جستجو
Close this search box.

برکرانۀ بحار الانوار

بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجا که کتاب بحار الانوار از جامعيت فوق العاده اي در زمينه هاي مختلف برخوردار است و حاوي بسياري از کتب حديثي است و به واقع، مشتمل بر درياهائي از انوار هدايت است؛ لذا آشنائي با اين کتاب شريف، اهميت بسزائي را داراست. اين مقاله سعي کرده تا خوانندگان محترم را از کرانه بحار الانوار با جلد هاي مختلف وموضوعات آن آشنا سازد.

برخى از كتب روايى شيعه به عنوان کتب مرجع ومحوري شناخته مى‏شوند، از ميان اين کتب، چهار اثر وجود دارد كه نزد پيشينيان از اهميت ويژه و بسزايى برخوردار بوده است. اين آثار كه به كتب اربعه مشهورند عبارت‏ اند از:

1. كافى، اثر محمد بن يعقوب كلينى«م329ه».

2. من لا يحضره الفقيه اثر محمد بن على بن حسين بن بابويه، شيخ صدوق«306-381ه».

3. تهذيب اثر شيخ طوسى«385-460ه».

4. استبصار اثر شيخ طوسى.

در ميان متأخرین شيعه علاوه بر چهار کتاب فوق، چهاركتاب دیگر نیز مورد توجه خاص قرار گرفته اند.

1. بحارالانوار، اثر علامه محمد باقر مجلسى«1037-1110ه».

2. وسائل الشيعه، اثر شيخ حرعاملى«1033-1104ه».

3. وافى، اثر محمدمحسن فيض كاشانى«م1091ه».

4. مستدرك وسائل الشيعه اثر ميرزا حسين نورى«254-1320ه».

آشنایی با کتاب بحارالانوار

زندگينامه مؤلف

نويسنده اين اثر بزرگ و مفيد علامه محمدباقر مجلسى است. او در سال «1037ق »به دنيا آمد و در سال« 1110»يعنى در سن 73 سالگى دارفانى را وداع گفت. علامه بزرگوار بيش از 53 كتاب به زبان فارسى و 13 عنوان كتاب به زبان عربى به رشته تحرير درآورد. مهم‏ترين اثر او به زبان عربى كتاب پر ارزش«بحارالانوار» است كه 110 جلد مى‏ باشد. از ديگر آثار او مى‏توان به كتاب مرآة العقول در 26 جلد و ملاذ الاخيار در 16 جلد اشاره كرد. علامه بزرگوار در مقدمه كتاب بحارالانوار، خود به عظمت آن كتاب اشاره نموده است.[1] شايان ذکر است وى در سن 41 سالگى، 53 جلد از اين اثر جاودانه را جمع آوری نموده است.[2]

رفع يك شبهه

برخى از افراد ناآگاه گمان کرده اند، علامه مجلسى به فرق ضاله متصوفه گرايش داشته است اما در بررسى كتاب ارزشمند«بحارالانوار» مى‏توان احاديثى را يافت كه صوفيه را مذمت مى‏كند.[3] پس شخصى مانند علامه مجلسى، نمى‏ تواند به عقايد منحرف و ضاله گرايش داشته باشد. البته پدر محمد باقر مجلسى، يعنى مجلسى اول متهم به تصوّف بوده است كه مرحوم محمدباقر مجلسى در بحارالانوار اين شايعه را بى‏اساس مى‏داند، وى مى‏ گويد:

«فكر نكنيد پدر من صوفى بود و عقايد آنها را قبول داشت؛ چگونه پدر من از آنها باشد در حالى كه او مأنوس ‏ترين و عالم‏ترين افراد با روايات بود و بلكه مسلك او زهد و ورع بود، نه تصوف؛ اما در ابتدا چنين اسمى بر خودش گذاشته بود كه اين طايفه را به طرف خودش بكشاند تا آنها را از عقايد فاسد و اعمال بد باز دارد و به خاطر اين عمل او خيلى‏ ها از مسير انحراف بازگشتند. پدرم وقتى ديد آن مصلحت فدا مى‏شود و متوجه شد كه اين افراد پرچم‏ها را بالا برده ‏اند…از آنها تبرّى جست و آنها را در عقايد باطلشان تكفير كرد و من روش پدرم را بهتر از ديگران مى‏دانم».[4]

ديدگاه علما نسبت به كتاب بحارالانوار

كلام مرحوم حر عاملى در «امل الامل»

علامه مجلسى هم عصر مرحوم حر عاملى است. وى درباره علامه مجلسى مى‏گويد:«مولانا الجليل، عالم، فاضل ماهر، محقق، مدقق، علامه، فهامه، فقيه، متكلم، ثقة ثقة، جامع المحاسن و الفضائل، جليل القدر و عظيم الشأن».[5]

كلام مرحوم مامقانى

مامقانى در مورد علامه مجلسى رحمه ‏الله مى‏گويد: «او بالاتر از اين است كه قلم بتواند توصيفش كند». اين حرف را كسى مى‏زند كه نزديك به 16 هزار «رجل» را در كتاب تنقيح المقال ترجمه كرده و شرح حال آنان را آورده است.

كلام مرحوم اردبيلى

مرحوم اردبيلى در كتاب خود مى‏ گويد: «استاذنا، شيخنا، شيخ الاسلام و المسلمين، خاتم المجتهدين، الامام، العلامه، المحقق، المدقق، وحيد عصره، فريد دهره، ثقه، ثبت، عين، كثير العلم، جيد التصانيف و امره فى علو قدره و عظم شأنه و سمو رتبته و تبحره فى العلوم العقلية و النقليه و دقة نظره و اصابة رأيه و ثقته و امانته و عدالته، اشهر من ان يذكر و فوق ما يحوم العباره و بلغ فيضه و فيض والده دنياً و دينا باكثر الناس من الخواص و العوام».[6]

كلام مرحوم نورى

مرحوم نورى كتابى با نام«الفيض القدسى فى احوالات العلامة المجلسى» درباره مرحوم مجلسى نوشته است. وى در مورد علامه مجلسى مى‏گويد: كسى در اسلام نتوانسته همانند علامه اين چنين گامى بردارد. مجلسى موفق شد در ترويج مذهب و نشر كلمه حق و از بين بردن شوكت بدعت گذاران و احياى سنت‏ هاى دينى كوشش بسيار كند. اين شخص ناشر علوم اهل بيت«عليهم ‏السلام» است و به طرق مختلف و با نشر كتب مختلف و راه‏ هاى ديگر توانست با نشر آثار اهل بيت بر جاهل و عالم و خاص و عام مؤثر باشد.

وى شيخ بزرگ، درياى عظيم و كوه مرتفع است. وى همچنين قسم مى‏خورد كه بحارالانوار از شريف‏ترين كتبى است كه علماى شيعه آن را نگاشته ‏اند و قسم مى‏خورد كه تا الان ـ حدود 200 سال بعد از رحلت علامه مجلسى ـ كتابى همچون بحار كه جامع آيات و روايات، فروع و اصول، قصص و مكارم اخلاق باشد نوشته نشده است.

كلام مرحوم حاج شيخ عباس قمى

هنگامى كه به طور مطلق گفته مى‏شود: مجلسى، يعنى: شيخ الاسلام و المسلمين، مروج مذهب و الدين، امام، علامه، محقق، مدقق.[7]

كلام محمد صالح حسينى

محمدصالح حسينى از شاگردان علامه مجلسى است، او مى‏گويد: علامه مجلسى روايات را جمع كرده است به طورى كه كتب اربعه در مقايسه با بحارالانوار مانند يك قطره در كنار دريا به نظر مى‏رسد، به درستى كه عمل علامه مجلسى رحمه‏ الله را علماى ديگر نمى‏توانند انجام دهند و در ميان شيعيان كتابى به اين عظمت به وجود نيامده است.[8]

كلام مرحوم آقابزرگ تهرانى

بحارالانوار كتاب جامعى است كه دربرگيرنده اخبار اهل بيت«عليهم‏ السلام» است. تحقيقات دقيقى كه بهتر از آن يافت نمى‏ شود و بايد گفت مانند اين كتاب نه قبلاً نوشته شده است و نه در آينده نوشته خواهد شد.[9]

كلام امام خمينى رحمه‏الله

ايشان در كتاب كشف الاسرار مى‏گويد:

بحارالانوار اثر عالم و محدث بزرگ محمدباقر مجلسى است كه تقريباً در برگيرنده 400 كتاب و رساله است؛ بحارالانوار خود يك كتابخانه است و مصنف آن هنگامى كه ديد بسيارى از كتب حديثى به واسطه كوچكى حجم و گذشت زمان در معرض نابودى و تلف شدن هستند، در صدد تأليف بحارالانوار برآمد، و اين‏گونه نيست كه كل محتواى اين كتاب مورد قبول علامه مجلسى باشد.[10]

كلام علامه طباطبايى رحمه الله

ـ بحار ـ از نظر جمع ‏آورى اخبار و روايات يكى از بهترين دائره‏ المعارف‏هاى شيعى است، ذوق مؤلف در فصل‏ بندى و تبويب بحار اعجاب برانگيز است و بيان آيات مربوط به موضوعات در آن ـ شگفت ‏انگيز ـ . علامه مجلسى با اين عمل خويش دين و آثار اهل بيت عليهم‏ السلام را زنده كرد.[11]

مصادر بحارالانوار

مؤلف بحارالانوار هنگام نقل روايات و احاديث، مدرك و منبع آن را نيز نقل مى‏كند و حتى به ارزيابى نيز دست مى‏زند و اگر سندى داراى اشكال باشد آن را بيان مى‏دارد. در مجموع مى‏توان گفت كه بحارالانوار از 386 كتاب از شيعيان و 20 كتاب لغت و 66 كتاب اخبار اهل سنت گرد آمده است؛ البته بحار كتاب‏هاى ديگرى از اهل سنت را نيز به مناسبت‏هاى مختلف معرفى كرده است. علامه مجلسى معتقد است تنها راه موفقيت و نجات بشر استفاده از علوم و احاديث اهل‏بيت «علیهم السلام» است؛ زيرا راه آشنايى با قرآن و علوم الهى تنها با مراجعه به اهل آن يعنى احاديث اهل‏بيت عليهم ‏السلام ميسر است.

نكاتى درباره بحارالانوار

پيش از بيان مطالب ابواب بحارالانوار اشاره به دو نكته ضرورى است.

نكته اول) بحارالانوار شامل همه احاديث نيست؛ بهترين دليل آن مستدرك بحار است و همچنين كلام حرعاملى كه در كتاب امل الامل مى‏گويد: «در بحارالانوار احاديث كتب اربعه و نهج‏ البلاغه بسيار كم مورد استفاده قرار گرفته است». همچنين خود علامه مجلسى مى‏ فرمايد:

1. «الخبر طويل اوردنا منه موضع الحاجه».[12]

2. «مع أنا لم نستقص في استخراج الدلائل ، ونقل كلام الأوائل ، ولا في نقل الاخبار وذكر الآثار ، لأنا اكتفينا بذكر البعض لتنبيه اولي الألباب».[13]

3. «رايت فى بعض الكتب زيارات جامعه اخرى تركناها اما لعدم الوثوق بها او لتكرر مضامينها».[14]

علامه مجلسى به صراحت مى‏فرمايد من كتب اربعه را در ضمن بحارالانوار نياوردم زيرا با وارد شدن اين كتب در «بحارالانوار» آن كتب نسخ شده و كم‏كم از رونق مى‏افتادند، در حالى كه مى‏ بايست آن كتب را ترويج كرد.[15]

او مى‏گويد صحيفه سجاديه را نيز در بحارالانوار نقل نكردم.[16] اين كار دو علت داشته است، اول شهرت كتاب صحيفه و دوم اين كه خود مرحوم مجلسى كتاب ديگرى در شرح صحيفه سجاديه نگاشته ‏اند.

نكته دوم) آن‏كه هر آنچه در كتاب بحارالانوار آمده است بيانگر اعتقاد علامه مجلسى نيست؛ چنان‏كه ايشان در مورد «مشارق أنوار اليقين» به صراحت اين مطلب را بيان داشته است، بلكه خود علامه اين كتاب را تضعيف مى‏كند.[17]

نكته سوم) علماى وهابى در مورد كتب بحارالانوار، وسائل الشيعه و مستدرك الوسائل مى‏گويند: اين سه كتاب اساسى شيعيان از زمان ائمه عليهم‏ السلام بسيار دور هستند پس همه اسناد احاديث موجود در اين كتاب‏ها مراسيل خواهد بود و اعتبارى نخواهد داشت. البته جواب آنان بسيار واضح است زيرا با مراجعه به مصادر كتاب بحارالانوار و بررسى احاديث آن جواب اين شبهه داده شده است ولى آنچه حائز اهميت است توجه به اين مطلب است كه نفوذ احاديث بحارالانوار پايه‏ هاى سست اعتقادى منحرفان را به لرزه درآورده است.

آشنایی اجمالی با ابواب و عناوین بحار الانوار

گرچه علامه مجلسى، خود در مورد عناوين باب‏ها و موضوعات اين كتاب شريف سخن گفته، اما مرحوم آقا بزرگ تهرانى آن را به تفصيل نگاشته است؛ لازم به ذكر است كه در چاپ‏هاى قديمى ـ سنگى ـ تعداد مجلدات بحار 25 جلد بوده اما اكنون اين اثر در 110 جلد به چاپ رسيده است.

مجلد اول

اين مجلد كه طبق چاپ جديد در دو جلد چاپ شده است شامل بحث‏هاى ذيل مى‏باشد:

عقل و جهل، فضيلت علم و علما، حجيت اخبار، استخراج بعضى قواعد از روايات و ابطال قياس. اين مجلد جمعاً 40 باب است و در مقدمه آن مطالبى وجود دارد كه چنين است:

1. مصادر بحار.

2. اعتبار و ارزيابى مصادر.

3. رموز كتاب

4. بيان طرق و اسانيد كتاب؛

5. افتتاحيه‏هاى كتاب.

مؤلف در مقدمه كتاب مى‏گويد من وارد علوم شدم و از هر علمى صاحب نظر بيرون آمدم.

البته در چاپهای جدید جلد اول آن شامل مباحث مقدمه و کتاب عقل و جهل و ابواب علم و آداب و انواع احکام آن و مجموعا از هفت باب تشکیل شده است.

مجلد دوم (چاپهای سنگی) ـ جلد 3 و 4 از چاپ110جلدی

شامل توحيد و اسم االلّه‏، غير از عدل و اراده از صفات عاليه؛ توحيد مفضل و رساله اهليلجه منقول از امام صادق عليه‏ السلام با شرح و برخى خطبه‏ ها، اين مجلد 31 باب دارد.

مجلد سوم ـ جلدهاى 5 تا 8

شامل عدل، مشيت الهى، اراده، قضا و قدر، هدايت و ضلالت، إضلال، امتحان، طينت، ميثاق، توبه، علل شرايع، مقدمات موت، احوال برزخ و قيامت، احوال قيامت، شفاعت، وسيله، جنت و نار. اين مجلد شامل 59 باب مى‏باشد.

مجلد چهارم ـ جلدهاى 9 و 10

اين جلد شامل احتجاجات و مناظرات اهل‏ بيت عليهم‏ السلام مى‏ باشد و در پايان آن احتجاجات شيخ مفيد و سيد مرتضى آمده است. اين مجلد 83 باب دارد.

مجلد پنجم ـ جلدهاى 11 تا 14

شامل بحث‏هايى پيرامون قصص انبياء ـ آدم عليه ‏السلام تا خاتم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله ـ همراه با بحث عصمت و شبهات پيرامون آن.

مجلد ششم ـ جلدهاى 15 تا 22

اين هفت جلد شامل زندگينامه پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله از ولادت تا رحلت مى‏باشد. ضمناً بحث‏هايى چون اصحاب فيل، حفر چاه زمزم و جرياناتى راجع به مكه و معجزات رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله ـ حدود 4000 معجزه ـ در آن بيان شده است. در پايان بعضى از حوادث مربوط به زمان رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله و حالات حضرت سلمان و روايت: «لو علم سلمان ما فى قلب…»؛ و احوال اباذر، عمار و بعضى از صحابه آورده شده است. اين مجلد 72 باب دارد.

مجلد هفتم ـ جلدهاى 23 تا 27

اين مجلد شامل مباحث زير است:

امامت ـ عامه و خاصه ـ ، معنى امامت و شرايط امام، حالات مشترك امامان عليهم ‏السلام و علوم آنها و فضيلت آنها برانبيا مگر رسول‏ خدا صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله با استناد بر 80 روايت، حب به اهل‏ بيت عليهم ‏السلام و ثواب علاقه به آنها، همراه با چند مناظره از شيخ مفيد، سيدمرتضى و شيخ طبرسى.

اين مجلد 150 باب دارد.

مجلد هشتم ـ جلدهاى 28 تا 34

اين مجلد به عنوان «فتن» معروف است و به عبارت ديگر بيان كننده فتنه‏ هاى بعد از رحلت رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله است. وقايع جنگ‏هاى جمل، صفين و نهروان و رخدادهاى مربوط به معاويه بن ابى سفيان در اين مجلد جمع شده است. همچنين شرح برخورد معاويه با اهل عراق، بيان حالات بعضى از خواص على بن ابيطالب عليه‏ السلام و بعضى اشعار منسوب به على عليه‏ السلام همراه با بعضى از نامه ‏هاى آن حضرت، در آن آمده است. اين مجلد 62 باب است.

مجلد نهم ـ جلدهاى 35 تا 42

سرگذشت على بن ابيطالب عليه ‏السلام از ولادت تا شهادت و همچنين حضرت ابوطالب عليه ‏السلام و عده‏ اى از ياران على عليه ‏السلام مانند كميل. همچنين نصوصى پيرامون ائمه اثنى عشرى در آن آمده است. اين مجلد 128 باب دارد.

مجلد دهم ـ جلدهاى 43 تا 45

اين مجلد بيانگر حالات سيده زنان عالم فاطمه زهرا عليه االسلام و مناقب و مصيبت‏هاى ايشان و نيز شرح حال امام حسن عليه‏ السلام و مصايب آن حضرت تا زمان شهادت، سرگذشت احوال امام حسين بن على عليه ‏السلام و همچنين قيام مختار است. اين مجلد به 50 باب تقسيم شده است.

مجلد يازدهم ـ جلدهاى 46 تا 48

اين مجلد در مورد امام زين‏ العابدين عليه‏ السلام، امام باقر عليه ‏السلام و امام صادق عليه‏ السلام است. جلد 47 مخصوص امام صادق عليه ‏السلام است و همچنين احوال و عده‏ اى از اصحاب امام موسى كاظم عليه ‏السلام را نيز بررسى مى‏ كند، اين مجلد 46 باب است.

مجلد دوازدهم ـ جلدهاى 49 تا 50

اين‏ مجلد بيانگر احوال امام‏ رضا عليه ‏السلام، امام‏ جواد عليه‏ السلام، امام‏ هادى عليه‏ السلام و امام ‏حسن عسگرى عليه ‏السلام است ضمنا برخى از اصحاب حضرات‏ ائمه عليهم ‏السلام را مورد بحث قرار داده ‏است. اين مجلد 39 باب است.

مجلد سيزدهم ـ جلدهاى 51، 52 و 53 ـ «كتاب الغيبة»

اين مجلد در خصوص امام زمان عليه‏ السلام است، از ولادت تا غيبت كبرا، قصه حضرت نرگس، نصوص امامت، علت غيبت، علايم ظهور، مسأله اولاد داشتن آن حضرت مى‏ باشد همچنين در اين مجلد به اين پرسش كه آيا بعد از امام زمان(عج) حكومتى هم خواهد بود، از ديدگاه روايات پاسخ داده شده است. اين مجلد 43 باب است.

مجلد چهاردهم ـ جلدهاى 57 تا 66

از اين مجلد به سما و عالم تعبير مى‏شود. بحث‏هاى مربوط به نجوم و جغرافيا، حدوث و اجزاى عالم، فلكيات، ملك، جن، انسان و حيوان، اماكن، ازمنه و به مناسبت، ابواب صيد، ذبايح، اطعمه، اشربه و تمام كتاب طب النبى و طب الرضا در آن آمده است. اين مجلد 210 باب است.

مجلد پانزدهم ـ جلد 67 تا 75

اين مجلد شامل مباحثى چون ايمان، اخلاق، كفر و معاشرت است. ايمان در جلد 67، اخلاق جلد 69، كفر در جلد 72 و معاشرت در جلدهاى 74 ـ 75 آمده است. كتاب ايمان شامل شرايط ايمان، صفات مؤمنان، فضل مؤمنان، فضل شيعيان و صفات آنهاست. كتاب كفر شامل كفر و شعب آن، اخلاق، رذايل و مهلكات آن مى‏باشد. اين مجلد 108 باب است.

مجلد شانزدهم ـ جلد 76 ـ «كتاب الزىّ و التجمل»

اين مجلد شامل آداب و سنن، اوامر، نواهى، كبائر و معاصى است. همچنين ابوابى پيرامون تطيّب ـ عطر زدن ـ ، تنظيف، مساكن، سهر ـ بيدارى ـ ، خواب، سفر، خواب‏هاى رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله، كبائر و حدود آمده است. اين مجلد 131 باب است.

مجلد هفدهم ـ جلدهاى 78 تا 88

اين مجلد در برگيرنده مطالب ذيل است:

طهارت، صلات، ادعيه، نمازهاى ايام، نمازهاى حاجت، تمام رساله ازاحة العله از ابن شاذان و توسل معصومان عليهم‏ السلام به حضرت زهرا عليهاالسلام و بيان توسل امام باقر عليه‏ السلام به فاطمه زهرا عليهاالسلام در بيمارى‏ها. اين مجلد 60 باب دارد.

مجلد هجدهم- جلدهای 89تا 91

این مجلد حاوی مناقب اهل بیت علیهم السلام می باشد که بعضی از ابواب آن عبارتند از:

انهم عليهم السلام الأبرار والمتقون والسابقون والمقربون؛ انهم عليهم السلام السبيل والصراط وهم وشيعتهم، في أن الاستقامة إنما هي على الولاية؛ ان ولايتهم الصدق وانهم الصادقون والصديقون؛ في تأويل قوله تعالى : أن لهم قدم صدق عند ربهم؛ ان الحسنة والحسنى الولاية ، والسيئة عداوتهم عليهم السلام؛ أنهم عليهم السلام النجوم والعلامات ؛ ؛ انهم عليهم السلام حبل الله المتين والعروة الوثقى وانهم آخذون بحجزةالله؛ ان الحكمة معرفة الامام…

مجلد نوزدهم ـ جلدهاى 92 و 93

بخش اول اين مجلد بيان كننده بحث قرآن و فضايل آن، آداب قرائت، ثواب قرائت، وجوه معجزه بودن قرآن و فضايل سور است. همچنين در اين مجلد تفسير نعمانى كه منقول از على عليه ‏السلام است و انواع علوم قرآنى مطرح شده و بيش از 60 علم در مورد آن شمرده است. احتجاجات على عليه ‏السلام براى دفع تناقض در قرآن نيز گزارش شده است. اين مجلد 130 باب است. بخش دوم آن نيز شامل اذكار، اوراد، آداب دعا و شروط آن، اعواذ، حرزها و دعاهايى براى رفع درد، مناجات و برخى از ادعيه مشهور مى‏باشد. اين بخش نيز 131 باب دارد.

مجلد بيستم ـ جلدهاى 94 تا 96

شامل، زكات، صدقه، خمس، صوم، اعتكاف، ادعيه ماه رمضان و همچنين اعمال ساير ماه‏ هاست. مجموع ابواب اين مجلد 122 باب است.

مجلد بيست و يكم ـ جلدهاى 97 تا 100

بحث‏ هاى حج، عمره، شهر مدينه، جهاد، رباط و مرابطه ـ مرزدارى ـ و امر به معروف و نهى از منكر. مجموع ابواب آن 84 باب است.

مجلد بيست و دوم ـ جلدهاى 101 تا 103

شامل بحث مزارات ـ زيارت‏ها و ثواب آنها ـ مخصوصاً زيارت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام و على عليه‏ السلام است. مجموع اين مجلد 64 باب است.

مجلد بيست و سوم ـ جلدهاى 102 و 103

اين مجلد حول محور عقد و ايقاعات است مانند عتق و طلاق.

مجلد بيست و چهارم ـ جلد 104

شامل احكام شرعيه يعنى قضا، شهادات و ديات.

به عبارت ديگر از جلد 77 تا 104 يك دوره فقه است. اين مجلد 48 باب دارد.

مجلد بيست و پنجم ـ جلدهاى 105 تا 110 ـ «بحث اجازات»

شامل موارد ذيل است:

1. فهرست شيخ منتخب‏ الدين.

2. كتاب منتخب علماء الشيعه.

3. اوائل كتاب اجازات از ابن طاووس.

4. الا جازة الكبيرة بنى زهره

5. اجازه شهيد اول و ثانى و محقق كركى، صاحب معالم و اجازات پدر ايشان و برخى مشايخ ايشان و نيز اجازات خودش به بعضى از شاگردانش؛

6. مطالب مرحوم آقا بزرگ تهرانى در خصوص بحارالانوار.

علامه مجلسى رحمه ‏الله به مناسبت آوردن احاديث مختلف، موضوعات مستقلى را نيز مطرح كرده است كه در زمينه هر كدام بحثى جامع و كامل طرح نموده است، اين بحث‏ هاى مستقل شامل 50 موضوع است.

عناوين مستقل بحار

1. ماهيت عقل و اختلافات مطرح شده.

2. مذهب ثنويه.

3. حديث اعرفوا اللّه‏ باللّه‏.

4. بدا.

5. جبر و تفويض.

6. ادله توحيد.

7. قضا و قدر.

8. احباط، تكفير و آجال.

9.توبه.

10. حب لقاء اللّه‏ و ذم طلب الموت.

11. حضور ائمه و رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله بر بالين محتضر.

12. برزخ، سؤال قبر و عذاب.

13. فناى موجودات هنگام انقضاى عالم.

14. معاد جسمانى.

15. حساب.

16. خلود در بهشت و جهنم.

17. خلود كفار در جهنم.

18. عصمت انبيا.

19. عصمت حضرت آدم عليه ‏السلام.

20. پاسخ به شبهه كسانى كه انبيا عليهم‏ السلام را تخطئه مى‏كنند.

21. فوائدى از داستان حضرت ابراهيم عليه ‏السلام.

22. ذوالقرنين كيست؟

23. سهوالنبى.

24. حقيقت معجزه.

25. آيا رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله قبل از اسلام متعبد به شريعتى بوده است؟

26. اعراف چيست؟

27. غلو يعنى چه؟

28. عصمت ائمه عليهم‏ السلام.

29. حكام البغاة.

30. استدلال به حديث غدير.

31. چگونه امام جواد عليه ‏السلام در يك مجلس به 30 هزار سؤال پاسخ دادند؟

32. تواتر احاديث رجعت.

33. علم نجوم و تعلم آن.

34. معنى اليوم چيست؟

35. هاروت و ماروت.

36. مطالبى راجع به كرويت زمين.

37. قاره‏ هاى هفتگانه.

38. بحثى فلسفى راجع به «تأثير اللّه‏ فى الممكنات من دون الحاجه الى الماده و الاستعداد».

39. حقيقت نفس و روح.

40. رويا و تعبير خواب.

41. تشريح بدن.

42. سحر.

43. حقيقت و پايان ابليس.

44. حرمة العصير العنبى.

45. ظروف طلا و نقره.

46. اسلام و ايمان و فرق ميان اين دو.

47. آيا ايمان قابل زياده هست يا نه؟

48. معرفت قلبى.

49. معناى صاع.

50. آيا پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله اجتهاد مى‏كرده است.

روايت شده است: علامه مجلسى تا جلد 67 تحقيقات زيادى انجام داد؛ اما يكى از شاگردان به ايشان گوشزد كرد كه تحقيق زياد، ممكن است شما را از جمع ‏آورى احاديث غافل كند، پس علامه بر آن شد كه ميزان تتبع خود را كاهش دهد.

فعاليت‏هاى علمى انجام شده پيرامون بحارالانوار

تقريبا 30 اثر علمى در مورد بحارالانوار در زمينه‏ هاى تلخيص، ترجمه، استدراك و ترتيب فراورى شده كه بعضى از آنها عبارت‏ اند:

1. معجم مفهرس الفاظ بحار، در 14 جلد.

2. المعجم المفهرس لاعلام الاحاديث كه دربرگيرنده اسم شخصيت‏هايى است كه در روايات و احاديث بحار نام آنها آمده است. جلد سوم اين اثر شامل نام قبايل، نام‏ها، نام كتب، نامه‏ ها، نام وقايع و ايام، نام اسلحه ‏ها و نام بت‏هاى آنهاست.

3. دليل الآيات المفسره و اسماء السور فى احاديث البحار يا راهنماى آيات موجود در بحارالانوار.

4. فهارس البحار در ده جلد شامل فهرست آيات، فهرست كتب، فهرست اماكن، مصادر، فهرست اشعار، فهرست اعلام ـ سه جلد ـ و فهرست رجال سند ـ سه جلدـ ؛

5. التطبيق، مقايسه بين چاپ قديم و جديد.

6. سفينة البحار، تعريف بحارالانوار طبق حروف الفبا.

7. مستدرك سفينة البحار به صورت 8 جلدى و 16 جلدى.

8. ترجمه جلد سيزدهم بحارالانوار توسط مرحوم حجة الاسلام علی دوانى.

[1] . بحارالانوار، ج 1، ص 5.

[2] . همان، ج 53، ص 198.

[3] . وى بزرگان صوفيه را كافر و جهالشان را فاسق مى‏داند. براى سهولت در دستيابى به احاديث در مذمت صوفيه به كتاب شريف سفينة البحار ذيل ماده «صوف» مراجعه شود. مرحوم عاملى نيز كتابى دارد كه نزديك به هزار حديث در مذمت و انحراف صوفيان در آن نقل شده است.

[4] . سفينة البحار، ج 5، ص 211.

[5] . امل الامل،7، ص 60.

[6] . جامع الرواة، ج 2، ص 78. اين كتاب در حد خود نوآورى است، به طورى كه آيت اللّه‏ بروجردى چاپ اين كتاب را بر چاپ كتاب خود ترجيح داده است.

[7] . الكنى و الالقاب، ج 3، ص 149.

[8] . روضات الجنات، ج 2، ص 85.

[9] . الذريعه، ج 3، ص 16.

[10] . كشف الاسرار، ص 319.

[11] . مهر تابان، ص 36؛ مقدمة المعجم المفهرس، ج 1، ص 75. اين مطالب به نقل از علامه تهرانى است.

[12] . بحارالانوار، ج 47، ص 158.

[13] . همان، ج 80،ص144.

[14] . همان، ج99،ص210.

[15] . همان، ج 10، ص 10.

[16] . همان، ج92،ص452.

[17] . وكتاب مشارق الأنوار ، وكتاب الألفين للحافظ رجب البرسي . ولا أعتمد على ما يتفرد بنقله لاشتمال كتابيه على ما يوهم الخبط والخلط والارتفاع، بحارالانوار، ج 1، ص 10.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 17
مطالب مرتبط