این که شب قدر در کدام یک از شبهای سال واقع شده است و آیا بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) همچنان شب قدر وجود دارد و یا بعد از رحلت آن حضرت شب قدر نیز رخ بربست، بین علمای تفسیر و حدیث اتفاق نظر وجود ندارد، بلکه آراء و اقوال گوناگونی است؛ تا جایی که ابن حجر عسقلانی مولف کتاب فتح الباری که شرح صحیح بخاری است[1]، چهل و شش دیدگاه درباره تعیین شب قدر ذکر نموده است که عمدتاً ریشه این اختلاف انظار، تنوع و تکثر احادیث مربوطه میباشد، او در این زمینه مینویسد:
« وَقَدْ اِخْتَلَفَ الْعُلَمَاء فِي لَيْلَة الْقَدْر اِخْتِلَافًا كَثِيرًا. وَتَحَصَّلَ لَنَا مِنْ مَذَاهِبهمْ فِي ذَلِكَ أَكْثَر مِنْ أَرْبَعِينَ قَوْلًا كَمَا وَقَعَ لَنَا نَظِير ذَلِكَ فِي سَاعَة الْجُمْعَة، وَقَدْ اِشْتَرَكَتَا فِي إِخْفَاء كُلّ مِنْهُمَا لِيَقَع الْجِدُّ فِي طَلَبهمَا: الْقَوْل الْأَوَّل أَنَّهَا رُفِعَتْ أَصْلًا وَرَأْسًا حَكَاهُ الْمُتَوَلِّي فِي التَّتِمَّة عَنْ الرَّوَافِض وَالْفَاكِهَانِيّ فِي شَرْح الْعُمْدَة عَنْ الْحَنَفِيَّة وَكَأَنَّهُ خَطَأ مِنْهُ. وَاَلَّذِي حَكَاهُ السُّرُوجِيّ أَنَّهُ قَوْل الشِّيعَة…[2]»
همان طور که ملاحظه میشود ابن حجر گوید: «قول اول درباره شب قدر این است که این شب از بین رفته و اصلا وجود ندارد و این قول مربوط به شیعیان میباشد»
گفتار ابن حجر درباره چگونگی اعتقاد شیعیان به شب قدر درست نيست او اگر به منابع شیعیان مراجعه میکرد چنین ادعایي را نمینمود؛ زیرا که شیعیان اعتقادات خود را از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) که متصل به منبع وحی و منزه از هر گونه رجس و پلیدی هستند[3] میگیرند، بنابر این شیعیان با توجه به سخنان گهربار اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) علاوه بر این که معتقد نیستند که با رحلت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله وسلم) شب قدر نیز برداشته شد، بلکه معتقدند که همان زمانی که خداوند دنیا را آفرید، شب قدر را نیز خلق کرد؛ یعنی خداوند شب قدر را در ابتدای آفرینش دنیا قرار داد [4].
برای روشن شدن مطلب، گذری کوتاه به بعضی از آیات سوره قدر و سوره دخان و سپس اقوال ائمه اطهار (علیهم السلام) در این زمینه لازم است. خداوند در سوره قدر میفرماید: ( تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[5]) همچنین در آیه چهارم و پنجم سوره دخان میفرماید: (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ[6])
در سوره مبارکه قدر فرمود: (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ) و آن را با فعل مضارع که دلالت بر استمرار و دوام میکند آورد و نفرمود (نزل) که این نشان میدهد فرشتگان و روح در هر سال و در شب قدر پیوسته فرود میآیند و همچنین به اذن خداوند هر امری و هر تقدیری را فرود میآورند[7].
حال از ابن حجر با توجه به آیات فوق از سوره مبارکه قدر و همچنین سوره دخان، که استفاده میشود فرشتگان و روح پیوسته فرود میآیند و مقدرات آن سال را با خود فرود میآورند، این مقدرات را بر چه کسی میسپارند و محل فرود فرشتگان کجا میباشد؟ آیا فرشتگان مقدرات را میان آسمان و زمین رها مینمایند یا نه واسطه فیضی بین خداوند و بندگان و فرشتگان وجود دارند که فرشتگان الهی این امور را به آنها بسپارند[8]؟
در اینجا جواب شیعه مثبت است[9] و معتقدند که شب قدر صاحب دارد و آن هم «ولی مطلق زمان» میباشد که خداوند به وسیله فرشگان آن مقدرات را به آنها میسپارد که در ذیل توضیح بیشتری خواهد آمد بدین وسیله گفتار ابن حجر درباره این که شیعیان معتقدند شب قدر از بین رفته است، سست و از بین خواهد رفت.
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی میفرماید: « … إنه لينزل في ليلة القدر إلى ولي الأمر تفسير الأمور سنة سنة، يؤمر فيها في أمر نفسه بكذا وكذا ، وفي أمر الناس بكذا وكذا …[10]»
همچنین میفرماید: « لقد خلق الله جل ذكره ليلة القدر أول ما خلق الدنيا ولقد خلق فيها أول نبي يكون ، وأول وصي يكون ، ولقد قضى أن يكون في كل سنة ليلة يهبط فيها بتفسير الأمور إلى مثلها من السنة المقبلة ، من جحد ذلك فقد رد على الله عز وجل علمه ، لأنه لا يقوم الأنبياء والرسل والمحدثون إلا أن تكون عليهم حجة بما يأتيهم في تلك الليلة ، مع الحجة التي يأتيهم بها جبرئيل عليه السلام…[11]»
در برخی احادیث آمده است که راوی از حضرت امام صادق (علیه السلام) پرسید: «درباره شب قدر به من اطلاع دهید آیا این شب فقط در روزگاران گذشته بوده است و اکنون دیگر نيست و یا این که شب قدر در هر سالی وجود دارد[12]؟»
امام (علیه السلام) در جواب فرمودند: « لو رفعت ليلة القدر لرفع القرآن[13]»؛ اگر شب قدر برداشته شود، قرآن نیز برداشته خواهد شد.
آنچه از احادیث فوق به دست میآید این است که تا جهان وجود دارد، شب قدر نیز موجود است و تا شب قدر موجود است، قرآن نیز وجود دارد و تا هر دو (قرآن و شب قدر) وجود دارند، حجت و ولی خدا هم وجود دارد و او «صاحب شب قدر و واسطه فیض بین آسمان و زمین» میباشد.
با توجه به این مطلب است که امام صادق (علیه السلام) در جواب کسی که پرسید آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ فرمود: « أتبقى الأرض بغير إمام؟ قال: لو بقيت الأرض بغير إمام لساخت[14].»
همچنین امام باقر (علیه السلام) میفرماید: «…لو بقيت الأرض يوما واحدا بلا إمام منا لساخت الأرض بأهلها…[15]»
با دقت در آنچه که گفته شد، روشن گردید که شیعیان در مورد شب قدر معتقدند که شب قدر همیشه وجود داشته و خواهد داشت و همچنین معلوم گردید که ابن حجر بدون رجوع به کتابهای شیعه ادعای بدون اساسی نموده است.
بنابر این نتیجه میگیریم که در روزگار رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) محل فرود فرشتگان آستان مقدس آن حضرت بوده است و بعد از آن حضرت، فرشتگان الهی تقدیرات و مجاری امور را بر جانشینان او که همان ائمه اطهار باشند خواهند سپرد، اینجا است که حدیث شریف ثقلین؛ یعنی همان گفتار نورانی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که در آخرین روزهای زندگی خود فرمودند: « إني تارك فيكم أمرين إن أخذتم بهما لن تضلوا: كتاب الله عز وجل أهل بيتي عترتي…[16]» همانند نوری خود نمایی میکند و میفرماید که کتاب خدا و عترت او همیشه با هم هستند و تا قرآن وجود دارد اهلبیت (علیهم السلام) نیز که حجت خدا و صاحبان شب قدر هستند وجود خواهند داشت و الآن که در زمان غیبت میباشیم ملائکه مقدرات و مجاری امور را بر قلب شریف امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)، مهدی موعود موجود نازل میکنند؛ لذا معرفت به آن حضرت در همه حالات و مخصوصا در شب قدر و خواندن زیاد «دعای فرج» تأثیر به سزایی در سرنوشت ما دارد؛ شاید به همين علت باشد که محدث قمی در اعمال شب قدر (شب بیست و سوم) از ماه مبارک رمضان می گوید:
«در شب قدر -شب بیست و سوم- از ماه مبارک رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و هر حالی که هستی و در تمام ماه، هر چه ممکن است و هر زمان که یادت آمد این دعا را بخوان:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً[17].»
[1] . در ميان جوامع حديثي اهل سنت، كتاب صحيح بخاري از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است به طوری که علمای اهل سنت، آن را پس از قرآن، بهترين و موثقترين منبع و متن حدیثی به حساب آورده و آن را تالی تلو قرآن و صحیح ترین کتابها پس از کتاب خدا میدانند. ر، ک: صحیح مسلم بشرح النووی، ج1، ص14؛ فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج1، ص5.
[2] . فتح الباري، ابن حجر، ج4، ص227، باب تحری لیلة القدر.
[3] . (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) علمای شیعه و بسیاری از بزرگان اهلسنت معتقدند که این آیه اشاره به اهلبیت پاک رسول خدا دارد. برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتب تفسیر فریقین در ذیل آیه 33 از سوره احزاب.
[4] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج1، ص250، کتاب الحجة، باب فی الشأن انا انزلناه فی لیلة القدر، ح7: « وعن أبي جعفر عليه السلام قال : لقد خلق الله جل ذكره ليلة القدر أول ما خلق الدنيا ولقد خلق فيها أول نبي يكون ، وأول وصي يكون ، ولقد قضى أن يكون في كل سنة ليلة يهبط فيها بتفسير الأمور إلى مثلها من السنة المقبلة» همچنين ر.ک: تفسير نور الثقلين، الشيخ الحويزي، ج5، ص636، ش100؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسيني، ج2، ص815، ش14.
[5] . سوره قدر آیه4-5: فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدير) هر كارى نازل مىشوند.
[6] . سوره دخان، آیه 4-5: كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم ما همواره انذاركننده بودهايم! در آن شب هر امرى بر اساس حكمت (الهى) تدبير و جدا مىگردد.
[7] . سوره دخان، آیه 4-5.
[8] . درباره این که صاحب شب قدر چه کسی است احادیث زیادی وجود دارد، برای اطلاع بیشتر ر.ک: اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج1، ص248، کتاب الحجة، باب فی الشأن انا انزلناه فی لیلة القدر، ح1-9.
[9] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج1، ص249، کتاب الحجة، باب فی الشأن انا انزلناه فی لیلة القدر، ح6؛ كتاب : الفصول المهمة في أصول الأئمة، الحر العاملي، ج1، ص392، ش [ 527 ] 3؛ بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج25، ص79، ش66؛ كتاب : التفسير الصافي، الفيض الكاشاني، ج4، ص404؛ تفسير نور الثقلين، الشيخ الحويزي، ج4، ص215، ش90.
[10] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج1، ص248، کتاب الحجة، باب فی الشأن انا انزلناه فی لیلة القدر، ح3.
[11] . همان، ج1، ص250، کتاب الحجة، باب فی الشأن انا انزلناه فی لیلة القدر، ح7.
[12] . همان، ج4، ص158، باب فی لیلة القدر، ح7.
[13] . همان.
[14] . همان، ص179، باب أن الأرض لا تخلو من حجة، ح10، همچنین برای اطلاع بیشتر، ر.ک: به احادیث1-13 همین باب.
[15] . دلائل الامامة، محمد بن جرير الطبري، ص436، ح 407 / 11؛ كتاب : كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، باب الحادي و العشرون، ص204؛ تفسير نور الثقلين، الشيخ الحويزي، ج4، ص370، ش119.
[16] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج1، ص294. این حدیث در کتاب صحیح مسلم، ج7، ص122، باب من فضائل علی رضی الله عنه، چنین آمده است: « عَنِ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَوْمًا فِينَا خَطِيبًا بِمَاءٍ يُدْعَى خُمًّا بَيْنَ مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَوَعَظَ وَذَكَّرَ ثُمَّ قَالَ « أَمَّا بَعْدُ أَلاَ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِىَ رَسُولُ رَبِّى فَأُجِيبَ وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ ». فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ « وَأَهْلُ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى.»
[17] . مفتایح الجنان، شیخ عباس قمی، ص378.
سید محمد جعفر سبحانی