جستجو
Close this search box.

آشنایی با کتاب کمال الدین و تمام النعمة[1]

کلید واژه: کمال الدین، تمام النعمة، شیخ صدوق، نیشابور، غیبت، ولی عصر.

کتاب شریف:«کمال الدین و تمام النعمة»، از آثار مشهور در زمینه مهدویت است. این اثر پس از کتاب:«الغیبة»، نعمانی تدوین شده است. نویسندگان بسیاری نیز در معرفی این اثر تلاش کرده اند.[2]

آشنائی با مؤلف:

محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق در سال 305 در خانواده ای عالم پرور در شهر قم به دنیا آمد. از افتخارات شیخ صدوق این بود که او و برادرش به دعای امام عصرعلیه السلام به دنیا آمده اند. این دعا در پاسخ علی بن حسین (پدر شیخ صدوق) از حسین بن روح است که از او خواست تا از امام عصر تقاضا نماید که برایش اینگونه دعا کند که خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نماید. درخواست علی بن حسین اجابت شد و دعای حضرت حجت هم مورد استجابت گردید.[3]

با توجه به تاریخ ولادت مرحوم شیخ صدوق (سال 305ق) و پایان دوره غیبت صغری در 329ق، می توان دریافت که ایشان تا سن 23 سالگی را در زمان غیبت صغری سپری نموده و دوران نیابت 2 نفر از نواب خاص امام زمان علیه السلام را درک کرده است. این بخش از زندگی ایشان می تواند در نگارش های مربوط به امام عصر علیه السلام موثر باشد.

از دیگر توفیقاتی که نصیب شیخ صدوق شد این بود که در زمان سلطه آل بویه که از طرفداران مذهب اثنی عشریة بوده اند می زیسته است. در این دوره (صاحب بن عباد) (385ق) وزیر دانشمند و شیعی رکن الدوله در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت و او نسبت به شیخ صدوق احترام ویژه ای قائل بود. از این رو طبیعی می نمود که حمایت های حکومتی در گسترش تلاش های علمی حدیثی وی موثر باشد.

آشنایی با کتاب کمال الدین

در کتابهای فهرست (رجال نجاشی و الفهرست طوسی) نامی از این کتاب در کارنامه علمی صدوق دیده نمی شود. تنها در الفهرست نام کتاب الغیبه کبیر آمده است که به نظر می رسد اشاره به همین کتاب باشد. صدوق در مقدمه طولانی خود بر این کتاب نامی را مشخص نکرده است. اما می توان ادعا کرد که این کتاب از عصر خود صدوق تا به حال با همین عنوان کمال الدین و تمام النعمة (و یا اکمال الدین و اتمام النعمه) شناخته شده بوده است. دلیل این مدعا چنین است:

الف) نویسنده در کتابهای دیگرش همچون:« علل الشرایع»،[4] و «الخصال»، و «عیون الاخبار الرضا»،[5] از این کتاب با همین عنوان یاد نموده است.

ب) در پایان بعضی از نسخه های کهن و ارزشمند کتاب مستنسخان چنین نوشته اند: هذا آخر الجزء الاول من کتاب کمال الدین و تمام النعمة… و همین عبارت در پایان بخش دوم نیز آمده است.[6]

ج) شیخ صدون در «باب نوادر» آخرین باب کتاب، در توصیف امامت می گوید: «بها کمل الدین و تمت النعمه»، «با امامت دین کامل شد و نعمت تمام گردید». بی تردید نام کتاب برگرفته از این اندیشه شیخ است که امامت، کمال دین و تمام نعمت است.[7]

تاریخ تالیف کتاب کمال الدین

از دو سفر شیخ صدوق به خراسان اطلاع داریم. این دو سفر در سال های 352ق و 367 ق اتفاق افتاده است. البته سفر دوم به خاطر حضور دراز مدت وی در خراسان تا سال 368ق نیز ادامه یافته است. از آنجا که کتاب کمال الدین در نیشابور تالیف شده است، بنابراین این کتاب در یکی از این دو سفر به نگارش درآمده است. با توجه به اینکه نویسنده در سفر دوم به شهرهای مختلف ماوراء النهر سفر کرده و از مشایخ آن دیار حدیث شنیده است از سویی و از سوی دیگر از برخی از آن مشایخ در این کتاب نقل روایت کرده است، به احتمال قوی نگارش در سفر دوم رخ داده است.

انگیزه نگارش

انگیزه این نگارش حاصل سه رخداد هم زمان است که برای نویسنده در یک سفر زیارتی رخ داده است:

1. مواجهه شیخ صدوق با شبهات متعدد مردم نیشابور درباره امام زمان، طول عمر و غیبت ایشان.[8]

2. پرسش های یک فیلسوف شیعی به نام شیخ نجم الدین ابو سعید محمد بن الحسن بن محمد احمد بن علی بن الصلت قمی یکی از دانشمندان قمی مقیم بخارا در مساله غیب وطولانی شدن آن و انقطاع

اخبار بوده است. این پرسش ها و تردید ها سبب تحیر عالم بخارایی شده بود که پاسخ های صدوق او را قانع می سازد.[9]

3. صدوق در مدت اقامتش در نیشابور شبی در رویا می بیند که طواف خانه خدا را به پایان رسانده و حجر را بوسیده است و در حال مناجات است که امام عصر را در کنار در خانه خدا زیارت می کند. امام به صدوق می فرماید: چرا درباره غیبت کتابی تالیف نمی کنی تا اندوهت را زایل سازد؟ و صدوق عرض می کند: یا ابن رسول الله دراره غیبت پیشتر رساله هایی تالیف کرده ام.

و امام عصر در پاسخ شاکله کتاب جدید و مستقلی را برای غیبت ترسیم می کند که همان کتاب جاودان کمال الدین است امام انیگونه کوتاه و جامع می فرمایند:

«ليس على ذلك السبيل آمرك أن تصنف ( ولكن صنف ) الآن كتابا في الغيبة واذكر فيه غيبات الأنبياء عليهم السلام» .

نه به آن طریق، اکنون تو را امر می کنم که درباره غیبت کتابی تالیف کنی و غیبت انبیاء را در آن بازگویی.

این رویای صادقانه سبب شد که صدوق نگارش کتاب را در همان نیشابور آغاز کند و تالیف را به شهر ری به تاخیر نیندازد.

ساختار و محتوا

ساختار کلی: نویسنده کتاب خود را با یک مقدمه طولانی (126صفحه) آغاز و احادیث مربوط به غیبت را در پنجاه و هشت باب سامان داده است. در هر باب تعدادی روایت با سند متصل آمده است. روایات معصومان بدنه اصلی کتاب را تشکیل می دهد ولی در بخش هایی از کتاب به صورت محدود اظهارنظرهایی از مولّف با عباراتی نظیر: قال مصنف هذا الکتاب…فاقول و بالله التوفیق…قال ابوجعفر ممحمد بن علی بن بابویه…[10] دیده می شود.

الف) مقدمه کتاب:

صدوق در مقدمه ای مفصل مباحث بسیار مهمی را درباره جایگاه خلیفه و وجوب اطاعت از اوف وجو عصمت امام، اسرار فرمان الاهی به ملائکه در سجود به آدم، وجوب شناخت امام مهدی، اثبات غیبت و ….بیان کرده است. سپس به آرای فرقه های باطل غیر امامیه پردخته است. از مهمترین نکات در مقدمه این است که به اختلافات موجود در امر غیبت در نخستین سال های آن به صورت مستند اشاره کرده است. درگیری هایی که بین فرق مختلف شیعه وجود داشته است را با بیان کتابهایی از دانشمندان فرقه ها آورده است. به عنوان نمونه چند کتاب از کتاب های ابن قبه دانشمند و متکلم شیعی در سال های نخست غیبت را به صورت کامل آورده است. او بخش هایی از کتاب التنبیه ابوسهل نوبختی دانشمند ومتکلم شیعی در سال های نخست غیبت و همچنین پاسخ هایی از مخالفان همچون ابن بشار و کلمات فرقه های زیدیه و خطابیه را در مقدمه یاد کرده است.

ب) متن کتاب:

او به فرموده امام عصر به غیبت های پیامبران پیشین اشاره کرده است. بنابراین هفت باب نخست کتاب را به روایات غیبت درباره پیامبرانی چون ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف و موسی پرداخته است. روایاتی که در کل ابواب آمده است را می توان در سه بخش بررسی کرد:

بخش نخست:

ارائه شواهد تاریخی از امت های پیشین بر وقوع غیبت (مانند بیشتر ابواب بیستگانه نخست)

در این بخش مولف روایاتی را از غیبت پیامبران خدا مانند ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف و موسی(ع) آورده است.

بخش دوم:

اشاره به قواعد بنیادی و باورهای اصلی امامیه (مانند ابواب 21، 22، 28، 40 و …) در این ابواب روایاتی درباره چرایی غیبت، ضرورت وجود همیشتگی امام در روی زمین، حدیث صحیفه و روایاتی درباره وجود قطعی ائمه و پیشگویی تولد امام عصر(عج).

بخش سوم:

روایاتی که مستقیما درباره امام عصر علیه السلام و غیبت ایشان است. این بخش نیز در چند دسته قابل مطالعات است:

دسته اول: حتمیت غیبت و پیشگویی هایی از معصومان پیشین (مانند اواب 25 تا 38)

دسته دوم: مسائل پیرامونی شخصیت قائم(ع) و ظهور ایشان مانند ولادت، مشاهده کنندگان ایشان و …(مانند ابواب39، 41 تا 43، و…)

دسته سوم: یاد کرد مطالبی در اثبات وجود امام عصر مانند ذکر اسامی معمرین و…

1. برگرفته از کتاب دانش حدیث، ص275.

2. به عنوان نمونه: نجم الدین طبرسی، فصلنامه انتظار، ش 8 و 9؛ حسن واعظی، فصلنامه انتظار، ش 7؛ محمد کاظم رحمان ستایش، فصلنامه موعود، پیش شماره2؛ منصور پهلوان، مقدمه کتاب کمال الدین، انتشارات دارالحدیث.

3. رجال النجاشی، ص 261.

4. علل الشرایع، ص 246 ذیل حدیث 9: و قد اخرجت ما رویته من الاخبار فی هذا المعنی فی کتاب کمال الدین و تمام النعمة فی اثبات الغیبة و کشف الحیره.

5. الخصال، ص 187 و ص 480؛ عیون اخبار الرضا، ص 57 و ص 69.

6. کمال الدین و تمام النعمة، ص 332 و ص 681.

7. همان، ص 656.

8. فوجدت اکثر المختلفین الی من الشیعة قد حیرتهم الغیبة و دخل علیهم فی امر القائم(ع) الشبهة و عدلوا عن طریق التسلیم الی الاراء و المقاییس، همان، ص 3.

9. صدوق با بیان روایات نبوی و امامان درباره غیبت او را آرام ساخته و تردیدهایش را زایل می سازد. شیخ نجم الدین که از شنیدن احادیث صحیح صدوق به وجد می آید از او می خواهد تا اثری را در موضوع غیبت و طولانی شدن آن بنگارد. و صدوق وعده می دهد که به گاه بازگشت به وطنش در ری نگارش این کتاب را آغاز کند. همان.

10. ر.ک: همان، ص 656.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 19
مطالب مرتبط