جستجو
Close this search box.

انا قتیل العبرات؛ من کشته ی اشک هستم

روايات‏[1] در فضيلت گريه ی بر سيّدالشّهدا- عليه ‏السّلام- بسيار است كه به تناسب گنجايش اين نوشتار، به ذكر چند روايت اكتفا مى‏ شود:

1. در چند روايت آمده است كه امام حسين- عليه ‏السّلام- فرمود:

«أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ.»[2]

من، كشته ‏ى اشكم.

2. از امام صادق- عليه‏السّلام- روايت شده كه امير مؤمنان- عليه‏ السّلام- به حسين- عليه‏ السّلام- نگاه كرد و فرمود:

«يا عَبْرَةَ كُلِّ مُؤْمِنٍ.»[3]

اى اشك هر مؤمن.

3. از امام صادق- عليه‏السّلام- نقل شده كه: حسين بن على- عليهماالسّلام- فرمود:

«أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ، لا يَذْكُرُنى مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ.»[4]

من، كشته اشك هستم، هيچ مؤمنى مرا ياد نمى‏كند، مگر اين كه اشكش جارى ‏مى ‏شود.

4. در روايت ديگرى از آن حضرت آمده است كه امام حسين- عليه ‏السّلام- فرمود:

«أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ، لا يَذْكُرُنى مُؤْمِنٌ إِلّا بَكى‏.»[5]

من، كشته ‏ى اشك هستم، هيچ مؤمنى مرا ياد نمى ‏كند جز اين كه گريه كند.

بيان:در تفسير و تبيين اين احاديث گفته شده كه پس از كشته شدن عثمان، مردم به دستور دشمنان امام على- عليه ‏السّلام-، مجالسى تشكيل مى ‏دادند و بر قتل عثمان مى ‏گريستند و دشمن بدين وسيله، بغض على- عليه‏ السّلام- را در دل آنان- كه حضرت را نمى ‏شناختند- زياد مى‏ نمودند. اين عمل، سبب به وجود آمدن آن همه بى ‏احترامى ‏ها و سرانجام كشته شدن سيّدالشّهدا- عليه‏ السّلام- گرديد؛ لذا فرمود:«أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ.»

شايد شاهد بر اين احتمال، گفتارى است كه دشمنان آن حضرت در روز عاشورا به زبان آورده و گفتند:

«بَلْ نُقاتِلُكَ بُغْضاً وَ عِناداً مِنّا لِأَبيكَ وَ ما فَعَلَ بِأَشياخِنا يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ.»[6]

بلكه به خاطر كينه و دشمنى با پدرت و آن چه در روز بدر و حنين با پدران ما انجام داد با تو مى ‏جنگيم.

و نيز جمله ‏ى معروف زيارت اربعين:

«أَلسَّلامُ عَلى‏ أَسيرِ الْكُرُباتِ وَ قَتيلِ الْعَبَراتِ.»[7]

سلام بر اسير ناراحتى‏ هاى شديد و كشته‏ ى اشك‏ها.

نيز در زيارت عرفه آمده است:

«أَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَريعَ الْعَبْرَةِ السّاكِبَةِ.»[8] سلام بر تو، اى افتاده و كشته‏ ى اشكِ ريزان.

امّا گمان مى ‏شود ظاهر روايات، به جهت ديگرى ناظر باشد، با اين توضيح كه:

اوّلًا: بايد توجّه داشت كه در لغت‏[9] براى واژه ‏ى‏ «عَبْرَة»، معانى گوناگونى ذكر شده است:

الف. اشك؛

ب. اشك حلقه زده در چشم، پيش از آن كه بر صورت جارى شود؛

ج. ريزش اشك؛

د. سرازير شدن اشك، بدون صداى گريه؛

ه. حبس شدن حالت گريه در سينه؛

و. حزن و ناراحتى بدون گريه.

واژه‏ى‏ «قتيل» نيز در لغت، به معناى‏ «مقتول» آمده است.

ثانياً:گريستن، يا براى به ظهور درآوردن صفت رحمت در طرف مقابل است (چنان كه طفل با گريستن، مادر را به رحمت مى ‏خواند)؛ و يا منشأ گريه، صفت رحمت است كه يكى از صفات بارز الهى است تا با اظهار آن، بقا و الفت اجتماع همواره برقرار باشد، بنابراين، صفت بارز رسولى هم كه براى آنان فرستاده، رحمت قرار داده است، كه:

وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‏[10]

و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.

ظلم و ستم و عصيان زمان‏هاى جاهليّت تا زمان حضرت سيّدالشّهدا- عليه‏السّلام- به اعلى درجه ‏ى خود رسيد، و صفت رحمت را به فراموشى سپرد، به گونه اى كه امّ‏كلثوم- عليهاالسّلام- در خطبه ‏ى خود فرمود:

«وَ نُزِعَتِ الرَّحْمَةُ مِنْ قُلُوبِكُمْ.»[11]

و رحمت، از دل‏هاى شما كنده شده است.

حال، سيّدالشّهدا- عليه‏السّلام- با كلام‏ «أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ.» مى ‏خواهد بفرمايد: من كشته شدم تا اين صفت، با گرياندن و گريستن در مصايب من آشكار و در نتيجه، رحمت الهى، شامل حال امّت شود.

شاهد بر اين گفتار، سخنان امام صادق- عليه‏السّلام- است كه مى‏فرمايد:

«… أَلْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى فَضَّلْنا عَلى خَلْقِهِ بِالرَّحْمَةِ، وَ خَصَّنا أَهْلَ الْبَيْتِ بِالرَّحْمَةِ …وَ ما بِكى‏ أَحَدٌ رَحْمَةً لَنا وَ لِما لَقينا إِلّا رَحِمَهُ اللَّهُ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ الدَّمْعَةُ مِنْ عَيْنِهِ، فَإِذا سَالَتْ دُمُوعُهُ فِى خَدِّهِ، فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِى جَهَنَّمَ، لَأَطْفَئَتْ حَرَّها حَتّى‏ لا يُوجَدَ لَها حَرٌّ …»[12]

… ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را با رحمت خود بر مخلوقات برترى داد و رحمت خود را مخصوص ما اهل‏بيت گردانيد … و هيچ كس از روى رحمتِ بر ما و بر آن چه به ما رسيده گريه نكند، مگر اين كه پيش از جارى شدن اشك از چشمش، خداوند او را شامل رحمت خود نمايد. و اگر يك قطره از اشك‏هايش در جهنم بيافتد، آتشِ آن را خاموش مى ‏كند، به حدّى كه گرمايى براى آن باقى نمى ‏ماند …

بيان: اين حديث شريف، روشنگر احاديث: «أَنَا قَتيلُ الْعَبْرَةِ.» و شبيه به آن است‏[13]؛ زيرا نه تنها آشكار نمودن اين صفت مطلوب است؛ بلكه هنگامى كه بنده‏اى صفت رحمت را به بهترين خلق خدا ظهور دهد، خداوند هم رحمت بى ‏انتهايش را شامل وى خواهد نمود، به گونه‏اى كه هيچ گناهى بر او نماند.

5. از امام صادق- عليه‏السّلام- روايت شده كه فرمود:

«مَنْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَناحِ بَعوُضَةٍ، [الذُّبابِ‏]، غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ كانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ.»[14]

نزد هر كس ما را ياد كنند، و از چشمانش اشك آيد، گرچه به اندازه‏ى بال پشه‏اى [مگسى‏] باشد، گناهانش- اگر چه به اندازه‏ى كف دريا باشد- آمرزيده مى‏ شود.

6. امام باقر- عليه‏السّلام- فرمود: على‏ بن الحسين- عليه‏السّلام- بارها مى ‏فرمود:

«أَيُّما مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَيْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍّ- عليه‏السّلام- دَمْعَةً حَتّى‏ تَسيلَ عَلى‏ خَدِّهِ، بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّةِ غُرَفاً يَسْكُنُها أَحْقاباً؛ وَ أَيُّما مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَيْناهُ حَتّى‏ تَسيلَ عَلى‏ خَدِّهِ فِينا لِأَذىً مَسَّنا مِنْ عَدُوِّنا فِى الدُّنْيا، بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّةِ مُبَوَّأ صِدْقٍ؛ وَ أَيُّما مُؤْمِنٍ مَسَّهُ أَذَىً فينا فَدَمَعَتْ عَيْناهُ حَتّى‏ تَسيلَ عَلى‏ خَدِّهِ مِنْ مَضاضَةِ ما أُوذِىَ فِينا، صَرَفَ اللَّهُ عَنْ وَجْهِهِ الْأَذى‏ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنْ سَخَطِهِ وَ النّارِ.»[15]

هر مؤمنى كه براى كشته شدن حسين‏بن على- عليه‏ السّلام- قطره‏اى اشك بريزد، و بر گونه ‏اش جارى گردد، خداوند او را در ساختمان‏هاى بلند منزل مى ‏دهد، تا روزگارانى در آن جا زندگى كند؛ و هر مؤمنى، به خاطر اذيّتى كه در دنيا، از دشمنان ما به ما رسيده، از چشمانش اشك بريزد تا بر گونه ‏اش جارى شود، خداوند او را در بهشت، در جايگاه صدق منزل مى‏ دهد؛ و هر مؤمنى اذيّتى در [راه‏] ما به او برسد، و از دردِ آن چشمانش اشك بريزد، تا بر گونه‏ اش جارى شود، خداوند در روز قيامت، رنج آن را از صورتش برمى ‏گرداند، و از غضب خود و آتش، ايمن مى ‏گرداند.

بيان:نكته‏ ى قابل توجّه در اين روايت آن است كه حضرت در قسمت اوّل آن مى ‏فرمايد: «لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ …» و در مورد ديگر، «فِينا». و اين خود، بيانگر آن است كه گريه‏ ى ظاهرى و گريه ‏ى حقيقى، هر دو، پذيرفته شده و مأجور است؛ ولى فرق است ميان‏ «لَنا» و «فِينا»؛ زيرا «لنا» يعنى: «لِما وَرَدَ عَلَيْنا» و يا «لِدَرْكِ الثَّوابِ» ولى‏ «فينا» يعنى‏ «فى مَحَبَّتِنا»، لذا نتيجه‏ ى اوّلى، نعمت‏هاى ظاهرى بهشت است كه‏ مى ‏فرمايد: «بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّةِ غُرَفاً يَسْكُنُها أَحْقاباً.» و ثمره ‏ى دوّمى، نعمت‏هاى باطنى و معنوى و ايمنى از غضب الهى و آتش جهنّم است كه مى ‏فرمايد: «بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّةِ مُبَوَّأَ صِدْقٍ» و يا «صَرَفَ اللَّهُ عَنْ وَجْهِهِ الْأَذى‏ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنْ سَخَطِهِ وَ النّارِ.»

شايد بتوان تفاوت ميان اين دو گريه را، از فرقى كه امام صادق- عليه‏السّلام- ميان عبادت بندگان مى‏ گذارند، به دست آورد، آن جا كه مى‏فرمايد:

«أَلْعِبادَةُ [إِنَّ الْعُبّادُ] ثَلاثَةٌ، قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عزّوجلّ- خَوْفاً، فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- تَباركَ‏ وَتَعالى- طَلَبَ الثَّوابِ، فَتِلْكَ عِبادَةُ الْأُجَراءِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عزّوجلّ- حُبّاً لَهُ، فَتِلْكَ عِبادَةُ الْأَحْرارِ، وَ هِىَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ.»[16]

عبادت [عبادت كنندگان‏] سه دسته‏اند: گروهى از روى ترس، خداوند- عزّوجلّ- را عبادت مى ‏كنند، اين نوع عبادت، عبادت بردگان است، و گروهى به خاطر رسيدن به ثواب، عبادت خداوند- تَباركَ‏وَتَعالى- را به جا مى ‏آورند، اين نوع عبادت، عبادت مزدوران مى ‏باشد. و گروهى از روى دوستى، خداوند- عزّوجلّ- را عبادت مى‏ كنند، اين نوع عبادت، عبادت آزادگان مى ‏باشد و آن، برترين عبادت است.

در واقع، گريه ظاهرى‏ «لَنا» شبيه به عبادت از ترس از آتش جهنّم، و يا براى ثواب اخروى است، و گريه‏ى حقيقى‏ «فينا» از مصاديق عبادت آزادگان، براى دوستى و عشق به حضرت حقّ سبحانه مى‏باشد.[17][18]

[1]. كامل الزيارات، ص 100، باب 33، و ص 104، باب 33، و ص 107، باب 35.

[2]. كامل الزيارات، باب 36، ص 108.

[3]. كامل الزيارات، ص 108، باب 36، روايت 1.

[4]. كامل الزيارات، ص 108، باب 36، روايت 3.

[5]. كامل الزيارات، ص 108، باب 36، روايت 6.

[6]. ذريعة النّجاة، ص 134.

[7]. مصباح المتهجّد، ص 730.

[8]. اقبال الاعمال، ص 333.

[9]. اقرب الموارد و لسان العرب، مادّه عبر.

[10]. سوره‏ ى انبيا، آيه‏ى 107.

[11]. بحارالانوار، ج 45، ص 112.

[12]. كامل الزيارات، باب 32، روايت 6، ص 101.

[13]. در فصل‏هاى آينده ذكر خواهد شد.

[14]. كامل الزيارات، باب 32، روايت 8، ص 103.

[15]. كامل الزيارات، باب 32، روايت 1، ص 100.

[16]. وسائل الشيعه ج 1 ص 45 ابواب مقدمات العبادات باب 9 روايت 1.

[17]. براى توضيح فرق ميان اين دو نوع عبادت، ر. ك: رساله« سرالاسراء»، ذيل جمله‏ى‏: « وَجَبَتْ مَحَبَّتِى لِلْمُتحابّينَ فِىَّ …».

[18]سعادت پرور، على، فروغ شهادت،ص301، 1جلد، احياء كتاب – تهران، چاپ: سوم، 1388 ش.

نوشتاری از آیت الله علی سعادت پرور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 3
مطالب مرتبط