه زهرا(س)، حدیث 1.
[7] ـ امالی شیخ صدوق مجلس بیست و چهارم ؛ فرائد السمطین ، امام جوینی شافعی ، ج2، ص 34 (بیروت ـ طبع محمودی).
[8] ـ ذخائر العقبی ، ص 36، القسم الاول فیما جاء فی القرابة علی وجه العموم ، باب فضائل فاطمه (سلام الله علیها).
[9] ـ تاریخ بغداد للخطیب بغدادی ، ج5، ص 87، الالف ، حرف المیم من آبائ الاحمدین ؛ ذخائر العقبی ، محب طبری ، ص 36.
[10] ـ تاریخ بغداد، ج 12ص 331 ، الغین ؛ الصواعق المحرقة، ابن حجر، ص 96 و قال : اخرجه النسائی.
[11] ـ سنن ابی داود، ج 26، باب : ماجاء فی الانتفاع بالعاج ، ح 4213 ؛ مسند احمد بن حنبل ح 5، ص 275 ؛ سنن الکبری ، بیهقی ج 1 ص 26
[12] ـ سنن ترمذی ، باب فی فضل فاطمه (سلام الله علیها) ، ص 1054 ، حدیث 3881.
[13] ـ همان، حدیث 3877.
[14] ـ صحیح بخاری ، کتاب بدء الفلق ، باب مناقب قرابة رسول الله (ص) و منقبة فاطمه (س) ؛ کنزالعمال ج 6 ص 220؛ خصائص امیرالمومنین نسائی ص 35.
[15] ـ فیض القدیر، مناوی ، ج 4، ص 421 ، حرف الفاء ، حدیث 5833.
[16] ـ صحیح مسلم ، کتاب فضائل الصحابه ، باب : فضائل فاطمه (س) ؛ صحیح بخاری ، کتاب النکاح ، باب ذب الرجل عن ابنته سنن ابی داود، جمله 12، باب مایکره ان یجمع بینهن من النساء ؛ مسند احمد بن حنبل ج 4، ص 328 ، ح 18447 ؛ سنن ترمذی ج 2ص 319
[17] ـ کنزالعمال ج 6، ص 219 ، حدیث 34240
[18] ـ مستدرک الصحیحین ج 3، ص 154 ، کتاب معرفة الصحابة، ذکر مناقت فاطمه بنت رسول الله (ص)
[19] ـ الامامة و السیاسة، ابن قتیبه ، ص 14 ، تحت عنوان: کیف کانت بیعه علی بن ابیطالب.
[20] ـ المستدرک الصحیحین ، حاکم ، ج 3، ص 153 ، کتاب معرفة الصحابه، ذکر مناقب فاطمه بنت رسول الله (ص) ؛ اسدالغابة، ابن ائیر ج 5 ص 522 ؛ تهذیب التهذیب ج12، ص 441 ؛الاصابة ، ابن حجر ، ج 8 ص 159 ، کتاب النساء ؛ کنزل العمال ، متقی ، ج 7ص 111 ، فضائل اهل البیت، ج 3772.
[21] ـ کنز العمال ج 6 ص 219 ، حدیث 34237.
[22] ـ میزان الاعتدال ، ذهبی ، ج2، ص 72 ، حرف العین ، ح 4560 ؛ ذخائر العقبی ، حجب طبری ، ص 39 ؛ صحیح بخاری ، کتاب الخمس.
[23] ـ خصائص النسائی ، ص 34 ، الاخبار الماثور. بان فاطمة بنت رسول الله (ص) سیدة النساء من هذه الامة ؛ کنزالعمال ج 6 ص 221 ، الباب الخامس فی فضل اهل البیت (ع) ، حدیث 37732.
[24] ـ سنن ترمذی ، فی باب مناقب الحسن و الحسین (علیهما السلام) ، باب 31 ؛ المستدرک علی الصحیحین ، کتبا معرفة الصحابه ذکر مناقب فاطمه (س) بنت رسول الله (ص) ؛ مسند احمد بن حنبل : حدیث حذیفة بن یمان ح 22818 ؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه ، ابن اثیر ج 5، ص 574و…
[25] ـ تاریخ بغداد، باب محمد، ذکر من اسمه محمد و ابتداء اسم ابیه ، حرف الالف ، ج 1، ص 259.
[26] ـ صحیح بخاری کتاب بدء الخلق ، باب : علامات النبوة فی الاسلام و کتاب الاستئذان ، باب : من ناجی بین یدی الناس ؛ مسند احمد بن حنبل ج 6، ص 282 ، احادیث فاطمه بنت رسول الله (ص) ح 25874 ؛ الطبقات الکبری ، ابن سعد ، ج 2، ص 40 و…
[27] ـ فرائد المسطین ، جوینی شافعی ، ص 35، بیروت، طبع محمودی
[28] ـ ذخائر العقبی ، باب فی فضل اهل البیت (علیهم السلام)، ذکر ماجاء فی سیادتها و افضلیتها، ص 44 ؛ الدرالمنثور ذیل آیه 44 آل عمران.
[29] ـ المستدرک علی الصحیحین : کتاب التفسیر ، فی تفسیر سورۀ التحریم ج 2 ص 497 ؛ مسند احمد بن حبنل : مسند عبدالله بن عباس ، ح 2663 ؛ الاستیعاب ج 2، ص 720 ؛الدرالمنثور ، ذیل آیه 11 سورۀ تحریم ؛اسد الغابة ج 5، ص 437؛ ذخائر العقبی ، ص 42 و…
[30] ـ کنزالعمال: الباب الخامس فی فضل اهل بیت (ع) ، ح 342334 ، ج 6، ص 219.
[31] ـ میزان الاعتدال ، ذهبی ، حرف العین ج 2 ص 131.
[32] ـ مستدرک علی الصحیحین ، کتاب معرفة الصحابة ، ذکر مناقب فاطمه بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)
[33] ـ کنزالعمال: الباب الخامس فی فضل اهل البیت (ع) ، ح34209 ؛ الصواعق المحرقه : الباب الحادی عشر فی فضائل اهل البیت النبوی ص 113.
[34] . فرائد السمطین ، جوینی شافعی ، ص 35 ، بیروت، طبع محمودی
احمد باغچقی