يكى از مسائل مسلّم و قطعى در مورد حضرت زهرا عليها السلام اين است كه قبر آن حضرت مخفى است و تا حال، به طور مشخص و به صورت قطعى قبرى به آن حضرت نسبت داده نشده است.
و امّا مدفن و محلى كه ممكن است پيكر پاك آن حضرت در آن جايگاه دفن شده باشد آن هم از نظر تاريخى، دقيقاً معلوم نيست و جاى بحث و گفتگو و مورد اختلاف است.
علت اختفا
سمهودى مىگويد: «سبب اختفاى قبر فاطمه عليها السلام و مشخص نبودن آن و بعضى ديگر از قبور بزرگان، اين است كه در صدر اسلام علاوه بر اينكه ساختن بنا بر روى قبور و يا استحكام قبور با گچ و آجر بطور عموم معمول نبوده، درباره اختفاى قبور اهل بيت- بخصوص-، انگيزه ديگرى نيز وجود داشته و آن عداوت و دشمنى حكام درگذشته و امروز! با اهل بيت است؛ بطورى كه بنا به نقل مسعودى در سال دويست و سى و شش، متوكّل دستور داد قبر حسين بن على محو و با خاك يكسان و كسانىكه در كنار اين قبر مىباشند، شديداً مجازات شوند و در اجراى اين دستور، پولهاى زيادى صرف و پاداشهاى فراوانى به مجريان اين فرمان پرداخت گرديد.[1]
بخش دوم گفتار سمهودى درست و دقيقاً مطابق با حوادثى است كه در طول تاريخ، از سوى حكومتها در مقابل اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله به وقوع پيوسته است و دليل روشن بر گفتار وى، قبل از اقدام متوكّل كه در اواسط قرن سوّم صورت گرفته است اقدام بنىاميه در تخريب و انهدام خانه فاطمه زهرا عليها السلام است كه در قرن اول صورت گرفت ليكن بخش اول گفتار سمهودى را- در مورد قبر يگانه يادگار رسول خدا- بايد يك نوع تحريف تاريخ و تغيير واقعيّت دانست؛ زيرا وى به جاى انگيزه واقعى اين موضوع، رايج نبودن بنا و ساختمان بر قبور بزرگان را دليل اختفاى قبر آن حضرت معرفى مىكند. در صورتىكه قبور عدهاى از صحابه و اقوام ديگر رسول خدا صلى الله عليه و آله در مكه و مدينه در داخل و خارج بقيع مشخص مىباشد و لذا بايد علت اختفاى قبر آن حضرت را در جاى ديگر جستجو كرد و انگيزه واقعى آن را همانگونه كه هست، بيان نمود؛ همان انگيزه و علّتى كه در منابع حديثى و تاريخى شيعه و اهل سنت منعكس گرديده است و آن عبارت است از وصيت و تأكيد فاطمه زهرا عليها السلام بر اين كه پيكر پاكش شبانه دفن شود و قبر مطهرش پنهان و مخفى گردد.
در صحيح بخارى و صحيح مسلم، در ضمن نقل جريان اختلافِ نظر حضرت زهرا عليها السلام با اقدام و عملكرد ابوبكر در مورد فدك و ارث رسول خدا صلى الله عليه و آله از عايشه چنين آمده است:
«فوجدت فاطمة على أبي بكر في ذلك فحجرته فلم تكلمه حتى توفيت و عاشت بعدالنّبي صلى الله عليه و آله ستة اشهر، فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلًا و لم يؤذن بها أبابكر و صلّى عليها».[2]
فاطمه عليها السلام از جهت مصادره فدك نسبت به ابوبكر رنجش خاطر پيدا كرد و با او سخن نگفت تا از دنيا رفت.
عايشه اضافه مىكند: «فاطمه پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله شش ماه زنده بود و چون از دنيا رفت همسرش على، ابوبكر را از وفات وى مطلع نساخت و خودش بر پيكر او نماز خواند و شبانه دفن نمود».
ابن عبدالبرّ مىگويد: «وكانت اشارت على زوجها أن يدفنها ليلًا»؛[3] فاطمه به همسرش على اشاره كرده بود كه شبانه به خاكش بسپارد.
اين اشارت از سوى حضرت زهرا در مورد دفن شدن پيكرش به هنگام شب، كه در منابع اهل سنت فراوان نقل گرديده، در منابع شيعه قدرى صريحتر ذكر شده است:
در روايتى آمده است كه: امير مؤمنان عليه السلام به هنگام شدّت مرض و در آخرين روزهاى حيات همسرش، در پاسخ پيام عمويش عباس كه در مورد تجهيز و تشييع جنازه فاطمه زهرا به آن حضرت پيشنهاداتى را ارائه مىداد چنين فرمود:
«و أنا اسألك يا عمّ أن تسمح لي ترك ما أشرت به، فانّها وصّتني بستر امرها»؛[4]اى عمّ! اجازه مىخواهم از پيشنهاد شما در اين مورد صرف نظر نمايم؛ زيرا خود فاطمه بر من وصيت نموده است كه مراسم تدفين وى مخفيانه انجام پذيرد».
مرحوم شيخ مفيد از حسين بن على عليه السلام نقل مىكند:
«فلمّا حضرتها الوفاة وصت اميرالمؤمنين ان يتولّى امرها و يدفنها ليلًا و يعفي قبرها، فتولّى ذلك اميرالمؤمنين و دَفنها و عفى موضع قبرها».[5]
و بنابر به بعضى از روايات، امير مؤمنان عليه السلام بر چهل قبر در بقيع آب پاشيد و شبيه هفت قبر به وجود آورد تا قبر حضرت زهرا به هيچوجه شناخته نشود. [6]
به هرحال اين وصيت و اين نوع تدفين موجب گرديده كه قبر حضرت زهرا عليها السلام مخفى و اقوال و آراى مختلف در ميان محدّثان و مورّخان در محل دفن وى پديد آيد. از اينرو است كه عدهاى مىگويند قبر فاطمه عليها السلام در بقيع واقع گرديده و عده اى ديگر بر اين عقيده اند كه در داخل خانه اش قرار گرفته و بعضى ديگر احتمال مىدهند در مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله و در ميان بيت و منبر آن حضرت باشد و بطورىكه ملاحظه می شود، كسانىكه قبر آن حضرت را در بقيع دانسته اند، با اختلاف شديد سخن گفته و احتمالات متعددى را مطرح ساخته اند.
مدفن حضرت زهرا از ديدگاه روايات
روايات متعدد و مُسند و مورد اعتمادى كه از شش تن از ائمه معصوم عليهم السلام در محل دفن حضرت زهرا عليها السلام در منابع شيعه نقل گرديده، نشانگر اين است كه آن حضرت در داخل خانه خودش كه در كنار مسجد و در جوار خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار داشت، دفن شده است؛ خانهاى كه به دستور بعضى حكام و خلفاى بنىاميه تخريب و به مسجد ضميمه گرديد[7] و ما در اين زمينه به نقل چند روايت اكتفا مىكنيم:
در اين روايات دو نكته جالب توجه است: الف) شايد كمتر حادثه اى وجود داشته باشد كه درباره آن از شش معصوم بالاتفاق روايت نقل شده باشد. ب) متن اين روايات دفن شدن آن حضرت در بقيع را با صراحت نفى مىكند:
1- حضرت رضا عليه السلام، مرحوم صدوق از ابى نصر بزنطى نقل مىكند كه از امام ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام از محل قبر فاطمه عليها السلام سؤال نمودم، فرمود:
«دُفِنَت في بيتها فلمّا زادت بنو اميّة في المسجد صارت في المسجد». [8]
اين روايت را مرحوم كلينى [9] ابن شهرآشوب[10] و علامه مجلسى[11] نيز نقل كردها ند.
2- امام صادق عليه السلام، همچنين بزنطى نقل مىكند از حضرت رضا عليه السلام سؤال كردم كه فاطمه دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله در كجا دفن شده است؟ فرمود:
«شخصى همين موضوع را در مجلسى كه عيسى بن موسى[12]نيز حاضر بود از جعفر ابن محمد عليه السلام سؤال نمود، عيسى در پاسخ وى گفت: فاطمه عليه السلام در بقيع دفن شده است. آن شخص به جعفر بن محمد عرض كرد: شما چه مىفرماييد؟ فرمود: عيسى ابن موسى به سؤال تو پاسخ داد، وى بار ديگر عرض نمود: خدا شما را به سلامت دارد. من با عيسى بن موسى چه كار دارم! شما نظر پدرانتان را به من بگوييد، حضرت فرمود: «دفنت فى بيتها».[13]
3- امام هادى عليه السلام، سيد بن طاووس رحمه الله از كتاب: «المسائل واجوبتها من الأئمة» در ضمن سؤالهايى كه از امام على الهادى عليه السلام كتباً به عمل آمده است، اين مطلب را نقل مىكند كه:
محمد همدانى مىگويد: به آن حضرت نوشتم: «اگر صلاح مىدانيد مرا از محل دفن مادرتان فاطمه آگاه سازيد كه آيا در داخل مدينه است يا همانگونه كه مردم مىگويند در بقيع قرار دارد؟ آن حضرت در جواب من نوشت: «هي مع جدّى صلوت اللَّه عليه»[14]. وى پس از نقل اين روايت مىگويد اين گفتار صريح از امام هادى عليه السلام به تنهايى كافى است كه بگوئيم پيكر مطهر حضرت زهرا در كنار مدفن رسول خدا صلى الله عليه و آله دفن شده است و نه در جاى ديگر.
4- 5- امام باقر و امام مجتبى عليهما السلام، مؤيّد اين روايات، روايت ديگرى است كه مرحوم كلينى از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه وقتى وفات امام حسن مجتبى عليه السلام نزديك شد، به برادرش حسين بن على عليهما السلام اينگونه وصيّت كرد:
«چون مرگ من فرارسيد تجهيزم كن و به نزد قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله ببر تا با وى تجديد عهد كنم سپس به نزد قبر مادرم فاطمه ببر، پس از آن، به بقيع برگردان و در همانجا دفن كن.
«ثمّ اصرفني الى امّي ثمّ ردّني فادفنّي بالبقيع».
متن روايت ديگر چنين است: «ثمّ ردّني الى قبر جدّتي فاطمة فادفنّي هناك».[15]
مرحوم كلينى در جاى ديگر وصيت امام مجتبى عليه السلام را چنين نقل مىكند «يا أخي إنّي أوصيك بوصيّة فاحفظها فإذا أنا متّ فهيئني ثمّ وجّهني إلى رسول اللَّه لِأُحدّث به عهداً، ثمّ ردّني إلى فاطمة عليها السلام ثمّ رُدّني وادفنّي بالبقيع».[16]
6- اميرمؤمنان عليه السلام، ششمين امام است كه گفتار او دليل بر دفن شدن حضرت زهرا عليها السلام در داخل بيت خودش مىباشد. اميرمؤمنان عليه السلام به هنگام دفن پيكر پاك دختر رسول خدا اينگونه فرمود: «السّلام عليك يا رسول اللَّه عنّي وعن ابنتك النّازلة في جوارك والسّريعة اللّحاق بك».[17]
«اى رسول خدا، سلام بر تو از جانب من و از جانب دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و به سرعت به تو ملحق گرديد.»
و در آخر مىگويد: السلام عليكما، سلام مودّع …
مفهوم جمله «النازلة فى جوارك» با دفن شدن آن حضرت در خانه خويش كه نزديكترين محل نسبت به خانه و مدفن رسول خدا و قرب و جوار تربت پاك او است متحقق مىگردد.
گذشته از اينكه اين جمله در نقل مرحوم كلينى [18]و شيخ مفيد [19] و شيخ طوسى [20] چنين آمده است:
«السلام عليك يا رسول اللَّه، عنّى وعن ابنتك النازلة فى بقعتك والسريعة اللحاق بك». و به جاى «جوار»، «بقعه» به كار رفته است كه در اين صورت موضوع واضحتر و صريحتر خواهد گرديد. و آخرين جمله آن حضرت السلام عليكما، سلام مودّع … تأكيد و نصّى است بر اين قرب جوار و دفن شدن آن حضرت در كنار پدرش رسول خدا صلى الله عليه و آله همانگونه كه امام هادى عليه السلام فرمود: «هي مع جدّي صلوات اللَّه عليه».
مدفن حضرت زهرا علیها السلام از نظر علماى شيعه
اين بود نمونه رواياتى كه در مورد مدفن حضرت زهرا نقل نموديم و اينك توجه خوانندگان ارجمند را به نظريه عده اى از علما و محدثين بزرگ شيعه در اين مورد جلب مى نماييم:
1- نظريه شيخ صدوق و كيفيت زيارت او:
مرحوم شيخ صدوق (متوفاى 381 ه. ق.) پس از نقل اختلاف در محل دفن آن حضرت، مىگويد:
«عده اى از محدثين رواياتى را نقل و مضمون آنها را پذيرفته اند كه دلالت دارد بر اينكه آن حضرت در داخل خانه اش كه در اثر توسعه بنى اميه به مسجد ضميمه گرديده، به خاك سپرده شده است.» سپس مىگويد: «و هذا هو الصحيح عندي».
آنگاه كيفيّت زيارت خويش را بيان مىكند و مىگويد: «من به توفيق خداوند متعال به هنگام مراجعت از حجّ بيت اللَّه الحرام، وارد مدينه شدم و چون زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله را بهجاى آوردم، در حالىكه غسل زيارت نيزانجام داده بودم توجهم را به سوى خانه فاطمه منعطف ساختم و حدّ اين خانه از استوانه مقابل باب جبرئيل است تا محوطه اى كه قبر رسول خدا در آن واقع گرديده و در نزديكى اين محوطه، به طورى ايستادم كه مدفن رسول خدا در سمت چپم و قبله در پشت سرم و خانه فاطمه در مقابلم قرار گرفت آنگاه اين زيارت را خواندم: «السّلام عليك يا بنت نبيّ اللَّه، السّلام عليك يا بنت حبيب اللَّه …».[21]
سپس مىگويد: «چون در اخبار و احاديث، زيارت مشخصى براى حضرت فاطمه عليها السلام نيافتم، براى كسانى كه كتاب مرا مىخوانند، همان زيارت را مى پسندم كه براى خود پسنديدم». [22]
وى در معانى الأخبار مىگويد: «قول صحيح از نظر من در مورد قبر فاطمه عليها السلام مضمون همان روايت است كه پدرم از طريق محمد بن عطار از حضرت رضا عليه السلام نقل نموده است كه فاطمه زهرا در داخل خانه اش دفن شده و اين خانه به هنگام توسعه مسجد، به وسيله بنى اميه به مسجد منضم گرديده است».[23]
2- نظريه شيخ مفيد رحمه الله:
مرحوم شيخ مفيد (متوفاى 413 ه. ق.) مىگويد:
«ثمّ قف بالروضة و زر فاطمة عليها السلام فانّها هناك مقبورة».[24]
«پس اززيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله در كنار روضه بايست و فاطمه را زيارت كن؛ زيرا او در اين جايگاه به خاك سپرده شده است.
3- نظريه شيخ طوسى رحمه الله:
شيخ طوسى (متوفاى 460 ه. ق.) مىگويد: «الأصوب انها مدفونة في دارها او في الروضة».[25]
4- نظريه طبرسى رحمه الله:
مرحوم طبرسى از اعلام قرن ششم، پس از اشاره به اختلاف نظر در مدفن آن حضرت، مىگويد: «والقول الأول بعيد و القولان الآخران اشبه»: اما قوم اوّل كه آن حضرت در بقيع مدفون است، بعيد است و دو قول ديگر كه در داخل خانه اش و يا در روضه دفن شده است صحيح به نظر مىرسد».[26]
5- نظريه سيد بن طاووس رحمه الله:
سيد بن طاووس (متوفاى 673 ه. ق.) مىگويد: «والظّاهر انّ ضريحها المقدّس في بيتها المكلّل بالآيات و المعجزات».[27]
و همو پس از روايتى كه به صورت مكتوب از امام هادى عليه السلام نقل شده است [28]مىگويد:
«اين گفتار صريح و نص واضح از امام هادى عليه السلام، به تنهايى كفايت مىكند در اينكه: فاطمه زهرا عليها السلام در كنار مدفن رسول خدا صلى الله عليه و آله به خاك سپرده شده است و نه در جاى ديگر».[29]
6- نظريه علامه مجلسى رحمه الله و توضيح او در مورد روضه:
علامه مجلسى (متوفاى 1110 ه. ق.) مىگويد: «همانگونه كه در كتاب مزار بيان كرده ايم، اصحّ اقوال اين است كه آن حضرت در داخل خانه اش دفن گرديده است».[30]
و در كتاب مزار مىگويد:«الأظهر انّها عليها السلام مدفونة في بيتها و قد قدّمنا الأخبار في ذلك».[31]
و آن مرحوم در مورد روضه كه در بعضى از اخبار و در لسان علما وارد شده و اين احتمال را مطرح نموده اند كه: آن حضرت ممكن است در «روضه» دفن شده باشد، روضه را هم به فاصله منبر و بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله منحصر دانسته اند، چنين توضيح مىدهد كه منظور از روضه كه در روايت ابن ابى عمير آمده است، يك مفهوم و معناى وسيعى است كه شامل خانه فاطمه زهرا عليها السلام نيز مىگردد [32] و منظور از روضه همان بيت فاطمه عليها السلام است.
7- نظريه شيخ الشيعه در مدينه منوّره: شيخ محمدعلى عمراوى، شيخ شيعيان حجاز، در مدينه منوره كه در ماه رمضان 1326 با او ملاقات داشتم ضمن مطالب سودمند درباره قبر شريف حضرت زهرا فرمودند: قبر آن حضرت مسلماً در داخل بيت خودش مىباشد و در دوران كودكى ما قبر مشخّص بود و ارتفاع آن به يك متر مىرسيد و ايشان با اشاره به عصايى كه در دست من بود، گفت: تقريباً به ارتفاع عصاى شما.
شواهد و قرائن ديگر:
اين بود رواياتى كه از ائمّه اهل بيت عليهم السلام در محلّ دفن حضرت زهرا عليها السلام نقل گرديده است و اين بود نظر صريح گروهى از علما و محدثين شيعه در اين زمينه.
و اينك توجه خواننده ارجمند را به شواهد و قرائن ديگر كه مؤيّد دفن شدن پيكر مطهّر آن حضرت در داخل بيت شريفش مىباشد، جلب مىنماييم:
اعتبار عقلى
در باره اين شواهد و مؤيّدات قبل از مستندات نقلى به يك اعتبار عقلى اشاره مىكنيم و آن اينكه: جاى ترديد نيست كه دفن شدن در كنار قبر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى هر مسلمانى بزرگترين افتخار دنيوى و عالىترين مقام معنوى است و بر همان اصل بود كه خليفه اوّل ودوّم با بهره گيرى از شرايط موجود و بدون اذن و اجازه، توانستند اين افتخار را به دست آورند و در جوار آن حضرت به خاك سپرده شوند.
و باز بر همان اصل بود كه امام مجتبى عليه السلام وصيّت نمود در صورت امكان در كنار تربت جدّ بزرگوارش دفن شود ولى با غوغا سالارى و با اجبار و اكراه كه در تاريخ ضبط است از خواسته خود محروم و از دفن شدن در خانه خويش ممنوع گرديد.
در مورد حضرت زهرا عليها السلام افزون بر آنچه گفته شد وجود ارتباط خاصّ معنوى و روحانى متقابل در ميان رسول خدا و دخت عزيزش و عاطفه و محبّت غير قابل وصف در ميان پيامبر خدا و حبيبه اش با توجّه به اينكه شرايط مانند دوران شهادت حضرت مجتبى عليه السلام نبود و هيچ رادع و مانعى از دفن شدن آن بانوى عزيز در داخل بيتش آن هم شبانه و مخفيانه وجود نداشت متصوّر نيست كه آن پيكر پاك به جاى داخل خانه اش و به جاى جوار پدر ارجمندش در محلّ ديگر به خاك سپرده شود و با آن علاقه و ارتباط غير قابل وصف، قابل قبول نيست كه آن حضرت بر دفن شدنش بجز در داخل خانه خويش و بجز در جوار تربت پاك پدر بزرگوارش راضى شود.
كشف اين حقيقت از طريق علم جفر
آية اللَّه حسن زاده آملى ابقاه اللَّه كه خود از صاحبدلانند مى نويسند:
بعضى از صاحبدلان به طريق خاصى از علم جفر بر اين سؤال كه: «يا عليم قبر فاطمه زهرا عليها السلام در چه جاى مدينه است؟» جواب گرفته است كه: «جاى قبر، خانه شفيع جميع امّت است».[33]
مدفن حضرت زهرا عليها السلام از نظر علماى اهل سنّت
علماى اهل سنّت در محلّ دفن حضرت زهرا عليها السلام سه قول آورده اند:
1- در داخل بيت خودش
گذشته از اينكه دفن شدن حضرت زهرا عليها السلام در داخل بيت خود در ضمن رواياتى از طريق شيعه آمده، در منابع اهل سنّت و از طريق آنان نيز از امام باقر و امام صادق عليه السلام نقل گرديده است. و بعضى از دانشمندان آنها نيز به اين معنا تصريح و دفن آن حضرت را در خانه اش تأييد نمودهاند:
از جمله ابن شيبه از قديمى ترين مورخ و مدينه شناس عبدالعزيز[34] نقل مىكند كه وى مىگفت: «انّها دفنت في بيتها و صنع بها ما صنع برسول اللَّه صلى الله عليه و آله انّها دفنت في موضع فراشها»؛[35]فاطمه زهرا همانند رسول خدا صلى الله عليه و آله در داخل خانه اش و در جايگاهى كه به عالم بقاء ارتحال يافته، به خاك سپرده شده است.
و ديار بكرى با اشاره به اقوال مختلف مىگويد: «و گفته شده كه قبرآن حضرت در داخل خانه خود و در محلّ محرابى است كه در پشت حجره مقدسه قرار گرفته است. سپس اين نظريه را تأييد مىكند و مىگويد: «و هذا أظهر الأقوال».[36]
2- در بقيع
عدّه اى ديگر از علماى اهل سنت نيز مىگويند: «آن حضرت در بقيع ولى در خارج از حرم ائمه عليهم السلام به خاك سپرده شده است».
و اين گروه نظرات و احتمالات مختلفى را مطرح ساختهاند؛ زيرا بعضى مىگويند در زاويه بيرونى خانه عقيل، كه به بقيع منتهى مىگردد، دفن شده است.
و بعضى ديگر مىگويند در مقابل كوچه اى كه به نام كوچه نبيه بوده به خاك سپرده شده و بعضى ديگر بيت الأحزان را كه مسجد فاطمه ناميده مىشد، معرفى نموده اند.
و اقوال ديگرى كه مجموعاً به شش قول بالغ مىگردد.[37]
3- در داخل حرم ائمه بقيع
و اين قول را مىتوان قول مشهور در ميان علماى اهل سنت دانست.
سمهودى پس از بيان نظرات و مطالب مختلف در مدفن حضرت زهرا مىگويد: «از آنچه گفتيم، چنين به دست مى آيدكه قبرآن حضرت دربقيع و دركنار قبر حسن بن على عليه السلام است».[38]
ابن نجّار، مدينه شناس معروف ديگر (متوفاى 643 ه. ق.) پس از نقل وصيت امام مجتبى عليه السلام كه: «ادفنوني الى جنب امّي فاطمة بالمقبرة» مىگويد: بنابراين قبر فاطمه عليها السلام در كنار قبر فرزندش حسن و در زير همين قبه است.[39]
عبّاسى مؤلف كتاب عمدةالأخبار مىگويد: «از قبور واقع در بقيع، قبر فاطمه دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله است و آن در داخل قبه عباس و در كنار قبر فرزندش حسن عليه السلام واقع گرديده؛ زيرا نقل شده است كه حسن بن على به هنگام وفاتش وصيت نمود كه مرا در كنار قبر مادرم فاطمه به خاك بسپاريد».[40]
و اكثر نويسندگان گذشته و معاصر [41]همان مطلب را تكرار كرده و مدفن آن حضرت را در داخل حرم ائمه بقيع معرفى نموده اند.
دليل اين نظريه
اگر طرفداران اين قول، دليلى بر نظريه خود ذكر نمى نمودند، پذيرش گفتار آنان به عنوان يك مورّخ امكانپذير بود، ولى به طورىكه ملاحظه شد آنان در مقابل وجه اول كه مضمون روايات و گفتار بعضى از قديمترين مدينه شناسان است وصيت حضرت مجتبى عليه السلام را دليل و مستند خود ذكر نموده اند كه فرمود: «ادفنوني عند قبر امي فاطمة»: اگر از دفن شدن من در كنار جدم مانع گشتند در كنار قبر مادرم فاطمه به خاكم بسپاريد. كه در گفتار ابن نجار و عباسى بدين دليل تصريح گرديده و ساير مورّخان نيز با توجه به نقل اين وصيت در كنار اظهار نظر خويش، عملًا از همين روش پيروى و به همين دليل استناد و چنين تلقى نموده اند كه منظور آن حضرت از «امى فاطمة» مادر عزيزش فاطمه زهرا دخت رسولخدا صلى الله عليه و آله مىباشد.
نقض صريح اين نظريه
به عقيده ما در عين اين كه اصل وصيت امام مجتبى عليه السلام از نظر تاريخى مورد تأييد است اما برداشت طرفداران وجه سوّم درست نيست، بلكه منظور امام مجتبى عليه السلام از جمله: «امّى فاطمة» مادر بزرگش فاطمه بنت اسد مى باشد نه مادرش حضرت زهرا عليه السلام.
در توضيح اين موضوع مىگوييم: گذشته از اينكه دفن شدن آن حضرت در بقيع مخالف با روش اهل بيت- عليهمالسلام- در پنهان نگهداشتن قبر مطهر آن بزرگوار است و قطع نظر از اينكه مخالف مضمون روايات منقول از اهل بيت عليهم السلام به طريق شيعه و اهل سنت و مخالف نظر علما و دانشمندان شيعه در دفن آن حضرت در بيت خود مىباشد و گذشته از اين كه اطلاق كلمه «امّ» به مادر بزرگ، يك اطلاق شايع است، گفتار و نقل صريح اين مورّخان در موارد ديگر، ناقض اين برداشت و مؤيد اين است. بانوئى كه در حرم بقيع دفن شده، فاطمه بنت اسد است و نه فاطمه زهرا عليها السلام.
از اين موارد مىتوان گفتار اين مورخان در محل دفن جناب عباس عموى پيامبر را ذكر نمود. كه ابن شبه و سمهودى از قديمترين مدينه شناس؛ عبدالعزيزچنين نقل مىكند:
«دفن العباس بن عبدالمطلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم فى اول مقابر بنى هاشم التى فى دار عقيل».[42]
عباسى در ضمن نقل متن بالا گفتار ديگرى را از ابن حبان [43]مىآورد كه وى در مورد تشييع و تجهيز پيكر امام مجتبى عليه السلام تصريح كرده است: «… دفن بالبقيع عند جدّته فاطمة بنت اسد بن هاشم».[44]
به طورىكه ملاحظه مىشود، اين دو جمله از قديمى ترين مورّخان و محدّثان صراحت دارد بر اينكه بانويى كه در حرم بقيع دفن شده و عباس عموى پيامبر و امام مجتبى عليه السلام در كنار آن به خاك سپرده شده اند، جده و مادر بزرگ حضرت حسن بن على يعنى فاطمه بنت اسد است نه فاطمه زهرا دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله.
و روايتى كه قبلًا از امام باقر عليه السلام نقل نموديم به همين معنا تصريح مىكند كه امام حسن عليه السلام در وصيت خود به امام حسين عليه السلام فرمود ثمّ ردّني إلى قبر جدّتي فاطمة فادفنّي بها.
اين بود مضمون روايات و نظر معروفترين علما و محدّثان شيعه در مورد مدفن فاطمه زهرا عليها السلام. و همچنين روايات اهل سنت و نظر عدهاى از علماى آنان در اين موضوع و نيز گفتار بعضى از مورّخان و مدينه شناسان در مورد مدفن فاطمه بنت اسد و تبيين وصيت امام مجتبى عليه السلام در اين مورد. از مجموع اين بحث و گفتار، ظن قريب به يقين به دست مىآيد كه قبر مطهّر حضرت زهرا عليها السلام در بيت خود و در كنار مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار گرفته است.[45] والله عالم.
[1] . . وفاء الوفا، ج 3، ص 906.
[2] . صحيح بخارى، كتاب المغازى، باب غزوه خيبر، ح 3998؛ صحيح مسلم، كتاب الجهاد و السير، ح 1759.
[3] . استيعاب مطبوع در حاشيه اصابه، ج 4، ص 379.
[4] . . بحارالانوار، ج 43، ص 210.
[5] . امالى مفيد، ص 146.
[6] . . بحارالانوار، ج 43، ص 183.
[7] . در آينده توضيح خواهيم داد كه از قرن ششم اين خانه مجدداً با نرده كشى اطراف آن، بطورىكه امروز مىبينيم، از مسجد مجزّا و محوطه آن مشخص شده است.
[8] . اصول كافى ج 1، ص 461؛ عيون الأخبار، ص 311.
[9] . اصول كافى، ج 1، ص 461.
[10] . مناقب، ج 3، ص 365.
[11] . بحارالأنوار، ج 100، ص 191
[12] . عيسى بن موسى از محدّثين و علماى اهل سنت و معاصر با امام صادق عليه السلام است. نك: تهذيب التّهذيب.
[13] . قرب الإسناد به نقل بحارالأنوار، ج 100، ص 192.
[14] . اقبال الاعمال، ص 623.
[15] . روضه كافى، به نقل وسائل الشيعه، ح 1، كتاب الطهاره؛ ب 13، از ابواب دفن، حديث 6 و 10.
[16] . اصول كافى، ج 1، 356.
[17] . نهجالبلاغة، گفتار 202.
[18] . اصول كافى، ج 1، ص 359.
[19] . امالى، ص 33.
[20] . امالى، ج 1، ص 108.
.[21] اين زيارت همان زيارت معروف است كه در كتب ادعيه و زيارات نقل شده است، به انضمام صلوات مخصوص براى هر يك از معصومين عليهم السلام.
[22] . من لايحضره الفقيه، به تصحيح على اكبر غفارى، ج 2، ص 574- 572. زيارت معروف:« يا ممتحنة امتحنك اللَّه الّذى خلقك …» را مرحوم علامه مجلسى در مزار بحار از طريق محمد عريضى، از امام باقر عليه السلام نقل نموده است. لابد اين زيارت منقول، به دست مرحوم صدوق نرسيده و يا در سند آن مناقشه فرموده است.
[23] . معانى الأخبار، ص 268.
[24] . مقنعه، طبع دبيرخانه كنگره شيخ مفيد، ص 459.
[25] . مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 365.
[26] . اعلام الورى، ص 159.
[27] . اقبال، ص 224.
[28] . اين سومين روايت از رواياتى است كه ما نقل نموديم.
[29] . اقبال، ص 623.
[30] . بحار، ج 43، ص 188.
[31] . بحار، ج 100، ص 193.
[32] . همان.
[33] . لوح اين سؤال و جواب كه جنبه تخصصى دارد در جلد سوّم هزار و يك كلمه، صفحه 447 منعكس گرديده است.
[34] . وى اوّلين مدينهشناسى است كه در اين موضوع تأليفى هم داشته و در سال 199 در قيد حيات بوده است.
[35] . . تاريخ المدينه، ج 1، ص 108.
[36] . تاريخ الخميس، ج 2، ص 176.
[37] . اين اقوال را ابن شبه در تاريخ المدينه، ج 1، ص 105 و 106 و سمهودى در وفاءالوفا ج 3، ص 901 نقل نمودهاند.
[38] . وفاء الوفا ج 3، ص 901.
[39] . اخبار المدينه، ص 154.
[40] . عمدة الاخبار، ص 154.
[41] . . مانند على حافظ در كتاب خود فصول من تاريخ المدينه، ص 168.
[42] . تاريخ المدينه، ج 1، ص 127؛ وفاءالوفا، ج 3، ص 910.
[43] . ابن حبان از بزرگترين محدّثان و علماى اهل سنت در قرن چهارم( متوفاى 354) مىباشد و كتاب او از بهترين كتابهاى حديث به شمار مىآيد.
[44] . عمدة الأخبار، ص 153.
[45] . برگرفته از کتاب تاریخ حرم ائمه بقیع، رسول جعفریان.