محل رشد و نموّ و تربيت فاطمه معصومه(عليهاالسلام) خانداني بود که مخزن اسرار دانش الهي و منبع علم و معرفت شمرده ميشد. حضور وي در کنار پدري همچون امام موسي بن جعفر(عليهماالسلام) و برادري چون حضرت رضا عليه السلام که از علم «لدنّي» برخوردار بودند، سبب شد فاطمه معصومه(عليهاالسلام) از نظر علمي و آگاهي به مسائل ديني و معارف اسلامي اعم از احکام و اخلاق و … در حدّ بالايي از رشد علمي برسد تا آنجا که گاهي با نبود پدر بزرگوارش به پرسشهاي ديني و فقهي شيعيان پاسخ ميداد. از جمله نقل شده است که روزي گروهي از شيعيان وارد مدينه شدند و براي حل مشکل خويش سراغ خانه موسي بن جعفر را گرفتند، کاروانيان وقتي به در خانه امام آمدند، متوجه شدند که آن حضرت به مسافرت رفته است. خستگي راه و نبود امام هفتم سخت بر کاروانيان گران آمد، ناگهان يکي از دختران آن حضرت سکوت غمبار کاروانيان را شکست و فرمود: پرسشهاي خود را به من بدهيد تا به تمام آنها پاسخ دهم. پاسخها را با دقت تمام نوشت و به کاروانيان باز گرداند. کاروانيان شگفتزده به پاسخها نگريستند و با سبک شدن بار غم و اندوهشان راه ديار خويش در پيش گرفتند. در مسير راه به امام هفتم برخوردند و داستان پاسخگويي دخترش فاطمه معصومه را بازگو نمودند و پاسخها را به او نشان دادند، حضرت لبخندي زد و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدايش باد.» (1)
حضرت معصومه(عليهاالسلام) علاوه بر پاسخگويي به سؤالات شرعي مراجعه کنندگان، احاديثي را نيز از خود به يادگار گذاشته است.
قابل ذکر است تاريخ اسلام بانوان محدّثه متعددي را در صفحات خويش جاي داده است که اين محدّثات در عصر رسالت به 45 نفر و در عصر اميرمؤمنان علي(عليه السلام) به سيزده نفر و همچنين راويان زن از فاطمه زهرا (عليهاالسلام) به هفت نفر، از امام حسن (عليه السلام) به چهار نفر، راويان زن از امام حسين(عليه السلام) به سه نفر، از امام سجاد (عليه السلام) به سه نفر، امام باقر (عليه السلام) چهار نفر، امام صادق(عليه السلام) 33 نفر، امام کاظم (عليه السلام) به پنج نفر، امام رضا (عليه السلام) به هشت نفر، و از امام جواد (عليه السلام) به پنج نفر و از امام هادي (عليه السلام) به سه نفر، و از امام حسن عسکري (عليه السلام) به يک نفر ميرسند. (2)
در بين اين محدّثهها نام فاطمه معصومه (سلامالله عليها) در بين راويان پدرش امام هفتم (عليه السلام) و برادرش حضرت رضا (عليه السلام) ميدرخشد. که به نمونه از روايات آن بانو اشاره ميشود.
1. حديث منزلت
1ـ حضرت فاطمه معصومه از فاطمه دختر امام صادق عليه السلام از فاطمه دختر امام باقر عليه السلام، از فاطمه دختر امام سجاد عليه السلام، از فاطمه و سکينه دختران امام حسين عليه السلام از امکلثوم دختر حضرت فاطمه از ايشان نقل ميکند که فرمود: «انسيتم قول رسول الله يوم غدير خمٍّ: من کنتُ مولاهُ فعلي مولاه و قوله: انت منّي بمنزلة هارون من موسي(3)؛ آيا سخن رسول در روز غدير را فراموش کرديد که فرمود: هر کس من مولاي اويم علي مولاي اوست (و آيا فراموش کرديد که) جايگاه تو (علي) نسبت به من مانند (جايگاه) هارون (در برابر) موسي است.»
2. حب اهل بيت (عليهم السلام)
حضرت فاطمه معصومه (عليهاالسلام) با سند فوق تا ميرسد به زينب دختر علي و او از مادرش فاطمه زهرا (عليهماالسلام) نقل نموده که فرمود: «الا من مات علي حبّ آل محمدّ مات شهيداً(4)؛ همانا هر کس با محبت آل محمد(صلي الله عليه و آله) بميرد؛ شهيد مرده است.»
3. دوستداران علي (عليه السلام)
فاطمه معصومه (عليهاالسلام) از فاطمه دختر امام صادق عليه السلام با همان سند فاطميات نقل ميکند تا ميرسد به ام کلثوم دختر اميرالمؤمنين و او از فاطمه زهرا (عليهماالسلام) نقل ميکند که پيامبر اکرم فرمود: «هنگامي که مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم، در آنجا قصري از درّ سفيد ميان خالي ديدم که داراي دري بود زينت شده با درّ و ياقوت و روي آن پردهاي آويخته بود. وقتي سر بلند کردم ديدم بر بالاي آن نوشتهاند: «لا اله الّا الله، محمد رسولُ الله، عليّ ولي القوم؛ خدايي جز خداي يگانه نيست، محمد رسول خداست، علي وليّ و صاحب اختيار مردم است و بر پرده نوشته شده بود: «بخٍ بخٍ مَن مثل شيعة عليٍّ؛ به به چه کسي مانند شيعه علي است.»
وقتي داخل شدم قصري از عقيق سرخ در آن ديدم که وسط آن خالي بود اين خانه نيز دري داشت که پردهاي مزيّن به زبرجد بر آن آويخته بود. وقتي سرم را بلند کردم ديدم بر او نوشته «محمّد رسول الله، علي وصيّ المصطفي؛ محمد رسول خدا، علي وصي مصطفي است.»
4. پاکيزگي امام حسين (عليه السلام)
فاطمه معصومه (عليهاالسلام) با سندش تا ميرسد به صفيّه عمّه پيامبر اکرم نقل نموده که وقتي امام حسين متولد شد من پرستارش بودم. پيامبر اکرم فرمود: عمه جان فرزندم را نزد من آور. «فقلت: يا رسول الله انّا لم ننظفه لله فقال: يا عمه انت تنظفه ان الله تبارک و تعالي قد نظفه مطهّرة؛ عرض کردم، اي رسول خدا! من او را پاکيزه نکردهام (و نشستهام) فرمود: عمه! تو ميخواهي او را پاک کني؟ خداوند او را پاکيزه و مطهر کرده است.» (5)
5. ارزش قم
آن بانوي مکرمه هنگامي که در ساوه بيمار گشت به اطرافيان خويش فرمود: مرا به قم ببريد زيرا از پدرم شنيدم که فرمود: شهر قم مرکز شيعيان ما ميباشد.» (6)
پي نوشت :
1- اعلام النساء، ص 692، بارگاه معصومه تجليگاه فاطمه زهرا، سيدجعفر مير عظيمي، ص 35 ـ 43 .
2- الغدير، علامه اميني، ج 1، ص 197/ بحارالانوار، ج 36، ص 353/ عوالم، ج 1، ص 353، حديث 2.
3- عوالم، ج21، ص 354، حديث 3/ آثار الجنة، ج 1، ص 8 ـ 9.
4- بحارالانوار، ج 68، ص 77، عوالم، ج 21، ص 325، ينابيع المودّه، ص 257، المسلسلات، شيخ ابوجعفر بن احمد قمي، ص 108.
5- بحارالانوار، ج 43، ص 243.
6- درياي سخن، سقازاده تبريزي به نقل بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 45 ـ 46.
منبع: پاسدار اسلام، آذر 1385، ش 300
نوشته ی: سيد جواد حسيني