از جمله امورى كه مبطل و ناقض وضو است «خواب» مىباشد، لذا در كتابهاى مفصل فقهى، روائى و نيز در كتاب هاى فتوايى، فصلى تحت اين عنوان منعقد شده است.
فقهاى شيعه در اين مورد گفتهاند: از جمله نواقض وضو، خواب است، كم باشد، يا زياد، در حال ايستاده باشد، يا نشسته، به پهلو باشد، يا در حال راه رفتن، البته به شرط اينكه خواب به قلب و چشم و گوش او چيره شود. بنابر اين «چرت زدنى» كه به اين حد از خواب نرسد وضو را باطل نمى كند. [1]
اجمال اين مسأله مورد اتفاق «شيعه» و «سنى» است، اگر چه به برخى از فقهاى هر دو فرقه نسبت مخالفت داده اند.[2]
كدام خواب ناقض است؟
در اينكه چگونه خوابى ناقض وضو است، هم در ميان شيعه و سنى و هم در ميان خود فقهاى چهارگانه اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد كه ذيلًا به توضيح مواردى از آن مىپردازيم:
آراء و نظريات فقهاى شيعه
فقهاى شيعه گفتهاند: خوابى وضو را باطل مىكند كه بر دل مستولى و چيره شود، تا آنجا كه شعور و احساس را از كار بياندازد. و به تعبير ديگر: خواب واقعى ناقض وضو است و نشانه و علامت آن اين است كه بر گوش و چشم مستولى و چيره مىشود.[3] البته تعبيراتى از قبيل مستولى بر «دل»، «چشم» و «گوش»، برگرفته از رواياتى است كه از امامان معصوم- عليهم السلام- رسيده است. [4] لذا اين گونه تعبيرها هم در كتابهاى فقهى نخستين شيعه و هم در منابع فقهى معاصر آمده است و غالباً فقهاى شيعه دو تعبيرى كه در روايات آمده است به كار بردهاند: يكى «خواب غالب بر عقل»[5] و ديگرى «خواب غالب بر چشم وگوش»باشد. [6]
البته اختلاف اين دو تعبير به اين معنا نيست كه فقهاى شيعه در تعريف خوابى كه ناقض است اختلاف نظر دارند، بلكه تعبير نخست، به تبيين اصل و واقعيت خواب ناقض پرداخته، و تعبير دوم به نشانههاى آن اشاره كرده است، لذا برخى از فقها از هر دو عبارت و تعبير استفاده نموده و چنين گفته اند:
چهارم از نواقض وضو «خواب غالب بر عقل» است و راه شناخت چنين خوابى غلبه آن بر گوش و چشم است.[7]
دلائل فقهاى شيعه
اولين دليل فقهاى شيعه از سلف تا معاصرين، آيه وضو است:
«يا ايّها الذين آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق …»؛[8] اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون به نماز برخاستيد صورت و دستهايتان را با آرنج بشوييد.
از فقهاى نخستين شيعه، مرحوم سيد مرتضى (355- 436 ه. ق)در «ناصريات»[9] و «الانتصار» [10]و ابن زهره (511- 585 ه ق) در «الغنيه»[11] اظهار داشتهاند: «چنانكه تمام مفسرين در تفسير اين آيه گفتهاند: مقصود از آن، «اذا قمتم من النوم» است، يعنى «چون از خواب برخاستيد، براى نماز، وضو بگيريد». برخى از فقهاى بزرگ معاصر نيز در بيان دلايل حكم مورد بحث، به اين آيه اشاره نموده اند.[12] گذشته از اينكه فقهاى مذكور در استدلال به آيه، اجماع مفسرين را مطرح كردهاند، آنچه براى فقهاى شيعه مهم است اين است كه امام معصوم نيز چنين تفسيرى از آيه نموده است، چنانكه در حديث موثقى از «ابن بكير» نقل شده است كه مىگويد:
به امام صادق علیه السلام عرض كردم: معناى آيه: «اذا قمتم الى الصلوة …» چيست؟ حضرت فرمود: «يعنى هرگاه از خواب برخاستيد»، عرض كردم: خواب وضو را باطل مىكند؟ فرمود: «هرگاه بر گوش غالب آيد و صدا را نشنود»[13] لذا فقهاى شيعه بر اساس تفسير آيه و تبيين امام معصوم علیهم السلام، فتوا دادهاند كه خواب، خود حدث و ناقض وضو است.
بنا بر نقل «ابن رشد قرطبى»- از فقهاى قرن پنجم اهل سنت- در «بداية المجتهد» برخى از فقهاى اهل سنت نيز در مورد ناقض بودن «خواب» با اين آيه استدلال كرده اند.[14]
نظريه فقهاى اهل سنت
ابن رشد نظريه فقهاى اهل سنت را در مورد ناقض بودن «خواب» به سه دسته تقسيم مىكند:
الف: گروهى آن را- چه اندك باشد، چه بسيار- حدث و ناقض وضو مىدانند.(فقهاى شافعى و حنبلى بر اين نظريهاند).
ب: دستهاى ديگر آن را حدث و موجب وضو نمىدانند مگر اينكه يقين كند در خواب حدثى از او سر زده است.[15]
ج: گروه سوّم فرق نهاده اند ميان خواب سبك، و خواب سنگين و تنها دومى را ناقض وضو دانسته اند. نظريه اكثريت فقهاى اهل تسنن همين است.[16]
يادآورى اين نكته لازم است كه اين مسأله از اينجا ريشه مىگيرد كه آيا «خواب» خود حدثى است مستقل و موجب نقض وضو؟ يا اينكه خواب موضوعيّت ندارد ولى چون در حال خواب بدن سست مىشود و ممكن است موجب حدثى ديگر شود، از اين جهت ناقض وضو است؟
فقهاى شيعه بر اساس روايات امامان معصوم عليهم السلام و آيه وضو، خواب مستولى بر چشم و گوش را به طور اطلاق ناقض مىدانند، چه در حال ايستاده، چه نشسته و چه در حالات ديگر و اين معنا صراحتاً در روايتى از معصوم آمده است كه فرموده: «النوم حدث»[17] كه خود خواب را حدث معرفى نموده است. بر اين اساس در كلمات فقهاى شيعه در اعصار نخستين، در شمارش نواقض وضو چنين آمده است:«والنوم فِانّه بمجرده حَدثٌ»،[18] خواب، خود حدث است.
و برخى با تعبير ديگر آن را از جمله حدثها دانسته و گفته اند:«من الأحداث الموجبة للوضوء، النوم»،[19] از جمله حدثهاى ناقض وضو، خواب است.
آيا ناقض بودن خواب براى وضو از ويژگيهاى فقه اماميه است؟
فقهاى حنبلى و شافعى با نظريه فوق موافقند، آنان معتقدند كه:
«النوم ينقض الوضوء بنفسه»،[20] خواب به تنهايى ناقض وضو است». مرحوم سيد مرتضى علم الهدى در دو كتاب خود «الإنتصار» و «ناصريات» به موافقت فقهاى شافعى با نظريه اماميه اشاره نموده است. [21] و در الإنتصار كه فتاواى ويژه شيعه را نقل مىكند در اين مورد چنين مىگويد:
از امورى كه گمان برده شده از ويژگيهاى فقه «اماميه» است، ناقض بودن «خواب» براى وضو است، ولى اين از اختصاصات شيعه اماميه نيست زيرا كه «مزنى» شافعى نيز چنين نظريه اى دارد.[22]
حنبليها در اين زمينه گفتهاند: خواب نقض وضو مىكند در هر حالتى كه باشد، مگر اينكه از نظر عرف خواب اندكى باشد كه وضو را باطل نمىكند. شافعيها نيز گفتهاند: خود خواب ناقض وضو است، اگر چه يقين داشته باشد كه حدثى ديگر از او صادر نشده است.[23]
در قبال نظريه فوق، نظريه ديگرى از اهل تسنن است كه خود خواب را حدث نمىداند بلكه از آن جهت كه پيدايش حدث ديگرى بر آن مترتب است، مبطل مىدانند.
از نظر فقهاى حنفى خواب در سه حالت ناقض وضو است:
1- خوابيدن به پهلو
2- خوابيدن به پشت
3- خواب نشستهاى كه يك پا را از زير بدن خارج نمايد و بر يك پا تكيه كند.[24]
چنانكه ملاحظه مىشود، «حالات و نحوه خوابيدن» در حكم به بطلان وضو و عدم حكم به بطلان، نزد آنان مؤثر است، زيرا «خواب» در نظر آنان موضوع حكم نيست بلكه «حالتى كه موجب بروز حدث است»، موضوع حكم است.
اين نكته قابل دقت است كه كلمات فقهاى سلف شيعه كه به صورت اطلاق، حكم به ناقض بودن خواب نمودهاند، بدون آنكه حالت خاصّى در آن دخيل باشد، ناظر به فتواى اين دسته از فقهاى اهل سنت است.[25]
فقهاى مالكى در حالات شخص خوابيده، تفصيل ندادهاند بلكه در خودِ خواب تفصيل قائل شدهاند، به اين صورت كه اگر خواب سنگين باشد در هرحال ناقض وضو است، اگر چه مدت كوتاهى باشد و اگر سبك باشد، ناقض نيست اگر چه مدتى طول بكشد.[26]
نكته:
باتوجه به تفصيلاتى كه فقهاى اهل تسنن و تشيع در مورد ناقض بودن «خواب» مطرح كردهاند، آنچه گاهى در حرم مكه و مدینه مشاهده مىشود كه شخصى در حال نشسته ساعتى مىخوابد و بعد بدون تجديد وضو نماز مىخواند، بنابر فتواى فقهاى شيعه، شافعى، و حنبلى مورد اشکال است.[27]
[1] . سيد كاظم يزدى- ره-، عروة الوثقى، دارالكتب الاسلاميه، ص 61.
[2] . از اهل سنت به« اوزاعى» و از شيعه به مرحوم« صدوق» و پدرش نسبت دادهاند. ولى برخى از فقهاى معاصر اين نسبت را به صدوق و پدرش، دور از واقعيت و مردود دانستهاند؛ التنقيح( تقريرات فقه) آيةاللَّه خوئى- ره-، مؤسسه آل البيت، ج 4، ص 480.
[3] . التنقيح( تقريرات فقه آيةاللَّه خوئى- ره-)، ص 480.
[4] . شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت لأحياء التراث، ج 1، باب 3 نواقض الوضوء، ح 2، 7.
[5] . آية اللَّه خوئى- ره-، منهاج الصالحين، ج 1، ص 42.
[6] . شيخ طوسى، من نكت النهاية( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 601؛ محمد بن علىبن حمزه( معروف به ابن حمزه)، الوسيله، ص 700؛ شيخ طوسى، النهاية( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 266؛ امام خمينى- رضوان اللَّه عليه-، تحرير الوسيله، قم، النشر الاسلامى( التابعة) لجامعة المدرسين، ج 1، ص 27؛ محقق حلى، المعتبر فى شرح المختصر، قم مؤسسة الشهداء، ج 1، ص 108.
[7] . آية اللَّه خوئى- ره-، منهاج الصالحين، ج 1، ص 42.
[8] . مائده: 6.
[9] . سيد مرتضى، ناصريات( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 222؛ الإنتصار( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 104.
[10] . همان مدرك.
[11] . ابن زهرة، الغنيه( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 487.
[12] . آية اللَّه خوئى، التنقيح، قم، آل البيت، ج 4، ص 479.
[13] . شيخ حر عاملى، وسايل الشيعة، ج 1، باب 6، نواقض الوضوء، ح 7.
[14] . ابن رشد قرطبى، بداية المجتهد، بيروت، دارالمعرفة، ج 1، ص 36.
[15] . در کتاب محمود الفتاوی، فتاوای دارالعلوم زاهدان، مفتی خدا نظر ، ج1،ص12، آمده است:«سوال: آیا از خواب رفتن روی صندلی اتوبوس و اتومبیلهای دیگر، وضو می شکند یا خیر؟ الجواب باسم ملهم الصواب، خیر! وضو نمی شکند، زیرا در چنین خوابها، اعضای بدن انسان به اندازه ای سست نمی شوند که احتمال خارج شدن ریح باشد؛ بخصوص که مقعد انسان بر صندلی چسبیده باشد، مگر در صورتی که بر اثر مستغرق شدن در خواب تکان بخورد و مقعدش از سر صندلی بلند شود. دارالافتاء حوزۀ علمیه دارالعلوم زاهدان، 2/12/1415، قمری».
[16] . ابن رشد قرطبى، بداية المجتهد، بيروت، دارالمعرفة، ج 1، ص 37- 36.
[17] . شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 1، ص 253، ح 4( لاينقض الوضوء الّا حدث و النوم حدث).
[18] . ابن زهرة، الغنية( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 487؛ سيد مرتضى، ناصريات( ضمن جوامع الفقهيّة) ص 222؛ سيد مرتضى، الإنتصار( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 140.
[19] . شيخ مفيد، المقنعه( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 3.
[20] . عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على مذاهب الاربعه، بيروت، دارالفكر، ج 1، ص 80، البته شافعى قيدى براى آن ذكر نكرده است.
[21] . سيد مرتضى، ناصريات( ضمن جوامع الفقهيّة)، ص 222.
[22] . سيد مرتضى، الإنتصار، ص 140.
[23] . عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على مذاهب الاربعة، ج 1، ص 80.« الحنابلة قالوا : النوم ينقض الوضوء بنفسه . حتى ولو وضع مقعدته على أي شيء يأمن معه خروج ريح إلا إذا كان النوم يسيرا. الشافعية قالوا : النوم ينقض بنفسه إن نام بدون أن يمكن مقعدته من الأرض الأرض ونحوها ولو تحقق عدم خروج الحدث ) بل بما يترتب عليه من حصول الحدث . وفي ذلك الناقض تفصيل المذاهب».
[24] . همان مدرك. «الحنفية قالوا : النوم لا ينقض بنفسه على الصحيح . خلافا للشافعية والحنابلة . وإنما ينقض النوم في ثلاثة أحوال : الأول : أن ينام مضطجعا – على جنبه – الثاني أن ينام مستلقيا على قفاه الثالث : أن ينام على أحد وركيه . لأنه في هذه الأحوال لا يكون ضابطا لنفسه لاسترخاء مفاصله . أما إذا نام وهو جالس ومقعدته متمكنة من الأرض أو غيرها فإنه لا وضوء عليه على الأصح ».
[25] . به عنوان نمونه، ابن زهرة، در الغنية، ص 487، مىگويد:« فانه( نوم) بمجرده حدث من غير اعتبار باحوال النائم»؛ و در ناصريات سيد مرتضى، ص 222، آمده است:« وعندنا: ان النوم الغالب على العقل و التمييز ينقض الوضوء على اختلاف حالات النائم»؛ و در عروة الوثقى، ص 60، سيد كاظم يزدى، فرموده است:« الرابع النوم مطلقاً».
[26] . عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على مذاهب الاربعة، ج 1، ص 80.« المالكية قالوا : إن النوم ينقض الوضوء إذا كان ثقيلا : قصيرا أو طويلا سواء كان النائم مضطجعا أو جالسا أو ساجدا ولا ينتفض بالنوم الخفيف طويلا كان أو قصيرا إلا أنه يندب الوضوء من الخفيف إن طال».
[27] .مهدی پیشوایی، بحث هایی از فقه تطبیقی، ص15، با تصرف و اضافات.