«بسم الله الرحمن الرحیم»
در میان فضائل بی شمار امیرالمؤمنین (علیه السلام)[1] بعضی از فضائل آن حضرت در میان اولین و آخرین، مختص به خود آن حضرت است و در میان انبیاء و اوصیاء، هرگز احدی با آن حضرت شریک نيست و ولادت آن حضرت در خانه خدا یکی از این فضیلتهای منحصر به فرد است و علمای شیعه و سنی و حتی بعضی از اندیشمندان مسیحی نیز به این امر تصریح نموده و کتابها نگاشتهاند.[2] آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته عبارت است از: «اثبات ولادت آن حضرت در خانه کعبه با استناد به سخنان خود آن حضرت» تا جوابی باشد به بعضی از کسانی که اخیراً اشکال کرده اند: «اگر ولادت حضرت علی علیه السلام در کعبه و خانه خدا صحیح می باشد، پس چرا آن حضرت در سخنان خود به این امر استناد و اشارهای نکردهاند؟»
قبل از هر چیز باید توجه داشت که ستایش و تعریف انسان از خود کار مذموم و ناپسندی است، همان طور که در قرآن کریم آمده است که (فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى[3])؛ پس خودستايى نكنيد، او پرهيزگاران را بهتر مىشناسد.
همچنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز در مواردی به این امر تصریح دارند از جمله در نامه 28 نهج البلاغه در جواب نامه معاویه بعد از آن که بعضی از فضائل بنی هاشم را بیان میکند، خطاب به او مینویسد:
«ولولا ما نهى الله عنه من تزكية المرء نفسه لذكر ذاكر فضائل جمة تعرفها قلوب المؤمنين ولا تمجها آذان السامعين[4]»؛ و اگر خدا نهی نمیفرمود که مرد خود را بستاید، فضائل فراوانی را برمیشمردم که دلهای آگاه مؤمنان آن را شناخته و گوشهای شنوندگان با آن آشناست.
بنابر این حضرت علی (علیه السلام) برای دوری از خودستائی، فضائل بی شمار خود را بیان ننموده است، اگرچه در بعضی جاها مجبور میشدند تا شمهای از فضائل خود را بیان کنند، در بحث مورد نظر نیز آن حضرت به تناسب و در موارد مختلفی به «ولادت خود در خانه خدا» تصریح دارند که چند نمونه را بیان میکنیم:
الف) نقل شده است که صعصعة بن صوحان هنگام ضربت خوردن آن حضرت به خدمت او میرسد و از آن حضرت سؤالاتی میپرسد و حضرت نیز جواب میدهند از جمله سوالاتي که صعصعه از حضرت میپرسند اين است:
«… قال: أنت أفضل أم عيسى بن مريم؟ فقال: عيسى كانت امه في بيت المقدس فلما جاء وقت ولادتها سمعت قائلا يقول: اخرجي، هذا بيت العبادة لا بيت الولادة، وأنا امي فاطمة بنت أسد لما قرب وضع حملها كانت في الحرم، فانشق حائط الكعبة وسمعت قائلا يقول لها: ادخلي، فدخلت في وسط البيت وأنا ولدت به، وليس لأحد هذه الفضيلة لا قبلي ولا بعدي…[5]»؛ … گفت شما افضل هستی یا عیسی فرزند حضرت مریم؟ آن حضرت فرمود: مادر حضرت عیسی (علیه السلام) در بیت المقدس بود و زمانی که آثار ولادت حضرت عیسی پدیدار شد، هاتفی به حضرت مریم خطاب نمود که از بیت المقدس خارج شود [و فرزند خود را در بیرون از بیت المقدس به دنیا بیاور!]؛ زیرا این مکان جای عبادت کردن است نه جای بچه به دنیا آوردن! اما مادر من فاطمه بنت اسد زمانی که آثار وضع حمل بر او نمایان شد و در آن حال مشغول طواف کعبه بود، ناگهان دیوار کعبه شکاف برداشت و شنید که هاتفی به او میگوید: وارد خانه خدا شو، او هم وارد خانه خدا شد و من در آن جا به دنیا آمدم و هیچ کس نه قبل از من و نه بعد از من به چنین فضیلتی دست نیافته است.
در این حدیث چند نکته نهفته است:
1) مقایسه ولادت حضرت علی (علیه السلام) با ولادت حضرت عیسی (علیه السلام): با این که حضرت مریم داخل در مسجد است و وضع حمل او نمایان شده است؛ ولی به او خطاب میرسد که از خانه ما بیرون شود این جا جای عبادت است نه ولادت؛ اما به مادر حضرت علی (علیه السلام) ندا میدهند داخل خانه ما شو [با این که مقام کعبه از بیت المقدس بالاتر است] و ناگهان دیوار کعبه شکافته بر میدارد و مادر حضرت علی (علیه السلام) فرزند خود را در خانه خدا به دنیا میآورد.
2) حضرت علی (علیه السلام) تصریح میکنند که در خانه خدا به دنیا آمدهاند (وأنا ولدت به)؛ و من در خانه خدا به دنیا آمدم.
حضرت بعد از مقایسه ولادت خود با حضرت عیسی (علیه السلام) و تصریح به این که در خانه خدا به دنیا آمدهاند میفرماید: این فضیلتی است که فقط نصیب من شده است و هرگز کسی به این مقام نرسیده و نخواهد رسید (وليس لأحد هذه الفضيلة لا قبلي ولا بعدي)؛ و هیچ کس چنین فضیلتی را ندارد نه قبل از من و نه بعد از من.
گوینده این سخنان امیرمؤمنان علی (علیه السلام) است که امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت میباشد و همچنین بزرگترین صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) است؛ لذا سخن او بر همه حجت میباشد.
ب) فضل بن شاذان در کتاب فضائل خود حدیثی را بیان میکند که در آن حدیث حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فضائل و مناقب خود را بازگو میکنند که حضرت علی (علیه السلام) در قسمتی از فضائل خود به حادثه ولادت خود در خانه خدا اشاره میکند و چنین میفرماید:
«وأنا ولدت في المحل البعيد المرتقى[6]»؛ و من در مکانی بلند جایگاه دیده به جهان گشودم.
در این حدیث منظور آن حضرت از «مکان بلند جایگاه» با توجه به اقوال و احادیثی که علمای شیعه و سنی بیان نمودهاند و در کتب خود آوردهاند، مسلماً خانه خدا است؛ لذا میینیم آن حضرت در این حدیث نیز به ولادت خود در خانه خدا تصریح مینمایند.
ج) تقریر سخنان مرد رومی توسط آن حضرت:
ابن شاذان در کتاب خود مینویسد:
« حدثني الشيخ الفقيه ( أبو الفضل شاذان بن جبرئيل القمي ) قال حدثني الشيح محمد بن أبي مسلم بن أبي الفوارس الدارمي، وقد رواه كثير من الأصحاب حتى انتهى إلى أبي جعفر ميثم التمار قال بينما نحن بين يدي مولانا علي بن أبي طالب علیه السلام بالكوفة وجماعة من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وآله محدقون به كأنه البدر في تمامه بين الكواكب في السماء الصاحية إذ دخل عليه من الباب رجل طويل علية قباء خز أدكن متعمم بعمامة أتحمية صفراء وهو مقلد بسيفين فدخل من غير سلام ولم ينطق بكلام فتطاول الناس بالأعناق ونظروا إليه بالآماق وشخصوا إليه بالأحداق ومولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام لا يرفع رأسه إليه فلما هدأت من الناس الحواس فحينئذ أفصح عن لسانه كأنه حسام جذب من غمده، ثم قال أيكم المجتبى في الشجاعة، والمعمم بالبراعة، والمدرع بالقناعة، أيكم المولود في الحرم، والعالي في الشيم، والموصوف بالكرم؟…[7]»؛ ابو جعفر میثم تمار گوید: روزی در کوفه در محضر مولایم امیرالمؤمنین (علیه السلام) نشسته بودم و گروهی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مانند ستارگان فروزانی که در شب، ماه تابان را در میان بگیرند، در گرد ماه علی (علیه السلام) گِرد آمده بودند، که ناگهان مرد بلند قامت با قبای خز تیره رنگ بر تن، و عمامهای زرد گلدار بر سر، در حالی که دو شمشیر برکمر بسته بود بدون سلام از درب وارد شد و چیزی نگفت، پس گردنهای مردم به سویش دراز شد و چشمها به طرف او خیره گردید و همگان در برابر او ایستادند. در حالی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سرش پایین بود و اصلاً اعتنا نمیکرد، تا هنگامی که همه حواسها متمرکز شد، آن مرد همانند شمشیر آبدیدهای که از غلاف بیرون کشیده شود سکوت را شکست و آغاز سخن کرد و گفت: ای مردم! کدامیک از شما در شجاعت برگزیده است، تاج فصاحت بر سر و جامه قناعت بر تن دارد و در کعبه دیده به جهان گشوده و در بخشش و صفات برجسته به بلندترین قله آن راه یافته است؟…
در دنباله حدیث آمده است، هنگامی که آن مرد رومی از سخن گفتن باز ماند امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود:
«فعند ذلك رفع أمير المؤمنين علیه السلام رأسه إليه فقال له علیه السلام يا مالك يا أبا سعد بن الفضل بن الربيع بن مدركة ابن نجيبة بن الصلت بن الحارث بن الأشعث بن السميمع الدوسي سل عما بدا لك؟ … [8]»؛ بعد از آن علی (علیه السلام) سرش را بلند کرد و فرمود: ای سعید بن فضل بن ربیع بن مدرکة بن نخبة بن صلت بن حرث بن اشعث بن ابی سمیمع، آنچه گفتی من هستم، پس بپرس از آنچه برایت پیش آمده است…
در این حدیث تذکر این نکته لازم است که:
در فراز پرسشی که از این مرد رومی نقل کردیم آمده است که او در میان جمعیت انبوهی که حضرت علی (علیه السلام) را در میان گرفتهاند و در میان آنها اصحاب و تابعان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز وجود داشتهاند و زمانی نزدیک به زمان حادثه؛ یعنی ولادت آن حضرت در خانه خدا است در میان جمعیت انبوه و در سخنانی که بیانگر فضائل و مناقب آن حضرت و از جمله ولادت آن حضرت در خانه خدا است، آغاز به سخن میکند و از آن جمعیت کثیر کسی حرف او را رد نمیکند، بلکه همه نظارهگر این صحنهاند و بر آن صحه گذاشتهاند و این نشان میدهد که این داستان در میان آنها مشهور بوده و بالاتر از آن، امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز با شنیدن این ستایش و فضائل از مرد رومی در حق خود؛ نه تنها آن را رد نکردند و به او اعتراض ننمودند، بلکه با تأیید سخنان او فرمودند: ای سعید بن فضل آن چه گفتی من هستم، پس بپرس از آن چه برای تو پیش آمده است.
(السلام على المولود في الكعبة[9])
السلام علیکم و رحمة و برکاته
[1] . پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله در حدیث معروفی که بزرگان شیعه و سنی آن را در کتابهای معتبر خود نقل کردهاند خطاب به حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «لو أن البحر مداد، والرياض أقلام، والإنس كتاب، والجن حساب ما أحصوا فضائلك يا أبا الحسن.»؛ اگر دریاها مرکب، بهشت[درختان] قلم، انسانها نویسنده و جنها شمارشگر باشند، هرگز نمیتوانند فضائل ترا بشمارند، ای علی!
این حدیث به طرق مختلف بیان شده است که حتی عمر بن خطاب نیز آن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل نموده است، ر.ک: ینابیع الموده لذوی القربی، القندوزی، ج2، ص285؛ المناقب، الموفق الخوارزمی، ص328، ش341؛ بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج40، ص75، ح113؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، نورالله بن السيد شريف الشوشتري ( القاضي التستري)، ج15، ص610؛ همان، ج23، ص56؛ مقام الامام علی علیه السلام، نجم الدین العسکری، ص19؛ لما اخترت مذهب اهل البیت، الشیخ محمد مرعی الانطاکی، ص309.
[2]. از باب نمونه حاکم که يکي از علماي بزرگ اهل سنت است گويد: «فقد تواترت الاخبار ان فاطمة بنت اسد ولدت اميرالمومنين علي بن ابي طالب کرم الله وجهه في جوف الکعبه»، المستدرک، ج3، ص5473. برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب «علی ولید الکعبه» اثر علامه حاج شیخ محمد علی اردوبادی، و ترجمه آن تحت عنوان «مولود کعبه» ترجمه: عیسی سلیم پور اهری و تحقیق و استدراک: علی اکبر مهدی پور.
[3] . سوره النجم (53): 32.
[4] . نهج البلاغه، نامه28، ش10، ترجمه محمد دشتی.
[5] . اللمعة البيضاء فی شرح خطبه الزهراء، التبريزي الأنصاري، ص220؛ الإمام علي بن أبي طالب علیه السلام، أحمد الرحماني الهمداني، ص 368 – 370.
[6]. الفضائل، فضل بن شاذان بن جبرئيل القمي، ص 80؛ الإمام علي بن أبي طالب علیه السلام، أحمد الرحماني الهمداني، ص370، ح19.
[7] . الفضائل، فضل بن شاذان بن جبرئيل القمي، ص2-7؛ نوادر المعجزات، محمد بن جرير الطبري، ص34؛ بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج40، ص75، ح113؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، نورالله بن السيد شريف الشوشتري، ج8، ص726.
[8] . همان.
[9] . المزار، محمد بن المشهدی، ص257؛ بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج97، ص302.