جستجو
Close this search box.

شرحی بر خطبه غدیر خم(قسمت اول)

مقدمه:

آنچه در پی خواهد آمد، شرحی مختصر بر خطبه شریف غدیر است که به صورت سلسله‌وار بندهای «مَعَاشِرَ النَّاسِ» این خطبه از منابع شیعه و اهل‌سنت بررسی می‌گردد.

قبل از اینکه به شرح خطبه شریف غدیر پرداخته شود، توجه به نکات ذیل ضروری است:

1: متن اصلی خطبه از کتاب الاحتجاج انتخاب شده است؛

2: بعد از بیان متنی از کتاب احتجاج به متون دیگر نیز اشاره شده است؛

3: ترجمه متن به صورت آزاد است تا بهتر بتوان مقصود را حاصل نمود؛

4: از آنجائی که متن خطبه شریف از روایات نبوی وآیات شریفه قرآن تشکیل شده است، بسیاری از این احادیث بشکل مستقل از خطبه، در کتب اهل‌سنت یافت می‌شود، لذا در شرح به این متون اشاره می‌شود؛

5: هدف از این شرح آن است که بیان شود، اهل‌سنت به این فضایل معترفند؛ لذا از فریقین روایاتی نقل می‌شود که دال برحقانیت حضرت علی(ع) و اهل‌بیت پیامبر(ص) باشد.

قسمت اول)

جانشینی بلافصل وتنصیصی حضرت علی (ع) مهم‌ترین عقیده شیعیان است وخطبه شریف غدیرخم از مهم‌ترین ادله آن است؛ لذا برای آنکه بتوان ثابت کرد که عقیده به ولایت وجانشینی مولای متقیان حضرت علی(ع) جزء لاینفک اعتقادات اسلامی است وهر مسلمانی به این مهم باید معتقد باشد درصدد برآمدم تا متن خطبه را بوسیله روایات نقل شده در متون حدیثی اهل‌سنت نقل کنم در این میان باید متوجه بود که بسیاری از احادیث نبوی(ص) از حیث معنوی با متن حدیث شریف غدیر یکسان‌اند.

« مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا قَصَّرْتُ فِي تَبْلِيغِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيَّ وَ أَنَا مُبَيِّنٌ لَكُمْ سَبَبَ نُزُولِ هَذِهِ الْآيَةِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع هَبَطَ إِلَيَّ مِرَاراً ثَلَاثاً يَأْمُرُنِي عَنِ السَّلَامِ رَبِّي وَ هُوَ السَّلَامُ أَنْ أَقُومَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيَّ بِذَلِكَ آيَةً مِنْ كِتَابِهِ- إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ‏ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِعٌ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ حَالٍ وَ سَأَلْتُ جَبْرَئِيلَ أَنْ يَسْتَعْفِيَ لِي عَنْ تَبْلِيغِ ذَلِكَ إِلَيْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ لِعِلْمِي بِقِلَّةِ الْمُتَّقِينَ وَ كَثْرَةِ الْمُنَافِقِينَ وَ إِدْغَالِ‏ الْآثِمِينَ وَ خَتْلِ‏ الْمُسْتَهْزِءِينَ بِالْإِسْلَامِ الَّذِينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ بِأَنَّهُمْ‏ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ‏ وَ يَحْسَبُونَهُ‏ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ‏ وَ كَثْرَةِ أَذَاهُمْ لِي فِي غَيْرِ مَرَّةٍ حَتَّى سَمَّوْنِي أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّي كَذَلِكَ لِكَثْرَةِ مُلَازَمَتِهِ إِيَّايَ وَ إِقْبَالِي عَلَيْهِ حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ قُرْآناً- وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ‏ عَلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ أُذُنٌ- خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ‏ الْآيَةَ وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّيَ بِأَسْمَائِهِمْ لَسَمَّيْتُ- وَ أَنْ أُومِيَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيَانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَ أَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمْ لَدَلَلْتُ وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ فِي أُمُورِهِمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ وَ كُلَّ ذَلِكَ لَا يَرْضَى اللَّهُ مِنِّي إِلَّا أَنْ أُبَلِّغَ مَا أَنْزَلَ إِلَيَّ ثُمَّ تَلَا ص- يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ‏ فِي عَلِيٍ‏ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ‏ فَاعْلَمُوا»؛[1] ای مردم: در ابلاغ فرمان الهی هیچگاه کوتاهی نکردم، و من می خواهم علت نزول آیه‌ای از قرآن را برایتان اعلام کنم چرا که فرشته الهی جبرائیل سه مرتبه بر من نازل شد و سلام خدای را بر من رساند تا در این مکان اعلام کنم که همه موجودات بدانند علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من است زیرا مقام او نزد من مانند هارون برای موسی است مگر اینکه بعد از من پیامبری نیست، او ولی خدا است بعداز من و خداوند درباره مرتبه وی آیه (إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ‏) را فرستاده است ومن از فرشته وحی تقاضا کردم که مرا عفوکند وبه من مهلت دهم در ابلاغ این خبر مهم چراکه تعداد منافقین و بیماردلان را میدانم زیرا که آنان را خداوند معرفی کرده است آنجاکه فرموده است: (وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ) واگر بخواهید نام تک تک منافقان را اعلام می کنم، یا آنکه آنان را به شما می نمایانم ولکن خواست خداوند معرفی آنان نیست، و بدین وسیله خداوند وقتی از من راضی خواهد بود که پیامش را ابلاغ کنم ، پس رسول الله(ص) آیه (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ) را در شأن آقا ومولای متقیان حضرت علی (ع) تلاوت فرمود.

همچنین برخی از مآخذ و منابعی از شیعه که این متن را نقل کرده اند عبارتند از: «إقبال الأعمال، السيد ابن طاووس، ج2، ص245– 246؛ غاية المرام، السيد هاشم البحراني، ج1، ص330 – 331؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج37، ص206-207.»

نکات مورد استفاده از خطبه غدیر:

در متن خطبه منقول از نبی خدا(ص) می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

نکته اول:

رسول الله(ص) هیچ گاه در وظیفه خود کوتاهی نکرده است، در متون اهل‌سنت نیز به این مطلب اشاره شده است؛ لذا آنان نیز معتقدند پیامبر اکرم(ص) هیچ آیه و فرمان الهی را کتمان نکرده است

در مسند احمد چنین آمده است:

«ومن أخبرك ان محمدا صلى الله عليه وسلم كتم فقد كذب ثم قرأت يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك»[2]

این عبارت در کتاب‌های زیر نیز آمده است:

«صحيح البخاري، البخاري، ج5، ص188 و ج8، ص210؛ صحيح مسلم، مسلم النيسابوري، ج1، ص110؛ سنن الترمذي، الترمذي، ج4، ص328؛ فتح الباري، ابن حجر، ج8، ص206 – 207؛ مسند ابن راهويه، إسحاق بن راهويه، ج3، ص790؛ السنن الكبرى، النسائي، ج6 ، ص335 – 336، شماره 11147؛ تغليق التعليق، ابن حجر، ج5، ص368؛ أضواء على السنة المحمدية، محمود أبو رية، ص74؛ جامع البيان، إبن جرير الطبري، ج6، ص414.»

نکته دوم:

پیامبر خدا (ص) در متن خطبه فرمودند که فرشته وحی سه مرتبه بر من نازل شد؛ تا اینکه در این نقطه می‌بایست توقف کنم و فرمان الهی را اعلام کنم.

شیعیان واهل سنت به این مطلب اشاره کرده اند که ابتدا به متون شیعیان مراجعه می‌کنیم:

الف) متون شیعه

مرتبه اول: امام باقر(ع) می‌فرماید: رسول الله(ص) از مدینه به سوی مکه به قصد حج حرکت فرمود؛ ولایت وحج هنوز به مردم ابلاغ نشده بود پس فرمان الهی براین قرار گرفت که این دو رکن را ابلاغ کن زیرا بدون تعیین جانشین کار رسالت ابتر خواهد بود.

ر.ک: روضة الواعظين، الفتال النيسابوري، ص89؛ الاحتجاج، الشيخ الطبرسي، ج1، ص68؛ اليقين، السيد ابن طاووس، ص343.

مرتبه2: در مرتبه دوم شخص علی بن ابی طالب (ع) به عنوان جانشین معین می‌شود اما بخاطر دشمنی‌ها و حسادتها مخصوصا از طرف قریش این ابلاغ می‌تواند خطری جدی را به همراه داشته باشد؛ لذا پیامبر (ص) مهلت می‌خواهد تا در شرایطی مناسب‌تر این مطلب را اعلام کند.

ر.ک: روضة الواعظين، الفتال النيسابوري، ص89؛ الاحتجاج، الشيخ الطبرسي، ج1، ص69؛ اليقين، السيد ابن طاووس، ص344.

مرتبه3: خداوند به رسول الله(ص) امر می‌فرماید که ابلاغ در منطقه غدیر خم باید انجام شود و خداوند رسول الله(ص) و دینش را حفظ می‌کند.

ر.ک: روضة الواعظين، الفتال النيسابوري، ص90؛ الاحتجاج، الشيخ الطبرسي، ج1، ص69؛ اليقين، السيد ابن طاووس، ص345-346.

ب: با نگاهی اجمالی به برخی از کتب اهل‌سنت می‌توان روایات مربوط به آیه (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا) را به پنج گروه تقسیم کرد:

گروه اول: این آیه در حجة الوداع نازل شده است در این خصوص به دو کتاب ذیل اکتفا می‌کنیم:

«المجموع، النووي، ج7، ص104- 105؛ حاشية رد المحتار، ابن عابدين، ج2، ص684»

گروه دوم : این آیه روز جمعه نازل شده است.

ر.ک: حاشية رد المحتار، ابن عابدين، ج2، ص684؛ المحلى، ابن حزم، ج7، ص272، مسند أحمد، الإمام أحمد بن حنبل، ج1، ص28؛ صحيح البخاري، البخاري، ج1، ص16 و ج8، ص137-138.

گروه سوم: این آیه روز دوشنبه نازل شده است:

ر.ک: المعجم الكبير، الطبراني، ج12، ص183؛ كنز العمال، المتقي الهندي، ج12، ص444-445؛ جامع البيان عن تأويل آي القرآن، محمد بن جرير الطبري، ج6، ص112.

البته با توجه به این دو روز می‌توان نتیجه گرفت که این آیه مبارک در نوبتهای متعدد نازل شده است و این مطلب و نکته‌ای است که شیعیان نیز بدان معترفند.

گروه سوم: روز نزول این آیه عید است، که روایات متعددی به مبارک بودن این روز اشاره دارند مانند:

ر.ک: مسند أحمد، الإمام أحمد بن حنبل، ج1، ص28؛ ج1، ص39؛ صحيح البخاري، البخاري، ج1، ص16؛ ج5، ص127 و ص186 و ج8، ص137-138؛ صحيح مسلم، مسلم النيسابوري، ج8، ص238.

گروه چهارم: روز نزول آیه (اليوم أكملت لكم دينكم) یوم الحج الاکبر است.

ر.ک: المصنف، ابن أبي شيبة الكوفي، ج8، ص140؛ جامع البيان عن تأويل آي القرآن، محمد بن جرير الطبري، ج6، ص106-107.

گروه پنجم: این آیه در روز18ذی الحجه نازل شده است یعنی روزی که رسول خدا(ص) دست حضرت علی(ع)را بالا برد و وروزه در این روز ثواب بسیار دارد.

ر.ک: شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، الحاكم الحسكاني، ج1، ص 200-208حدیث 210-215 و ص257-258؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 42، ص233.

نکته سوم:

رسول الله(ص) فرمود: علی بن ابی طالب(ع) برادر و وصیی و خلیفه وامام بعد از من است؛ این مطلب بارها توسط ایشان اعلام شده بود؛ مانند :

1.در شهر مکه و در ابتدای دعوت هنگامی که پیامبر اکرم (ص)خویشان خود را دعوت فرمود در آن مجلس حضرت علی (ع) به عنوان جانشین انتخاب شد

مجمع الزوائد، الهيثمي، ج8، ص302 – 303؛ مجمع الزوائد، الهيثمي، ج9، ص113؛ تفسير القرآن العظيم (تفسير ابن أبي حاتم)، ابن أبي حاتم الرازي، ج9، ص2826– 2827؛ تفسير القرآن العظيم (تفسير ابن كثير)، ابن كثير، ج3، ص364؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج3، ص53؛ السيرة النبوية، ابن كثير، ج1، ص459–460؛ الرياض النضرة في مناقب العشرة، أبي جعفر أحمد (المحب الطبري)، ج3، ص124– 125؛ نظم درر السمطين، الشيخ محمد الزرندي الحنفي، ص82– 83؛ كنز العمال، المتقي الهندي، ج13، ص131– 133و ص 149، ح 36465؛

جامع البيان عن تأويل آي القرآن، محمد بن جرير الطبري، ج19، ص148– 149(20374؛ تفسير السمرقندي، أبو الليث السمرقندي، ج2، ص569 – 570؛ الكشف والبيان عن تفسير القرآن (تفسير الثعلبي)، الثعلبي، ج7، ص182؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، الحاكم الحسكاني، ج1، ص486 و ص 543؛ معالم التنزيل فى تفسير القرآن (تفسير البغوي)، البغوي، ج3، ص400؛ الدر المنثور في التفسير بالمأثور، جلال الدين السيوطي، ج5، ص97؛ تصحيح القراءة، الشيخ خالد البغدادي، ص15؛ تاريخ الطبري، محمد بن جرير الطبري، ج2، ص62 –63.

در برخی متون اصطلاح ولی بکار رفته است مانند:

مسند احمد، الإمام احمد بن حنبل، ج1، ص331، المستدرك، الحاكم النيسابوري، ج3، ص133؛ مجمع الزوائد، الهيثمي، ج9، ص119؛ كتاب السنة، عمرو بن أبي عاصم، ص589؛ خصائص أمير المؤمنين (ع)، النسائي، ص63، تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج42، ص98.

باید به این نکته توجه داشت که با توجه به اصطلاح “ولی” در برخی منابع اهل سنت برای این اصطلاح ده معنی ذکر کرده‌اند مانند کتاب “تذکرة الخواص” که بعد از بررسی این معانی در صفحه 38 تصریح می کند که: «با بررسی ده معنای متصور در خصوص اصطلاح مولی فقط یک معنی در حدیث غدیر قابل پذیرش است وآنهم به معنای “اولی” است در این صورت حدیث نبوی(ص) که می‌فرمایند: «من کنت مولاه فعلی مولاه؛ یعنی هرکسی که من مولای اویم پس علی بن ابی طالب مولاو مقدم بر اوست»

همچنین در صفحه39 می‌گوید: حدیث غدیر نص صریح در اثبات امامت و قبول طاعت حضرت علی(ع) است و هر گاه نزاعی بین صحابه واقع شود بلاشک سخن و قول حضرت علی(ع) مقدم است.

نکته قابل توجه این است که طبق همین متون فرشته وحی از طرف خداوند مأموریت یافته است که ابلاغ کند: ای رسول خدا(ص)اگر علی (ع) به عنوان جانشین انتخاب نشود؛ خداوند تو را عذاب خواهد کرد: ” فجاءني (جبريل) عليه السلام فقال يا محمد انك ان لم تفعل ما امرك به ربك عذبك ربك.”

ر.ک: السنن الكبرى، أحمد بن الحسين البيهقي، ج9، ص7؛ تفسير القرآن العظيم (تفسير ابن كثير)، ابن كثير، ج3، ص363 – 364؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج67، ص163– 164، تاريخ الإسلام، الذهبي، ج1، ص144– 145؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج3، ص52 – 53؛ سيرة ابن إسحاق (السير والمغازي)، محمد بن إسحاق المطلبي (ابن اسحاق)، ج2، ص126– 127؛ دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشريعة، أحمد بن الحسين البيهقي، ج2، ص179–180.

البته لازم به ذکر است بحث جانشینی مولای متقیان حضرت علی(ع) در ابتدای اسلام نیز اعلام شده بود مانند داستان آغاز دعوت رسول الله(ص): کفار قریش در این هنگام به حضرت ابو طالب (ع) به تمسخر گفتند: کار بجایی رسیده است که پیرو فرزندت باشی”تسمع لابنك وتطيع “

ر.ک: شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج13، ص210–211؛ جامع البيان عن تأويل آي القرآن، محمد بن جرير الطبري، ج19، ص148–149؛ تفسير القرآن العظيم (تفسير ابن كثير)، ابن كثير، ج3، ص364؛ تصحيح القراءة، الشيخ خالد البغدادي، ص15؛ الكامل في التاريخ، ابن الأثير، ج2، ص62– 63؛ المختصر في أخبار البشر تاريخ أبي الفداء، أبي الفدا، ج1، ص116– 117؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج3، ص53؛ السيرة النبوية، ابن كثير، ج1، ص459؛ جواهر المطالب في مناقب الإمام علي ( ع )، محمد بن أحمد الدمشقي الباعوني الشافعي، ج1، ص80؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج42، ص48-49.

رسول الله(ص) بارها تأکید فرمودند که حضرت علی (ع) برادر و وصیی وخلیفه وامام بعد از من است مانند:

ر.ک: مجمع الزوائد، الهيثمي، ج9، ص113– 114؛ المعجم الكبير، الطبراني، ج6، ص221؛ كنز العمال، المتقي الهندي، ج11، ص610؛ شواهد التنزيل، الحاكم الحسكاني، ج1، ص98؛ مسند أبي يعلى، أبو يعلى الموصلي، ج4، ص344– 345؛ مسند احمد، الإمام احمد بن حنبل، ج1، ص230؛ الكامل، عبد الله بن عدي، ج4، ص14؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج42، ص391– 392؛ المناقب، الموفق الخوارزمي، ص84– 85؛ مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع)، أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني، ص101– 102.

در نزد فریقین احادیثی است که اطاعت از حضرت علی (ع) یعنی اطاعت از رسول الله(ص) مانند:

1. در منابع شیعه:

الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص187؛ شرح أصول الكافي، مولي محمد صالح المازندراني، ج5، ص154؛ الحاشية على أصول الكافي، رفيع الدين محمد بن حيدر النائيني، ص566– 567؛ الاختصاص، الشيخ المفيد، ص278؛ مسند الإمام الرضا(ع)، الشيخ عزيز الله عطاردي، ج1، ص103؛ الوافية، الفاضل التوني، ص73، الاحتجاج، الشيخ الطبرسي، ج1، ص 116؛ الجواهر السنية، الحر العاملي، ص303– 304؛ حلية الأبرار، السيد هاشم البحراني، ج2، ص314؛ بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج29، ص101؛ الغدير، الشيخ الأميني، ج7، ص177، مستدرك سفينة البحار، الشيخ علي النمازي الشاهرودي، ج6، ص588.

2. در منابع اهل‌سنت:

المستدرك، الحاكم النيسابوري، ج3، ص121؛ كنز العمال، المتقي الهندي، ج11، ص614 ح32973؛ الكامل، عبد الله بن عدي، ج4، ص349؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج42، ص270؛ وج42، ص307.

داستان برادری رسول خدا(ص) با علی بن ابی طالب(ع) غیر قابل انکار است:

ر.ک : سنن الترمذي، الترمذي، ج5، ص300؛ المستدرك، الحاكم النيسابوري، ج3، ص14؛ مجمع الزوائد، الهيثمي، ج9، ص121؛ عمدة القاري، العيني، ج2، ص147؛ تحفة الأحوذي، المباركفوري، ج10، ص152؛ المعيار والموازنة، أبو جعفر الإسكافي، ص208؛ المصنف، ابن أبي شيبة الكوفي، ج7، ص507؛ مسند أبي يعلى، أبو يعلى الموصلي، ج1،ص402–403؛ حديث خيثمة، خيثمة بن سليمان الأطرابلسي، ص199؛ المعجم الكبير، الطبراني، ج12، ص321؛ الاستيعاب، ابن عبد البر، ج3، ص1098؛ الدرر، ابن عبد البر، ص90؛ كنز العمال، المتقي الهندي، ج11، ص598.

نکته چهارم:

رسول الله(ص)حضرت علی (ع) را به حضرت هارون (ع) تشبیه کرده اند در حدیثی که فرمودند:

«الذي محله مني محل هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي، وهو وليكم بعد الله ورسوله.»

مسند احمد، الإمام احمد بن حنبل، ج1، ص170و ج3، ص32وص338 وج6، ص369 و ص438؛ صحيح البخاري؛ البخاري، ج4، ص208و ج5، ص129؛ صحيح مسلم، مسلم النيسابوري، ج7، ص120- 121؛

سنن ابن ماجة، محمد بن يزيد القزويني، ج1، ص42–45و ج 5، ص301 –304؛ فضائل الصحابة، النسائي، ص13؛ المستدرك، الحاكم النيسابوري، ج2، ص337؛ السنن الكبرى، البيهقي، ج9، ص40؛ شرح مسلم، النووي، ج1، ص195؛ مجمع الزوائد، الهيثمي، ج9، ص109.

نکته پنجم:

در قسمتی از این فرمایش ،رسول خدا(ص) به آیاتی که در فضیلت مولای متقیان نازل شده است می‌پردازد مانند:

” إنما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون “

در متون شیعه و اهل سنت مصداق این آیه شریفه حضرت علی (ع) است.

الف: متون شیعه

(منظور متون فقهی و روائی است زیرا استناد به داستان غدیر در کتب معتبر فقهی نیز می‌تواند به عنوان منبعی برای تحقیق باشد):

تذكرة الفقهاء، العلامة الحلي، ج6، ص194و ص278؛ منتهى المطلب، العلامة الحلي، ج2، ص611؛ الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص187؛ الأمالي، الشيخ الصدوق، ص186؛ الخصال، الشيخ الصدوق، ص478– 479؛ تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ص434؛ روضة الواعظين، الفتال النيسابوري، ص92؛ شرح أصول الكافي، مولي محمد صالح المازندراني، ج5، ص196؛ شرح الأخبار، القاضي النعمان المغربي، ج1، ص104.

ب: متون اهل سنت:

تفسير مقاتل بن سليمان، ج‏1، ص485-486؛ بحرالعلوم، ج‏1، ص400-401؛ التفسير الحديث، ج‏9، ص162-163؛ تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏3، ص125؛ تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم)، ج‏4، ص1162؛ الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏2، ص293؛ زاد المسير في علم التفسير، ج‏1، ص560؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص209-258؛ الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ج‏4، ص80.

نکته ششم:

رسول خدا(ص) حضور منافقین ودشمنان حضرت علی (ع) را جدی می‌داند و یکی از مواردی که خداوند منافقین را مؤاخذه کرده است را به رخ می‌کشد در این آیه منافقان رسول خدا(ص) را “اذن”یعنی زود باور خوانده اند؛ البته متون فریقین نیز این مطلب را بیان داشته‌اند:

1: بیان ناراحتی پیامبر خدا(ص) در کتب شیعه:

بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج37، ص139و ص249-250.

2: بیان ناراحتی پیامبر خدا(ص) در کتب اهل‌سنت:

شواهد التنزيل، الحاكم الحسكاني، ج1، ص256 و ص356؛ تفسير الآلوسي، الآلوسي، ج6، ص193؛ تفسير الثوري، سفيان الثوري، ص104؛ جامع البيان، إبن جرير الطبري، ج6، ص414؛ تفسير ابن أبي حاتم، ابن أبي حاتم الرازي، ج4، ص1173-1172؛ تفسير ابن زمنين، أبي عبد الله محمد بن عبد الله بن أبي زمنين، ج2، ص37–38؛ أسباب نزول الآيات، الواحدي النيسابوري، ص135؛ لباب النقول، جلال الدين السيوطي، ص82؛ تفسير الرازي، الرازي، ج12، ص48.

اما بیان آیه شریفه که بیان وجود منافقین واهل ریب است:

تفسير مقاتل بن سليمان، ج‏2، ص178؛ فتح القدير، ج‏2، ص428؛ بحرالعلوم، ج‏2، ص68-69؛ التفسير الحديث، ج‏9، ص485؛ تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏4، ص149؛ تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم)، ج‏6، ص1826؛ تيسير الكريم الرحمن، ص388؛ الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏3، ص253؛ زاد المسير في علم التفسير، ج‏2، ص272.

نکته7:

بعد از آنکه خداوند فرمود:” والله يعصمك من الناس”رسول الله(ص) به امر الهی در منطقه غدیر متوقف شد وحضرت علی (ع) را به عنوان جانشین خود معین فرمود.

1: منابع شیعه

رسائل المرتضى، الشريف المرتضى، ج4،ص130–131؛ تذكرة الفقهاء، العلامة الحلي، ج2، ص568؛ كشف الغطاء، الشيخ جعفر كاشف الغطاء، ج1، ص10؛ واقع التقية عند المذاهب والفرق الإسلامية من غير الشيعة الإمامية، ثامر هاشم حبيب العميدي، ص 43 – 44؛ بصائر الدرجات، محمد بن الحسن الصفار، ص535–536؛ تفسير أبي حمزة الثمالي، أبو حمزة الثمالي، ص160؛ تفسير العياشي، محمد بن مسعود العياشي، ج1، ص331-332؛ تفسير القمي، علي بن إبراهيم القمي، ج1، ص171؛ تفسير فرات الكوفي، فرات بن إبراهيم الكوفي، ص123–124.

2: منابع اهل‌سنت

در خصوص شأن نزول آیه نظرات متعدد دارند در این راستا برخی معتقدند آیه شریفه در غدیر خم وبیان فضیلتی از مولای متقیان است مانند:

عمدة القاري، العيني، ج18، ص206؛ تفسير ابن أبي حاتم، ابن أبي حاتم الرازي، ج4، ص1172؛ تفسير الثعلبي، الثعلبي، ج4، ص92؛ أسباب نزول الآيات، الواحدي النيسابوري، ص135؛ شواهد التنزيل، الحاكم الحسكاني، ج1، ص249-258و ج2، ص391– 392؛ الدر المنثور، جلال الدين السيوطي، ج2، ص298؛ فتح القدير، الشوكاني، ج2، ص60؛ تفسير الآلوسي، الآلوسي، ج6، ص193و ص198؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج42، ص237-242؛ مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع، أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني، ص239-241؛ مطالب السؤول في مناقب آل الرسول (ع)، محمد بن طلحة الشافعي، ص95؛ الفصول المهمة في معرفة الأئمة، ابن الصباغ، ج1، ص245–262؛ الفصول المهمة في معرفة الأئمة، ابن الصباغ، ج1، ص262–280.

[1]. احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج ، طبرسي، ج‏1، ص59. نشر مرتضى، مشهد، چاپ اول، 1403ق.

[2]. مسند احمد، الإمام احمد بن حنبل، ج6، ص50.

حمیدرضا روحانی؛ پژوهشگر حوزه مذاهب اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 20
مطالب مرتبط