جستجو
Close this search box.

نگاهی به کتاب الوافی

کلید واژه: الوافی، الکافی، فیض کاشانی، کتب اربعة

پس از وفات شیخ طوسی(م460ه) حدیث شیعه دچار رکودی شد که از قرن ششم تا آغاز قرن یازدهم هجری و ظهور محمدون ثلاث دوم ادامه یافت. از این رو این پنج قرن را می توان «دوران فترت» یا دوران رکود حدیث شیعه نامید.

در این مقطع تنها شاهد تعدادی تک نگاری های حدیثی در زمینه های مختلف هستیم اما هیچ جامع حدیثی ای تدوین نیافت.

از آنجا که کتب اربعه هیچ یک به تنهایی دانشمندان را از مراجعه به سایر کتب حدیثی بی نیاز نمی کرد؛ از قرن یازدهم به بعد در عصر حاکمان صفوی با رشد و توسعه ی تشیع در ایران، تلاشهای جدیدی برای احیای مجدد فعالیت های حدیثی و تدوین کتابهایی جامع تر با چینش هایی متفاوت آغاز گردید.

کتابهای الوافی، وسائل الشیعه، و بحار الانوار سه جامع حدیثی متاخر شیعه به شمار می روند که در این دوره تدوین یافته اند.

در این نوشتار به معرفی اجمالی کتاب الوافی می پردازیم:

فیض کاشانی و کتاب الوافی:

مولف کتاب:

محمد بن مرتضی، مشهور به ملا محسن فیض کاشانی،در سال 1007 هجری در کاشان متولد شد. پدرش شاه مرتضی، مردی فقیه ، متکلم، مفسر و ادیب بود.مقدمات علوم دینی را در کاشان نزد عمو و دایی اش فرا گرفت و در بیست سالگی همراه با برادرش عبدالغفور برای ادامه ی تحصیل به اصفهان، که پایتخت و مرکز عالمان آن عصر به شمار می رفت عزیمت نمود. وی همچنین در طی سفری به شیراز به مدت دو سال نزد سید ماجد بحرانی(م1028ق) به فراگیری علم حدیث پرداخت و از وی اجازه ی نقل روایت گرفت.وی دوباره به اصفهان بازگشت و از محضر درس شیخ بهایی(م1031ه) بهره مند گردید.

در دوران ریاضت ملاصدار در کهک قم وی به همراه ملا عبدالرزاق لاهیجی مدت هشت سال از محضرش بهره برد.

ملا صدرا آن دو را به دامادی برگزید و لقب «فیض» و «فیاض» را بر آنها نهاد.

با مراجعت ملا صدرا به شیراز فیض نیز به همراه استاد مجددا به شیراز سفر نمود و حدودا دو سال در آنجا ماند. سپس به کاشان بازگشت و به تدریس و تبلیغ و تالیف مشغول گردید.

از ویژگی های بارز فیض عدم خلط علوم مختلف با یکدیگر است. او با وجودی که استاد فلسفه و عرفان و حدیث است، در کتب تفسیر وارد بحث های فلسفی نمی گردد، چنانکه در کتب حدیثی خود نیز محدث محض است و به شیوه ی آنان به شرح و ارزیابی احادیث پرداخته است و از تاویلات عرفانی اجتناب نموده است.

فیض دارای تالیفات متعددی در علوم مختلف است. برخی از محققان فهرستی بالغ بر یکصدو چهل کتاب و رساله را از وی گردآوری نموده اند.[1] فیض در حدیث کتابهای الوافی(مجموع کتب اربعة)، الشافی(خلاصة الوافی با حذف اسناد و روایات متعارض) و نوادر الاخبار(احادیث غیر مذکور در کتب اربعة) را تالیف نموده است. در عقاید و معارف کتب عین الیقین، اصول المعارف، ودر اخلاق محجة البیضاء را به نگارش در آورده است.

سرانجام فیض کاشانی بعد از 84 سال عمر با برکت در سال 1091 هجری در زادگاهش کاشان چشم از جهان فروبست.

معرفی کتاب الوافی

مرحوم فیض کاشانی کتاب خود را الوافی نامیده است و در این باره می نویسد:«سمّیته بالوافی لوفائه بالمهمات و کشف المبهمات»؛[2] یعنی این کتاب را از آن جهت الوافی نامیدم که تمام مباحث مهم را دربر دارد و از مطالب مبهم پرده بر می دارد.

وی در مقدمه کتاب الوافی انگیزیه خود از تالیف این کتاب را مشاهده کاستی های موجود در کتب اربعه بیان کرده است. این کاستی ها از نظر فیض عبارت اند از:

1. کامل نبودن هر یک ازکتب اربعه به تنهایی؛ مثلا، کافی و فقیه روایات متعارض را در بر ندارند، چنان که تهذیبین و فقیه نیز فاقد روایات اصول اند.

2. مشکل بودن مراجعه به آنها به علت اختلاف عناوین ابواب هر یک از کتاب ها؛ زیرا عناوینی که مولفان این کتاب ها برای باب بندی روایت استفاده کرده اند یکسان نیست و این امر مراجعه به این کتاب ها را دشوار ساخته است.

3. پراکندگی روایات هم مضمون؛ روایات مرتبط و هم مضمون بسیاری در هر یک از این چهار کتاب وجود دارد که در لابه لای ابواب این کتاب ها به صورت پراکنده ذکر شده است.

4. وجود روایات تکراری در کتب اربعه؛ روایاتی که در کتب اربعه عینا یا با اندکی تفاوت تکرار شده است.[3]

الوافی دارای سه مقدمه، 14 جزء [4] و یک خاتمه (شامل مشیخه فقیه و تهذیبین) است.

فیض کاشانی آن گونه که خود تصریح کرده است در سال 1068 قمری و پس از نه سال ویک ماه تلاش تالیف و تنظیم این مجموعه عظیم را به پایان برد.[5]

مشخصه های کتاب الوافی

برخی از مشخصه ها و مزایای آن عبارت است از:

1. کتاب الوافی مشتمل بر تمامی احادیث کتب اربعه با حذف روایات تکراری آنهاست. کتاب الوافی براساس شمارشی که در چاپ جدید آن انجام گرفته است مشتمل بر 25703 حدیث است. این عدد می تواند نشان دهنده تعداد تقریبی روایات کتب اربعه با حذف مکررات آنها نیز باشد.

1. توضیح و شرح مختصر بسیاری از روایات با عنوان «بیان». بی شک توضیحات عالمانه و ارزشمند فیض کاشانی به شمار می رود؛ امری که موجب شده است الوافی به عنوان یکی از بهترین شروح بر احادیث کتب اربعه نیز به شمار آید.

2.کنار هم قرار گرفتن روایات مرتبط با یک موضوع از کتب اربعه.

3.مشخص کردن اختلافات عمده سندی یا متنی بین کتب اربعه.

4.بیان جمع و تاویل حادیث متعارض که در برخی موارد با وجه جمع های شیخ طوسی متفاوت است.

5.ذکر آیات قرآنی متناسب با موضوع در آغاز هر بخش.

6.اهتمام اصلی فیض کاشانی نسبت به کتاب الکافی است. وی معمولا عناوین کتاب الکافی را نقل کرده است. در ابتدا تمامی احادیث آن کتاب را نقل می کند و سپس در ادامه به تهذیب الاحکام و من لا یحضره الفقیه می پردازد.[6]

علت کم توجهی به کتاب الوافی

با وجود همه مزایایی که در کتاب الوافی بوه این کتاب با استقبال چندانی از سوی فقیهان مواجه نشده است. در این باره می توان به عوامل زیر اشاره کرد:

1. اکتفا کردن مرحوم فیض به کتب اربعه و گردآوری نکردن روایات از دیگر کتب حدیثی.

2. تدوین کتاب وسائل الشیعه با فاصله اندکی پس از الوافی و استقبال فقیهان از این کتاب.

3. رعایت نکردن ترتیب رایج و متعارف کتاب های فقهی شیعه.

4. استفاده از رموز و علائم اختصاری خاص (اختصارهای غیر متعارف).

چاپ ها (برای مطالعه بیشتر)

الوافی دارای دو چاپ است:

الف) چاپ سنگی که در 3 جلد رحلی و قطور به چاپ رسیده است؛

ب) چاپ جدید که توسط مرکز تحقیقات علمی کتابخانه امام علی علیه السلام اصفهان ارائه شده و در آن متن الوافی (غیر از خاتمه) در 26 جلد عرضه گردیده است. در این چاپ به جای رموز «کا»، «یب»، «یه» از نام کامل الکافی، تهذیب و فقیه استفاده شده و آدرس کامل روایات نز در داخل پرانتز از کتب سه گانه مزبور نقل شده است.

تذکر: متن کتاب الوافی در نرم افزار «جامع فقه اهل البیت» آمده است.

ویژگی های شیوه گزارش اسناد در الوفی

1. در نقل سند براساس کتابی که روایت از آن نقل شده عمل کرده است؛ از این رو در صورتی که سند کامل بوده، کامل و اگر بخشی از آن نقل شده، همان بخش را نقل کرده است؛ لذا برای تکمیل اسناد فقیه و تهذیبین مشیخه آنها را در خاتمه کتاب آورده است.

2. استفاده از شیوه های مختلف برای اختصار در اسناد. فیض در اسامی راویان، با وضع تعابیر اختصاری ویژه ای سعی کرده است سندها را تا حد زیادی مختصر سازد.

برخی از این شیوه ها عبارت اند از:

*تثنیه یا جمع بستن اسم یا نسبت: مانند «القمّیان» به جای «ابو علی الاشعری عن محمد بن عبدالجبّار».

*استفاده از عدد به جای اسامی راویان؛ مانند: «الثلاثه» به جای «علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر».

*به کار بردن نسبت یا وصف به جای نام کامل راوی؛ مانند «سرّاد» به جای «حسن بن محبوب»، «سیاری» به جای «احمد بن محمد»، «مشایخ» به جای «محمد بن النعمان، عن احمد بن محمد بن الحسن عن ابیه محمد بن حسن بن الولید».

*اکتفا به اسم و حذف نام پدر؛ مانند: «محمد» در ابتدای سند به جای «محمد بن یحیی العطار».

تذکر: برای سهولت اطلاع از اختصارهای به کار رفته در اسناد الوافی فرزند فیض کاشانی، مرحوم علم الهدی، جدولهایی را با استفاده از مقدمه کتاب تهیه کرده است که در آغاز برخی از مجلدات چاپ های جدید الوافی آمده است.

3. در مواردی که تنها بخشی از سند مختلف بوده است مولف سعی کرده با شیوه ای ابتکاری و دقیق به نحوی عمل کند که بخش های مشترک و مختلف سند از هم قابل تشخیص باشد.

تذکر: گاهی برای مشخص کردن بخش مشترک، اعم از متن و سند، از رمز «ش» استفاده کرده است؛ مانند:

19082- 4 الكافي، 6/ 265/ 3/ 1 العدة عن سهل عن‏ التهذيب‏، 9/ 90/ 117/ 1 السراد عن إبراهيم بن مهزم‏ الكافي‏، عن طلحة بن زيد (ش) عن أبي عبد اللَّه علیه السلام أن عليا علیه السلام قال:«‏ من انهمك‏ في أكل الطين‏ فقد شرك في دم نفسه».‏[7]

به نظر شما سند این روایات در کتاب کافی و تهذیب چگونه است؟

سند این روایت در کافی (ج6، ص 265، ح 3) چنین آمده است: عدة من اصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن ابن محبوب، عن ابراهیم بن مهزم، عن طلحة بن زید ، عن ابی عبدالله علیه السلام ان علیا علیه السلام قال:…

و در تهذیب (ج9، ص 90، ح 382) چنین آمده است:

الحسن بن محبوب، عن ابراهیم بن مهزم، عن ابی عبدالله علیه السلام ان علیا علیه السلام قال:…

با تأمل در عبارات فوق روشن می شود که چگونه مرحوم فیض این دو سند را به گونه ای نقل کرده است که موارد اختلاف و اشتراک آنها به خوبی قابل تشخیص باشد؛ وی سند را با عبارت کافی، که آغاز سند آن کامل است، شروع می کند و سپس با اشاره به نام تهذیب مشخص می کند که شیخ طوسی سند را با نام حسن بن محبوب (سرّاد) آغاز کرده است و چون لفظ «عن طلحه بن زید» تنها در کافی وجود داشته با اشاره به نام کافی این اضافه را ذکر کرده سپس با آوردن رمز «ش» مشخص کرده که بقیه سند بین دو کتاب مشترک است.[8]

1.ر.ک:الوافی، ج1،مقدمه ومقدمه دیوان فیض،ج1، ص75.

2. همان، ص 7.

3. همان، ص 4 و 5.

4. جزء های الوافی عبارت اند از: کتاب العقل و العلم و التوحید؛ کتاب الحجه؛ کتاب الایمان و الکفر؛ کتاب الطهاره و التزین؛ کتاب الصلاه و الدعاء و القرآن؛ کتاب الزکاة و الخمس و المبرّات (مبرات شامل: قرض، عتق، مکاتبه، وقف، و هبه)؛ کتاب الصیام و الاعتکاف و المعاهدات؛ کتاب الحج و العمره و الزیارات؛ کتاب الحسبه و الاحکام و الشهادات (کتاب الحسبه شامل مباحث حدود، جهاد، قصاص و دیات است)؛ کتاب المعایش و المکاسب و المعاملات (شامل مباحثی همچون صناعات، تجارات، زراعات، اجاره، دیون، ضمان، رهن و امانات)؛ کتاب المطاعم و المشارب و التجمّلات (تجملات شامل مباحثی همچون، ملابس، مراکب، مساکن، و دواجن است)؛ کتاب النکاح و الطلاق و الولادات؛ کتاب الجنائز و الفرائض و الوصیات (کتاب الفرائض مشمل بر مباحث ارث است)؛ کتاب الروضه الجامعه للمتفرقات.

5. تاریخ حدیث، ص 167، به نقل از فهرست مولفات فیض کاشانی.

6. الوافی، ج 1، ص 40.

7. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، الوافي، 26جلد، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام – اصفهان، چاپ: اول، 1406 ق.

8. برگرفته از کتاب دانش حدیث، به قلم مدرسان دانشکده علوم حدیث، ص239.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازدید: 3
مطالب مرتبط